موضوعات وبسایت : تست روانشناسی
تست شخیصت شناسی

خلاصه کتاب تحلیل رفتار متقابل

نویسنده : نازنین رحمانی | زمان انتشار : 15 بهمن 1399 ساعت 22:30

خلاصه کتاب "تحلیل رفتار متقابل" (Transactional analysis)، ون جونز، ترجمه دکتر بهمن دادگستر- نشر دایره

تست شخیصت شناسی

تحلیل رفتار متقابل نظریه‌ای است برای روان‌درمانی، رشد و تعالی شخصی. این نظریه توسط اریک برن در دهه‌ی 60 میلادی ابداع شده است و از الگویی سه‌گانه از حالات نفسانی (بالغ، والد و کودک)، که انسان‌ها می‌توانند در هر یک از آنها قرار گیرند، برای تحلیل رفتار و تعامل انسان‌ها استفاده می‌کند.

زمانی گفته می شود که فرد در «حالت نفسانی بالغ» خود است که بر اساس اطلاعات این مکان و این زمان افکار و احساسات خود را هدایت می‌کند. در « حالت نفسانی والد» شخص دریافته‌های خود  از والدینش را بازنوازی می‌کند و در « حالت نفسانی کودک»، شخص درست مانند دوران کودکی خود احساس می‌کند.

هر انسان به هر سه حالت نفسانی خود نیاز دارد: به کودک برای خلاقیت، خودانگیختگی و توانایی شهود (بدون کودک شخص خشک و سرد می‌شود) – به بالغ: برای حل مسائل این مکانی و این زمانی (بدون بالغ شخص مدام در تعارض و نزاع بین کودک و والد خود به کارهای عجیب دست می‌زند) – به والد برای سازگاری با قواعد و قانون.

در یک تقسیم‌بندی کامل‌تر والد خود به دو بخش «والد مستبد و کنترل‌گر» (که فقط ایراد می‌گیرد) و «والد مهربان و تغذیه‌کننده» تقسیم می‌شود. همچنین، کودک به دو بخش «کودک مطیع» (که کاملاً حرف گوش کن است) و «کودک طبیعی» (که قواعد را می‌شکند و کنجکاوی می‌کند) تقسیم می‌شود.

هر انسان می‌تواند از هر یک از حالات نفسانی خود، هر یک از حالات نفسانی شخص مقابل را مورد خطاب قرار داده و با او وارد تعامل شود (مثلاً از والد خود، کودک دیگری را) و اگر شخص مقابل در همان مسیر و در جهت عکس پاسخ دهد (در اینجا از کودک به والد) گوییم یک رابطه‌ی «متقابل مکمل» رخ داده و اگر از مسیر دیگری پاسخ دهد، «رابطه متقاطع» می‌شود. برای آنکه رابطه ادامه پیدا کند باید مسیر رفت و برگشت محرک و پاسخ (در رابطه‌ی متقابل بین دو طرف) یکسان باشد. در صورت متقاطع شدن ارتباط، این ارتباط قطع می‌شود مگر آنکه یکی از طرفین، تغییری در حالت نفسانی خود بدهد. روابط متقابل ممکن است حاوی پیامهای نهانی باشد و به همین خاطر، روابط در سطح اجتماعی (ظاهری) می‌تواند متفاوت از سطح روان‌شناختی (واقعی) باشد.

یکی از موضوعات مهم در تحلیل رفتار متقابل مفهوم نوازش است. هر انسانی در هر سنی نیاز به نوازش دارد تا احساس پوچی و طرد شدگی نکند. و اگر به نوازش مثبت مد نظر خود (که منجر به احساسات خوب می‌شود) دست پیدا نکند به ناچار به سمت گرفتن نوازش‌های منفی می‌رود، چون طبق یک قانون کلی، نوازش منفی بهتر از هیچ است (چون به هر حال حضورش و وجودش مورد توجه قرار گرفته است)! هر رفتار متقابل بین دو نفر منجر به تبادل نوازش در سطوح و انواع مختلف می‌شود (مثبت و منفی، کلامی و غیر کلامی – شرطی: مثل تمجید در برابر کار خوبی که کرده و  یا غیر شرطی: "من عاشق تو هستم").

کلاود اشتاینر معتقد است که انسان‌ها طی 5 قانون از «اقتصاد نوازشی» استفاده می‌کنند که باعث می‌شود تمام عمر خود را در محرومیت بگذرانند (به نظر می‌رسد که فرض انسان‌ها بر این است که منابع نوازش محدودند!):

1-     تا می‌توانی نوازش نده!

2-     از کسی نوازش نخواه!

3-     تا می‌توانی نوازش نپذیر!

4-     نوازش‌هایی که نمی‌خواهی (منفی) را رد نکن!

5-     به خودت نوازش نده!

آیتم مهم دیگر در این نظریه، مفهوم «پیشنویس زندگی» است. به قول اریک برن: «هر کس در کودکی خود تصمیم‌ می‌گیرد چه کسی شود و چگونه بمیرد و این نقشه‌ی زندگی اوست.» پیشنویس زندگی توسط کودک بین 3 تا هفت سالگی برای کنار آمدن با دنیای وحشتناک (از نظر او) و بر اساس چیزهای تهدید آمیزی که کودک (بر اساس یافته‌های کودکانه‌ی خود) در برابر زندگی و ارضای نیازهای خود درک می‌کند، نوشته می‌شود. باید دانست واقعیت‌سنجی کودک بسیار خام است بطوریکه برای استنتاج از «جزء به کل می‌نگرد» (پدرم آدم خشنی است پس مردها خشن هستند!) و «خیال انجام کاری را عین انجام آن می‌داند» (دلم می‌خواهد خواهرم را بکشم، پس من قاتلم!). با این حال پیشنویس زندگی بهترین روشی است که کودک برای بقاء با طرز فکر کودکانه‌ی خود کشف می‌کند و با اینکه حاوی روشهای جادویی و غیر بالغانه برای پروسه‌ی زندگی است، باز در بزرگسالی کماکان بر طبق آن عمل می‌کند و به دنبال تأیید آن پیشنویس است! اما چرا؟ چون پیشنویس زندگی از محرومیت‌ها، هراس‌ها و مسائل حل نشده‌ی کودک نشأت می‌گیرد و فرد در بزرگسالی به امید کسب آنها (مانند دریافت توجه و محبت بی قید و شرط) به دنبال آنها می‌رود.

در حالت کلی پیشنویس زندگی افراد به ندرت در قالب «برنده» (امید به رسیدن به اهداف با آرامش و خرسندی) نوشته می‌شود و اغلب در قالب «بازنده» (اطمینان از نرسیدن به اهداف یا نرسیدن به آرامش و خرسندی) و یا «پیش‌پا افتاده» (زندگی در حاشیه بدون ریسک و بهره‌ی مهم) نوشته و مورد پذیرش قرار می‌گیرد.

در این پیشنویس، فرد خود و دیگران را به بد و خوب تقسیم می‌کند (موسوم به وضعیت‌های زندگی). در بدترین حالت به وضعیت «من بدم. شما هم بدید» می‌رسد که پس از درمان می‌تواند به وضعیت سالم آن یعنی «من خوبم. شما هم خوبید» برسد. هرگاه شخص وارد پیشنویس زندگی خود می‌شود به طور خودکار به وضعیت مورد علاقه‌ی خود (مثلاً من بدم، شما خوبید یا بر عکس) می‌رود و در تغییر نقش‌ها در بازی‌های روانی نیز ممکن است وضعیت خود را عوض کند.

برای رهایی از پیشنویس زندگی شخص باید نیازهای برآورده نشده‌ی کودکی خود را بشناسد و برای ارضاء آنها، به جای تمسک به راه حل‌های جادویی مندرج در پیشنویس، به راه حل‌های بالغانه فکر کند.

دوازده پیام «بازدارنده» وجود دارند که طی دوره‌ی رشد به کودک منتقل و مبنای نوشتن پیشنویس زندگی می‌شوند. از آن جمله: کاش نبودی (می‌مردی یا به دنیا نیامده بودی)!، بچه نباش!، تو نمی‌توانی!، فکر نکن، احساس نکن، خودت نباش! و غیره. وقتی این بازدارنده‌ها به همان شکل منفی خود مورد پذیرش کودک قرار می‌گیرند موجب نوشتن منفی‌ترین پیشنویس زندگی می‌شوند (خوشبختانه برخی کودکان از قبول این بازدارنده‌ها سر باز می‌زنند یا آنها را تعدیل می‌کنند).

در متن پیشنویس زندگی و در راستای آن می‌توان 5 محرک (یا سوق دهنده) را در افراد یافت که ممکن است به حد افراطی و بیمارگونه برسند: 1-کامل باش!، 2- زود باش!، 3- سخت بکوش!، 4- قوی باش! و 5- مورد پسند همه باش!

یک نکته‌ی تشخیصی این است که وقتی شخص به سراغ پیشنویس زندگی خود می‌رود، متمایل به «نادیده گرفتن واقعیت‌ها» و  «بزرگنمایی مسائل» می‌شود و 4 رفتار محتمل از او سر می‌زند: 1- هیچ کاری نمی‌کند، 2- بیش از حد سازگاری می‌کند، 3- علائم بیقراری (مثل تکان دادن پا، وول خوردن و ...) نشان می‌دهد و یا 4- احساس بی کفایتی و متمایل به بروز خشونت می‌کند.

نادیده گرفتن، در درجاتی صورت می‌گیرد. که به ترتیب اهمیت عبارتند از: انکار وجود نشانه‌ها، وجود مسئله، وجود انتخاب و اختیار، اهمیت انتخاب و اختیارها یا توانایی شخص در اجرای اختیارها و انتخاب‌ها.

در بزرگسالی افراد وقتی «تحت فشار زیاد» یا «شرایط مشابه کودکی» قرار می‌گیرند در پیشنویس زندگی خود می‌افتند و همان «احساسات تخریبی» از دوران کودکی را تجربه می‌کنند. نشان داده شده که افراد به مرور زمان، تجارب منفی را به شکل کوپن‌‌های خرید (یا به اصطلاح تمبر) جمع‌ می‌کنند تا بتوانند خود را به وضعیتی روانی موسوم به «وضعیت تخریبی» برسانند و طی آن رفتارهای زننده‌ای از خود بروز دهند که منجر به احساسات تخریبی شود (و به نوعی پیشنویس زندگی آنها تأیید شود)! حتی اگر شخص نتواند در عمل چنین کند، به خیالپردازی رو می‌اورد و در خیال آن رفتارها را بروز می‌دهد و عکس‌العمل‌های دیگران را در خیال تصور و به احساسات تخریبی خود می‌رسد!

از مفاهیم مهم دیگری که در این نظریه وجود دارد، مفهوم «بازی‌های روانی» است. باید دانست که انسانها در کنار هم به 6 گونه تعامل می‌کنند: 1-انزوا (رابطه‌ای برقرار نمی‌کنند)، 2-مراسم (مثل سلام علیک و احوالپرسی)، 3-وقت‌گذرانی (مثل صحبت‌های پیش پا افتاده و بی هدف)، 4-فعالیت‌ (مثل صحبت و تبادل نظر بر سر یک موضوع خاص)، 5- بازی‌‌های روانی (تبادل یک سری روابط متقابل که حاوی پیام‌های نهانی است و در نهایت به احساسات بد برای هر دو طرف منتهی می‌شود) و 6- صمیمیت (تبادل یک سری روابط و خواسته‌های متقابل صریح و بدون مخفی‌کاری و پیام‌های نهانی که لزوماً موجب احساسات خوب نمی‌شود ولی در نهایت منجر به رشد سازندگی است).

افراد برای شروع بازی‌های روانی ابتدا «نیرنگ» می‌زنند (پوشاندن پیام واقعی) تا «پاسخ مساعدی» از دیگری برای بازی دریافت کنند. سپس کاری می‌کنند که طرف «واکنش» نشان دهد تا بتوانند «تغییر نقش» داده و با ایجاد «رابطه‌ی متقاطع» بازی را به «تجربه‌ی احساسات بد» برای طرفین کشانده و بازی را تمام کنند! لذا فرمول بازی را می‌توان چنین نوشت: نیرنگ- پاسخ مساعد- واکنش- تغییر نقش- ارتباط متقاطع- پیامدهای ناخوشایند- پایان! در اینکه چرا مردم به بازیهای روانی رو می‌آورند بحث هست ولی دو مورد آن عبارتند از: 1- تأیید پیشنویس زندگی و 2-پیامدهای مثبت بازی (مثل دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن).

در اغلب بازی‌های روانی اشخاص در قالب «زجر دهنده» (که دیگران و خود را دون مایه و پَست می‌بیند)، «نجات دهنده» (که دیگران را پست و خود را والا می‌بیند) و «قربانی» (که خود را نادیده می‌گیرد) وارد بازی شده و در میانه‌ی بازی نقش خود را عوض می‌کنند. یکی از هنرهای زندگی معاصر این است که بتوانیم در هر یک از مراحل 6 گانه وجود بازی را بشناسیم و بدون تحمل احساسات منفی از ادامه‌ی آن سر باز زنیم.

+ نوشته شده در یکشنبه نهم خرداد ۱۳۹۵ ساعت 19:52 توسط احسان سپهریان  | 

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟


منبع: navnews.blogfa.com



ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر