طرحواره درمانی به چه شکل است؟
در ابتدای مبحث می دانیم که طرحواره درمانی راهکاری برای درمان و از بین بردن اختلالات شخصیت، اختلالات روانی و... است که تکنیک های متفاوتی برای آن در نظر گرفته شده است. این روش درمانی کاملا مدرن است و روز به روز مشتاقان به این امر رو به افزایش هستند که در طرحواره درمانی به طور کلی سه عبارت مهم وجود دارد که بنیان و پایه اصلی آن به شمار می رود که عبارتند از: طرحواره های ناسازگار اولیه، سبک های مقابله ای و ذهنیت های طرحواره ای.
طرحواره درمانی یکی از روش های مبتنی بر شواهد است که تمام تلاش آن این است که بر شخصیت افراد در همه ابعاد تاثیر عمیقی بر جای بگذارد به عبارتی می توان گفت این روش درمانی در از بین بردن علائم مزمن تاثیر بسیار زیادی دارد و کاربرد آن در مواردی نیز بسیار چشمگیر می باشد که از جمله آنها:
• در مرحله نخست الگوهای رفتاری فرد شناسایی می شود و برای درمان آنها تلاش می شود.
• به هرگونه چالش زندگی که بر سر راه فرد قرار می گیرد پاسخ داده شود.
• در نهایت موارد و نکات مثبتی که نقطه قوت فرد به شمار می رود شناسایی و به آنها شکل داده شود.
نکته: طرحواره درمانی با مدد جستن از مصاحبه و پرسشنامه به شناسایی رفتارها و ذهنیت های فراگیر مراجع می پردازد و در طی بررسی ها و اصولی باعث می شود که فرد تمامی تصمیم گیری های خود را مطابق با واقعیت انجام دهد ن بر اساس نقش و طرح.
نکاتی مهم و اساسی درباره طرحواره درمانی:
به طور کلی طرحواره درمانی روش ها و راهکارهای پردازش اطلاعات است که بر اساس واقعیت یا تجارب شخصی شکل می گیرد تا این امکانات را در اختیار افراد قرار دهد تا تجربه را تبیین و بررسی کند. به طور کلی می توان گفت عواملی هستند که در به وجود امدن طرحواره ها نقش موثری دارند که از جمله آنها:
• هر طرحواره درمانی خود دارای یک جزء مفید و موثر است که با ارزش ها و باورهای شخص مرتبط و منسجم می باشد.
• هر طرحواره درمانی در اینکه افراد باورها و ارزش های خود را تا چه مدت نگهداری کرده اند متفاوت می باشند.
• طرحواره ها غالبا الگوبرداری می شود یعنی از افراد دیگر فرا گرفته می شود.
• طرحواره ها معمولا در برگیرنده جزء شناختی هستند و بر روی تفکرات شخص تاثیر عمده ای می گذارد.
• طرحواره ها عموما در برگیرنده جزء رفتاری هستند که این خود تعیین می کند افراد چگونه می توانند بر روی نظام باورها عمل کنند.
نکته: به طور کلی می توان گفت در طرحواره درمانی به طرحواره هایی توجه می شود که در ابتدای زندگی در خانواده و هر آنچه که نتیجه ارتباط با والدین است به وجود می آید و روش ها و تکنیک هایی به کار گرفته می شود که طرحواره های ناسازگار اولیه به فراموشی سپرده می شود و این تکنیک ها شناختی، تجربی و رفتاری می باشد.
طرحواره درمانی هیجانی:
با توجه به اینکه هیجانات بخش مهمی زندگی روزمره هستند و به یکباره موجب عکس العمل افراد می شوند. افراد در مقابله با پدیده های موجود در محیط و فرآیندهایی همچون حافظه و اراک و... شناخت مناسب پیدا می کند از این طریق است که می توانند درباره تمامی اتفاقات موجود در جهان تصمیم گیری نمایند. نکته قابل توجه این است که هیجان منشا فیزیولوژیک دارد و گاه غیر قابل کنترل هستند.
یکی از نکاتی که باید به آن توجه کرد این است که ابعاد طرحواره درمانی هیجانی با اضطراب فراگیر و افسردگی و... رابطه بسیار نزدیک دارد و در واقع به گونه ای است که می توان به واسطه آن هیجانات، واضطرابات، افسردگی و... را تنظیم کرد. طرحواره درمانی هیجانی ساختارهای روانی هستند که به شخصیت فرد شکل می دهد و آن را کامل می کند و تاثیرات عمیقی بر روی آن می گذارد. به عبارتی می توان گفت در طول این طرحواره درمانی هیجانی تعامل فرد رشد می کند و فعالیت ها و دانستنی های اولیه به فرد آموخته می شود.
با توجه به اینکه طرحواره درمانی خود از تعاریفی برخوردار است طرحواره درمانی هیجانی نمایانگر این امر است که همزمان با اینکه هیجان ها در وجود فرد فعال می شود هر فرد تفاسیر خاص خود را از آن هیجان ها دارد و این تفسیرهای خاص با راهبردهایی که افراد برای کنار آمدن با هیجان های خود دارند هماهنگ است. یکی از نکات مهم در این زمینه این است که طرحواره درمانی هیجانی مربوط به این امر است که هر فرد بر چه اساسی راجع به هیجانات دیگران فکر می کند و چگونه در مقابل آنها واکنش نشان می دهد. این مدل طرحواره درمانی در پی این است که نشان دهد زمانی که یک هیجان در فرد برانگیخته می شود نظریه هایی که مربوط به هیجان هستند فعال می شود و این موارد می تواند به شیوه ها و سبک های مفید و مضر منجر شود.
طرحواره درمانی هیجانی بر اساس اطلاعات مشابه و همگون و یا تجربه هایی که در گذشته تکرار شده است اخذ می شود و همچنین این طرحواره به وسیله عواطف بنیادی همچون تحرکات جسمی، حسی، حرکتی و ... مورد تبیین قرار می گیرد.
انواع طرحواره درمانی:
به طور کلی می توان گفت طرحواره درمانی به قالب هایی گفته می شود که آرامش افراد را سلب می کند و اضطراب و آشفتگی در ذهن فرد ایجاد می کند که این عوامل باعث می شود وی در برخورد با دیگران و محیط و اجتماع دچار دشواری هایی شود. در علم روانشناسی تعارف و نظریه های متعددی در این باره ذکر شده است اما باید بدانیم طرحواره دو نوع است:
• طرحواره سازگار
• طرحواره ناسازگار
نکته قابل توجه این است که هر یک از این انواع طرحواره درمانی خود دارای حوزه هایی است و برای افراد خاص به کار برده می شود. از جمله حوزه های طرحواره درمانی ناسازگار اولیه عبارت است از:
• حوزه بریدگی و طرد: این حوزه برای بیمارانی مورد استفاده قرار می گیرد که بی عاطفه هستند و هیچ گرایشی به ایجاد ارتباط و عشق با دیگران نخواهند داشت و در واقع این افراد از خصوصیات خاص خود برخوردار هستند که یکی از انواع طرحواره درمانی است.
• حوزه خودگردانی و عملکرد مختل: افراد بیمار در این حوزه از اعتماد به نفس لازم برای انجام کارها برخوردار نیستند و احساس وابستگی می کنند.
• حوزه محدودیت های مختلف: افراد در این حوزه در محدودیت های درونی خود احساس نقص می کند.
به طور کلی می توان گفت طرحواره درمانی ناسازگار اولیه خود دارای انواعی است که از جمله آنها:
-طرحواره رهاشدگی: فرد در این طرحواره درمانی به صورت مستمر نگران از دست دادن نزدیکان خود است.
-طرحواره بی اعتمادی: افراد در طول این طرحواره درمانی منتظر ضربه و آسیب از سوی دیگران هستند.
-طرحواره درمانی محرومیت هیجانی: افراد در طول این طرحواره درمانی احساس کمبود محبت می کنند و به دنبال یک همدرد هستند.
-طرحواره درمانی شرم و نقص: این افراد در هر زمان احساس پوچی و بی ارزشی می کنند.
-طرحواره درمانی انزوای اجتماعی: تفکر این افراد این است که برای جامعه فردی بی ثمر هستند.
-طرحواره وابستگی: این افراد نمی توانند کارها و اعمال روزمره خود را به درستی انجام دهند.
-طرحواره آسیب پذیری: این افراد دارای اضطراب و تنش هستند و به صورت دائم منتظر بروز رویدادها و اتفاقات ناگوار هستند.
-طرحواره درمانی خویشتن تحول نیافته: این افراد احساس وابستگی شدید نسبت به اطرافیان خود دارند.
-طرحواره شکست: این افراد به صورت دائم احساس شکست و عدم رضایت از زندگی می کنند.
-طرحواره درمانی استحقاق: این افراد به دنبال بهترین ها و برترین ها هستند و هیچ توجهی به دیگران ندارند.
-طرحواره خویشتن داری ناکافی: این افراد بیمار همواره بر روی خود و کارهایش احساس مدیریت ندارد و به دیگران آسیب می زند.
-طرحواره ایثارگری افراطی: این افراد نیازها و خواسته های خود را نمی توانند به درستی انجام دهند و همواره قدرت نه گفتن به دیگران را ندارند.
- طرحواره اطاعت: فرد در این زمان خود را تابع دیگران می داند و همواره و در تمامی شرایط باید به همگان به صورت اجباری و زوری اطاعت گوید.
-طرحواره پذیرش جویی و جلب توجه: افراد خود در جایگاهی هستند که مدام به دنبال جلب توجه و احساس رضایتمندی از دیگران هستند.
-طرحواره منفی گرایی: این بیماران نسبت به تمامی اتفاقات اطراف و دیگران احساس بدبینی می کنند.
-طرحواره بازداری هیجانی: این افراد احساسات متفاوت خود اعم از خشم، ناراحتی، شادی و ... را به خاطر ترس از دست دادن دیگران بروز نمی دهند.
-طرحواره ملاک های سخت گیرانه: این افراد نسبت به تمامی امور سخت گیر هستند و از دیگران عیب جویی می کنند.
-طرحواره های تنبیه گری: افراد در این طرحواره درمانی این دیدگاه را دارند که به خاطر تمامی اشتباهات باید به شدت تنبیه شوند.
نکته: این موارد ذکر شده از انواع طرحواره درمانی هستند که هر یک از بیماران در این دوره با مشکلاتی مواجه هستند و راهکارهای ویژه ای برای آنها وجود دارد که افراد با تکیه و پیروی از آنها این نقایص را برطرف می کنند.
آموزش طرحواره درمانی:
با توجه به اینکه طرحواره درمانی خود نوعی از روان درمانی است که برای کمک کردن به دیگران طراحی شده است که به اختلالات شخصیتی دچار شده و مشکلات خاصی برای آنها پیش آمده است.
طرحواره درمانی از مزیت هایی برخوردار است که یکی از مهم ترین آنها این است که رویکردی یکپارچه است که تمامی جنبه های شخصیتی فرد را در هم می آمیزد و مولفه های شناختی و رفتاری را برای درمان بیماری ها ضروری می داند که آموزش طرحواره درمانی در این راه امری مهم است و همچنین به رابطه درمانی، تکنیک ها و روش های هیجانی و تجربی توجه بسیار دارد. این طرحواره درمانی برای بیماران مبتلا به اختلالات شخصیتی طراحی شده که چنانچه اصول آن رعایت شود این بیماری درمان می یابد برخی از مهم ترین این بیماری ها افسردگی، اعتماد به نفس، خشم و ... می باشد.
به طور کلی آموزش طرحواره درمانی به منظور کاهش اثرات منفی بر روی اعمال و رفتار و شخصیت های افراد است و این مقصود با شکل دهی و تکمیل یک طرحواره درمانی مدرن، مناسب تر و مثبت تر به چشم می خورد. زمانی که تصویر سازی در ذهن بیماران قصد انجام دارد باید یک اصل مهم در این باره رعایت شود و آموزش های لازم به بیمار داده شود و نکته قابل توجه این است که طرحواره درمانی ناسازگار الگوها و نمونه های هیجانی و شناختی آسیب رسانی هستند که در ابتدای تحولاتی در ذهن شکل گرفته و همچنان در حال تکرار هستند.
یکی از اصول مهم در این زمینه این است که مشکلات بیماران را به صورت ریشه ای بازیابی می کنند و به دنبال حل آنها هستند و معتقدند که دلیل اصلی بسیاری از مشکلات افراد در زندگی و رفتارهایی که از آنها ظاهر می شود به زمان کودکی و نوجوانی آنها باز می گردد.
در طول این درمان و آموزش طرحواره درمانی بیماران به واسطه درمانگر به چالش کشیده می شوند و بیماران تلاش زیادی می کنند تا مقاومت خود را در این زمینه بروز دهند که این روش نتیجه ای کارآمد از خود برجای می گذارد. در برخی مواقع مشکلات و آسیب های بیمار به درستی باز شناخته نمی شود و با شکست مواجه می شود که این امر نیازمند به جبران است و به همین منظور درمان از سر گرفته می شود و چنانچه جبران طرحواره درمانی نیز با شکست روبرو شود درمان بیمار به دلیل اینکه آمادگی لازم برای درمان را ندارد مدتی به تأخیر می افتد.
از مهم ترین نکات در این زمینه این است که گاهی افراد از نظر روانشناختی سلامت هستند از این رو طرحواره ها ملایم و انعطاف پذیر می باشند و قابلیت تغییر دارند و به وسیله دیگر حوزه های شخصیتی خود فرد کنترل می شوند و بر عکس افرادی که با اختلالات شخصیتی مواجه هستند از این رو طرحواره های درمانی آنها شدید تر و وخامت آنها بیشتر است و از دیگر ابعاد مربوط به شخصیت فرد متمایز هستند.
در نهایت....
به طور کلی می توان گفت آموزش طرحواره درمانی نوعی از روش های مقابله ای محسوب می شوند که مشکلات افراد را به صورت ریشه ای برطرف می نماید و درک این طرحواره های درمانی بدان معناست که فرد نه تنها الگوهای وجود خود را به خوبی درک می کند بلکه وی می تواند درک و فهم خود را برای تمامی امور و مسائل گسترش دهد.
چنانچه بخواهیم تعریفی از طرحواره درمانی ذکر کنیم به این صورت است که یک ساختار عمیق عاطفی، شناختی و انگیزشی است و همه انسان ها به نوعی دارای آن هستند و تفاوت آن به شدت آن آسیب باز می گردد.