به گزارش خبرنگار مهر، مراسم ختم و گرامیداشت مهدیه الهی قمشهای پیش از ظهر امروز جمعه ۲۵ تیر با حضور جمعی از مسئولان و اهالی فرهنگ و هنر کشور در مسجد جامع شهرک غرب برگزار شد.
حسین الهی قمشهای برادر زندهیاد مهدیه الهی قمشهای در این برنامه گفت: قابل بیان نیست که من ۷۰ سال از دوران ۶ سالگی خود را در مصاحبت خواهر بودم و این مدت چنان انس و الفتی ایجاد میکند، که تحمل فراغ را غیرممکن میسازد. سعدی میگوید وقتی انسان یاد وصال میافتد، تحمل آسان میشود، اما هجران چنان سخت است که اجازه نمیدهد به وصال آینده فکر کنیم.
وی افزود: به قول مولانا، نیست در عالم ز هجران تلختر، هرچه خواهی کن ولیکن آن مکن، هر مجلس ختمی مجلس ختم خود ماست. زنگها برای که به صدا درمیآید؟ برای من و این صداها دارد ما را خبر میکند. در این زمینه یک تسلای خاطر از ادبیات جهان برای همه ما وجود دارد و ملت ایران از این باب که ملتی فرهنگی است، میتواند از این تسلا استفاده کند چون عدهای آمدهاند و ما را ترساندهاند، اما در خبر انبیاء و اوصیاء و فطرت من و شما، گفته شده است که شما نمیمیرید، بلکه از عالمی به عالم دیگر منتقل میشوید. به تعبیری این خبر را شیطان داده است که ما میمیریم. این صحبت که ما قرار است به گور برویم، در قرآن هم چنین نیامده است، بلکه خبر قرآن میگوید شما پیش پروردگارتان میروید.
این پژوهشگر حوزه ادبیات ادامه داد: بنابراین ما پیش پروردگارمان میرویم و کلمه پروردگار هم بسیار آرامشبخش است. وقتی جان انسان شروع به بالا آمدن میکند و به نزدیک استخوان ترقوه میرسد، میفهمد که دیگر رفتنی است. آن زمان است که یک مطرب با شادی درون ما میخواند «الی ربک...» مسیر تو به سمت پروردگارت است.
الهی قمشهای گفت: برای واقعه مرگ تعابیر شیرین و آرامبخش زیادی وجود دارد که چند تا از آنها را برای نمونه میگویم. یکی از آنها پرنده در قفس است که با مرگ آزاد میشود. به قول ویکتور هوگو کسی منتظر ماست و وقتی از اینجا نقل مکان کردیم، او را میبینیم. پیامبر (ص) هم میفرمایند مردم خواب هستند و وقتی مُردند بیدار میشوند. من پیشتر هم مطالعه داستان «مرگ ایوان ایلیچ» نوشته تولستوی را به دوستان توصیه کردهام. پایان این داستان حیرتانگیز است و وقتی انسان آن را میخواند از شادی پردر میآورد.
وی ادامه داد: به تعبیر شکسپیر وقتی ما این پوسته را کنار گذاشتیم، خوابهای دیگری میبینیم و چه خوابهایی که قرار است ببینیم! خیام از این مستی تعجب کرد، همه فکر میکنند فقط یک نوع مستی وجود دارد، اما نمیدانند انواع مختلف مستی داریم و مستی موردنظر شکسپیر و خیام، از نوع والامرتبه آن است.
این نویسنده افزود: تعبیر دیگر درباره مرگ این است که ما دومرتبه زاده میشویم. «زاده ثانی است احمد در جهان» خوشا به حال فردی که مرگ دوم را در همین زمان تجربه کند. تعبیر ششم از مرگ غروب کردن است. ما همیشه غصه میخوریم که خورشید رفت، اما خورشید از آن طرف سر برآورده است. جالب است که این طرف عالم شب به خیر میگویند اما آن طرف به یکدیگر صبح به خیر میگویند، بنابراین مرگ طلوع دیگری است.
الهی قمشهای در ادامه گفت: تعبیر دیگر در مورد مرگ این است که ما مسافریم و اینجا مستقر ما نیست. نظامی گنجوی هم میگوید که ما مسافران ازلی ابدی هستیم. در روزگار قدیم افرادی چون غزالی برای هر سفر باید تعداد زیادی کتاب را با خود جابهجا میکردند، اما امروز شما به لطف یک آیپد یا تبلت هزاران کتاب را با خود به همراه دارید. من به سازمانها ونهادهای مختلف پیشنهاد کردم که این شرایط را جشن بگیرند، چون شرایط بسیار سادهتر از گذشته و دوران وفور نعمتهاست. تو پادشاه عالم شدی، پس این جنگ و دعواها و آشوبها ارزشی ندارد. حالا که فهمیدی پادشاه شدی، نباید گدایی کنی، پس شاد زندگی کن. تعبیر دیگری هم که وجود دارد این است که ما در یک چاه هستیم و زیبایی میتواند ما را از این چاه بیرون آورد.
این پیشکسوت ادبیات گفت: ما این تسلی ها را در ادبیات ایران و جهان داریم و این مطالب باعث نمیشود به مرگ فکر کنیم، بلکه باعث میشود به زندگی فکر کنیم. همین باور موجب میشود که بگوییم همه بارها و سختیها را روی دوش من بگذار. مولانا اشارهای دارد و میگوید در بازار حمالها دعوا میکنند تا بار بیشتری روی دوششان گذاشته شود چون در ازایش پول میگیرند؛ قصه دنیا و آخرت هم همین است.
الهی قمشهای در پایان سخنانش گفت: خدا را شکر میکنم که خواهرم چندان دچار بیماری و رنج و درمان نشد. این روزها این تصور وجود دارد که حرف مرگ و زندگی دیگر توسط انسانهای عقبافتاده بیان میشود. میتوانید بروید و در این زمینه تحقیق کنید.