کوه دماوند از نمادهای ملی ایران
نمادهای ملی ایران شامل تمام نمادهایی میشود که بین مردمان ایران گرامی داشته میشود.
نمادهای تاریخی[ویرایش]
فر کیانی و فروهر[ویرایش]
نوشتارهای اصلی: فر کیانی و فروهر
معمولاً این نماد با نماد فروهر اشتباه گرفته میشود.[۱]فروهرفره ایزدی در نزد ایرانیان باستان سلطنت عطیه ای الهی شمرده میشد زیرا اعتقاد داشتند اهورا مزداشاه را توسط نیرویی معنوی که آن را ” خورنه، خورنو / xvareno ” یا «فرّ شاهی» میگفتند برمیگزیند و تا زمانی که از وی خشنود باشد این فرّه ایزدی برقرار میماند. از این رو پادشاه مظهر قدرت خداوند و مهر و قهر او و نماینده اراده ملت بهشمار میرفت و مردم او را خدایگان و سایه خدا میخواندند و او خود را حاکم مطلق و مالکالرقاب مردم میدانست. در این میان تنها محدودیت قدرت پادشاه، به ذات حاکم مطلقی که مقامش مافوق بشر بود، بستگی داشت. نوری که از خدای تعالی بر خلایق فایز شود که به وسیلهٔ آن قادر شوند به ریاست و حرفتها و صنعتها. (برهان: خوره). رجوع به فره و خوره و نیز رجوع به حاشیهٔ برهان چ معین ذیل لغت خوره شود.[۲]
در تمام کتیبههای هخامنشی به این امر که سلطنت موهبتی الهی است و از جانب آهورا مزدا به ایشان عطا گردیده، اشاره شدهاست «اهورامزداست که داریوش را شاه کرد. اهورا مزداست که مملکت بزرگ به او عطا کرد» کسی میتوانست به مقام ” ظل الهی ” برسد که دارای فره ایزدی باشد.
«فروهر» یا نام اصلی آن «فره وهر» (Farahvahar) در اصل نام آریایی «روح» در زبان عربی است. بیش از چهار هزار و پانصد سال پیش، زمانی که تقریباً تمام اقوام کرهٔ زمین سرگرم بتپرستی بودند و تمام وجود انسان را فقط و فقط همین کالبد خاکی و فانی میدانستند، درست در همین زمان، آریاییان باستان اعتقاد داشتند انسان غیر از کالبد خاکی دارای روح بوده و پس از مرگ، این روح از بدن فانی جدا شده و به جای دیگری رفته و به زندگی اش ادامه میدهد، زرتشتیان این منزلگاه پس از مرگ روح را «اختران» مینامیدند.
درفش کاویانی[ویرایش]
درفش کاویانی در اساطیر ایران، به قیام کاوه آهنگر علیه ظلم و ستم آژیدهاک (ضحاک) برمیگردد. درفش کاویانی همواره در کشاکش جنگهای ایران و انیران، جایگاه بسیار حیاتی و والایی داشت. اهمیّت این درفش تا حدّی بود که گاه ادامه نبرد بدون افراختن آن ممکن نبود و ایرانیان حتّی اگر به دندان هم شده، میکوشیدند تا آن را در جنگ افراخته نگه دارند. از دیگر سو، تورانیان نیز به خوبی با جایگاه خطیر آن آشنا بودند و با دیدن حتّی پارهای از آن، آشکارا فریاد برمیآورند «که نیروی ایران بدو اندر است» و از این رو در پی آن برمیآمدند که با تصاحب درفش پاره، ایرانیان را کاملاً شکست دهند.
تاریخ طبری مینویسد که درفش کاویانی از پوست شیر بود و پادشاهان آنرا به زیب و زیور بیاراستند و زر و سیم و گوهر بر آن پوشاندند، آنرا " اختر کاویان" نیز مینامند که جز در کارهای بزرگ نمیآورند و جز برای شاهزاده ای که به کارهای بزرگ فرستاده میشد، برنمیافراشتند مسعودی در " مروج الذهب " آنرا از پوست پلنگ میداند که بر چوبهای بلند میآویختند.
او درازیش را دوازده و پهنایش را هشت آرش نوشتهاست هر آرش از نوک انگشت تا آرنج دست در " برهان قاطع " و " فرهنگ جهانگیری" آمدهاست که درفش کاویانی چرمی از پوست پلنگ یا ببر بوده که آهنگران هنگام کار بر میان میبستند و کاوه آهنگر آنرا بر سر نیزه کرد و به نبرد با ضحاک پرداخت. استاد " اسکارمن" مینویسد که از سنجش سه بن مایه به دست آمده، تخته سنگ کنده کاری شده پمپیی، سکههای دودمان " فرته کاره " و شاهنامه فردوسی چنین برمی آید که درفش کاویانی تکه چرمی پاره چهارگوشی بوده که بر بالای یک نیزه آویخته شده و نوک نیزه از پشت آن بسوی بالا نمودار بوده ست. بر روی این چرم آراسته به پرنیان و ابریشم وگوهرهای ناب، ستاره ای میدرخشیدهاست. این درفش چهار پره داشتهاست که در هسته آن دایره کوچکی دیده میشود و دربالای آن همین دایره به چشم میخورد. در بخش پایینی چرم، چهار رشته نوار به رنگهای گوناگون سرخ و زرد و بنفش آویخته شدهاست که در نوک آنها گوهرهای ناب آویزان میباشند. در نمایشگاه باستانی لوور پاریس در بخش ایران کاسههایی یافت میشوند که در ته آن درفش کاویانی کشیده شده و بر روی آنها نوشته شدهاست: ۴۶۰۰ سال پیش از زادروز مسیح؛ بدینگونه دست کم کهن بودن درفش کاویانی تا ۶۶۰۰ سال پیش میرد. فردوسی بزرگ زمان درفش کاویانی را با احتساب نخستین شاهنشاهی ایرانی (پیشدادی و کیانی) در همین حدود دانستهاست.
فردوسی بزرگ:
میان سپاه کاویانی درفش | به پیش اندرون تیغهای بنفش | |
درفش شاه با بوق و کوس | پدید آمد و شد زمین آبنوس | |
یکی زرد خورشید پیکر درفش | سرش ماه زرین غلافش بنفش |
شیر و خورشید[ویرایش]
این نماد ایران باستان شامل دو تصویر است – شیر و خورشید. شیر نشاندهندهٔ الوهیت، سلطنت و دودمان قدرتمند پادشاهان است، و بسیار به صورت فلکی اسد شباهت دارد. تصویر خورشید نشاندهندهٔ حاکم بهشت است. این یک نماد بسیار معروف است و از دوران باستان توسط دولتهای زیادی در سراسر تاریخ به عنوان پرچم استفاده شدهاست.
نماد ماه و ستاره[ویرایش]
ماه نماد امپراتوری ساسانی ایران بود و به گونهای چشمگیر بر روی تاج شاهان آن نمود دارد.[۳] همچنین این نشان در سکههای اشکانی، پادشاهی آکسوم و نقش برجسته گل گل ملکشاهی در استان ایلام (ایران) مربوط به شاه آشوری دیده میشود.
نمادهای اساطیری[ویرایش]
نوشتار اصلی: اساطیر ایران
نشان سیمرغ در دوران ساسانی
آناهیتا[ویرایش]
آناهیتا الهه آب ایران باستان و به عنوان الههٔ باروری، بانوی جانوران و الهه رقص مقدس شناخته شدهاست. آناهیتا بر آبها حکمرانی میکرد و ستارهها و سرنوشت تحت فرمان او بودند. او اصل خلاقیت زنانه را به تصویر میکشد. آناهیتا بال دارد و شیرهایی قدرتمند او را همراهی میکنند و اغلب مزینشده به تاجی از ستارگان به تصویر کشیده میشود. او همچنین با دریاچهها، رودخانهها و آبهای تولد همراه است. او حامی زنان و الههٔ جنگ است. آناهیتا به معنای «فرد پاکدامن» است. او به عنوان یک باکره به تصویر کشیده شدهاست، یک ردای طلایی و کلاه پادشاهی الماس نیز دارد. حیوانات مقدس او کبوتر و طاووس هستند. در ایران باستان، آناهیتا بسیار محبوب بود و به عنوان یکی از الهههای بزرگ که در بسیاری از ادیان شرقی وجود دارند، محسوب میشود.
سیمرغ[ویرایش]
سیمرغ نام پرندهای اسطورهای در ایران باستان است. این موجود، غول پیکر، بالدار و مؤنث معمولاً به داشتن یک بدن پوشیده از پولک، همراه با سر سگ، پنجهٔ شیر و بال طاووس توصیف میشود. همچنین گاهیاوقات با چهرهٔ یک انسان تصویر میشود.
سیمرغ یک شخص محافظ خیراندیش با قدرت محافظتی و شفا بودهاست. او بزرگترین ایزدبانوی ایران است و اعتقاد بر این بوده که آب و زمین را تمیز میکند و باروری را به ارمغان میآورد. این موجود همچنین به عنوان رسول یا واسطهٔ بین آسمان و زمین و نماد اتحاد آنها دیده میشود. سیمرغ اغلب در ادبیات کلاسیک و مدرن ایرانی ذکر میشود و بهطور خاصی در عرفان صوفی به عنوان یک استعاره برای خدا مورد استفاده قرار میگیرد.
این پرندهٔ اسطورهای در چند داستان قدیمی از خلقت وجود دارد. با توجه به افسانههای ایرانی، سیمرغ بسیار پیر بودهاست، تا بدان جا که نابودی جهان را سه بار دیدهاست.
شیردال[ویرایش]
شیردال یا گریفین (در پارسی میانه: بَشکوچ[۴]) گریفین یک کیمرا یا یک موجود اسطورهای ترکیبی است. این موجود افسانهای دارای بدن شیر و بال و سر عقاب است؛ بنابراین پادشاه حیوانات و پرندگان را به تصویر میکشند. آنها همچنین ممکن است گوش اسب داشته باشند. گریفینها که از قدیمالایام به حفاظت از گنجینهها و داراییها شناخته شدهاند، محافظانی در برابر شر، سعایت و جادو نیز هستند. گریفین که در برخی از کلیساها مجسمهاش ساخته شده، در نمادپردازی مسیحی شناخته شدهاست و هم الوهیت و هم انسان را به تصویر میکشد.
در نشانشناسی (هرالدی) گریفینها به معنای شجاعت، رهبری و قدرت هستند. آنها با شکلی خشن به تصویر کشیده شدهاند، اما در طول قرنها همواره مورد احترام بودهاند. آنها بهطور مرتب روی کتها، بازوها، پرچمهای خانوادههای با اصالت و مشهور مهم در اروپا ظاهر میشوند. ریشهٔ این موجود اسطورهای جذاب از اروپای غربی به لبههای شرقی شبه قاره هند و فراتر از آن میرسد.
گریفینهای قدرتمند و با شکوه، وظیفهٔ محافظت از طلا و گنج را داشتهاند. در دوران قرون وسطا، آنها به عنوان نماد ازدواج تکهمسری در نظر گرفته میشدند. آنها وفاداری را تحسین میکردند. گریفینها به شدت به شریک زندگی خود وفادار بودند، و در صورت مرگ همسر ابداً ازدواج نمیکردند. آنها کمکم تبدیل به نمادی از عیسی هم شدند زیرا میتوانستند در هوا و زمین به راحتی حضور داشته باشند که این ماهیت انسانی و الهی مسیح را نشان میدهد.
گریفینها هم قدرت و هم خرد را نشان میدهند. آنها معمولاً در طول جنگ مرتبط با قدرت هستند. جمهوری جنوا در قرون وسطی، از گریفنها به عنوان نمادی از تمام قایقهای دریانوردی خود استفاده میکرد.
هما[ویرایش]
نوشتار اصلی: هما (اسطوره)
پرندهٔ هما یک موجود افسانهای و خیالی از قصههای صوفی است. این پرنده هرگز فرود نمیآید و تمام عمرش را در آسمان سپری میکند. این پرنده در فاصلهٔ بسیار زیادی از زمین پرواز میکند، به طوری که دیدن آن با استفاده از چشم انسان غیرممکن است. هما به عنوان پرندهٔ شانس و سعادت نیز نامیده میشود و موجودی مهربان و نماد شادی است. با توجه به افسانههای صوفی، هنگامی که انسان نگاهی اجمالی به هما و حتی سایهٔ آن داشته باشد، در باقی زندگی خوشبختی همراه او خواهد بود.
عنایت خان از مؤسسین صوفیگری، ابعاد معنوی این پرنده را به تصویر میکشد. یه گفتهٔ او، بعد روحانی این پرنده نمایانگر به اوج رسیدن یک تفکر است، اوجی که تمام مرزها را در هم میشکند. «هما» به زبان فارسی به معنای پرنده افسانهای است. در زمانهای قدیم اعتقاد بر این بود که اگر این موجود افسانهای روی سر یک فرد بنشیند، خوششانسی به آن فرد روی میآورد و او پادشاه میشود. در کلمهٔ هما، دو بخش وجود دارد هو به معنای روح و کلمهٔ “ماً یک کلمهٔ عربی که به معنای آب است. در سنتهای قدیم اعتقاد بر این بود که زرتشت از درخت هما متولد شد چرا که آیهای از کتاب مقدس میگوید: «به غیر از مردی که از آب و روح متولد شدهاست، هیچکس نمیتواند به پادشاهی خداوند وارد شود».
در برخی از نسخههای تغییر یافته، پرندهٔ هما شبیه ققنوس است. این پرنده پس از گذشت چند صد سال، خود را در آتش میسوزاند و از خاکستر خود دوباره متولد میشود. این پرنده همچنین به عنوان مرغ بهشت نامیده میشود. هما شامل ویژگیهای فیزیکی هم مرد و هم زن در یک بدن است و یک بال و یک پا دارد. چنانچه افسانهها توضیح میدهند، گرفتن پرندهٔ هما غیرممکن است. با توجه به مذهب صوفی، پرندهٔ هما را نمیتوان زنده اسیر کرد و فردی که آن را میکشد، در عرض چهل روز میمیرد.
طبیعت[ویرایش]
کوه دماوند[ویرایش]
دماوند کوه بلندترین قله در ایران و سراسر خاورمیانه است. دماوند یک آتشفشان فعال است و در اساطیر ایرانی و داستانهای قومی بسیار نمایان است. این کوه به عنوان یک نماد مقاومت ایران در مقابل حکومتهای خارجی در نظر گرفته میشود. به دلیل چشمههای آب گرمی که دارد، این کوه دارای قدرت شفابخش است. این چشمهها اختلالات پوستی و زخمهای مزمن را درمان میکنند. کوه دماند در قسمت پشت اسکناس ۱۰۰۰۰ ریالی چاپ شدهاست.
جانوران[ویرایش]
پرندگان[ویرایش]
گل[ویرایش]
درختها[ویرایش]
خوراکی[ویرایش]
غذاها[ویرایش]
محصولات[ویرایش]
انار، میوه ملی ایران
بناها و معماری[ویرایش]
آرامگاهها[ویرایش]
اجزا معماری[ویرایش]
نمادهای فرهنگی[ویرایش]
روزها[ویرایش]
کتابها[ویرایش]
سازها[ویرایش]
صنایع دستی[ویرایش]
ورزشها[ویرایش]
دیگر[ویرایش]
شخصیتها[ویرایش]
پادشاهان
کوروش بزرگ
داریوش بزرگ
خسرو انوشیروان
شاپور ساسانی
شاعران[ویرایش]
دانشمندان[ویرایش]
اساطیری[ویرایش]
نمادهای گاهشماری ایران[ویرایش]
نمادهای برج[ویرایش]
نمادهای سال[ویرایش]
- (سال موش)
- (سال گاو)
- (سال پلنگ)
- (سال خرگوش)
- (سال نهنگ)
- (سال مار)
- (سال اسب)
- (سال گوسفند)
- (سال میمون)
- (سال مرغ یا خروس)
- (سال سگ)
- (سال خوک)
نمادهای مذهبی[ویرایش]
ذوالفقار[ویرایش]
«ذوالفَقار» واژهای عربی به معنای «صاحب فقرات» است. فقره خود به معنای مهره کمر است. گفتهشدهاست چون بر پشت این شمشیر خراشهای پست و هموار بوده، آن را بدین نام خواندهاند.[۹][۱۰] در حدیثی منتسب به جعفر بن محمد، ششم شیعه دلیل نامگذاری آن شباهت شیارهایش به مهرههای کمر است.[۱۱][۱۲][۱۳] در حدیثی منتسب به محمد بن علی، پنجم شیعه در بحارالانوار دربارهٔ دلیل نامگذاری این شمشیر آمدهاست:[۱۴] «زیرا علی علیهالسلام با شمشیر ذوالفقار به هیچکس ضربتی نزد، مگر اینکه او را در دنیا از خانواده و زن و فرزندانش جدا کرد و در آخرت او را از بهشت جدا ساخت.»[۱۵]
پنجه ابوالفضل[ویرایش]
پنجه ابوالفضل یا دست ابوالفضل یک نماد در اسلام و پنجه ای فلزی است که بر پرچمها و علامتهای چند تیغه در عزاداری شیعیان نصب میشود. است.[۱۶] این نماد از فرهنگهای دیگر وارد اسلام شدهاست و ابتدا به عنوان نمادی از پنج تن آل عبا در نظر گرفته شد. اما بعد از به حکومت رسیدن اولین حکومت شیعی در در شمال آفریقا، این نماد را به «دست فاطمه» دختر محمد اسلام تغییر داده شد. این سمبل بعدها در فرهنگ شیعیان به عنوان نمادی از جانبازی و فداکاری ابوالفضل عباس شناخته شد که در واقعه عاشورا هنگام رساندن آب به خیمهگاه حسین بن علی دستهایش از بدن جدا شد.[۱۶]
جام چهلکلید[ویرایش]
جام چهلکلید یا چهل بسم الله یکی از سوغاتهای قدیمی شهر مشهد است. ظرفی است برنجی که همه جایش چهل آیه که با «قل» شروع میشود، حک کردهاند و چهل کلید کوچک با زنجیر به آن زدهاند. جام چهل کلید را جامتفأل و غیب گویی نیز نامیدهاند.[۱۷][۱۸]
مسجد[ویرایش]
واژهٔ مسجد در لغت به معنای سجدهگاه و پیشانی است. بر طبق یک نظر، واژهٔ مسجد معرب واژهٔ مزگت است که از زبان آرامی وارد عربی و فارسی شدهاست.[۱۹] مَزگَت واژهای ایرانی به معنی مسجد است. منظور از مز در مزکد یا مزگت همان خدا و کد به معنی خانه است.
مهر نماز[ویرایش]
اکثریت مردم ایران از مهر جهت برگزاری نماز استفاده میکنند. از نظر علمای شیعه، سجده بر هر خاکی بدون اشکال است، اما برای تربت حسین بن علی مزیت قائل شده و سجده بر آن را مستحب دانستهاند.[۲۰]
پرچم ملی ایران[ویرایش]
سرود ملی ایران[ویرایش]
سرود ملی و رسمی دولت ایران، یکی از نمادهای ملی ایران است که در مراسم رسمی، یادبودهای ملّی، مسابقات ورزشی و دیگر مناسبتهای ملّی اجرا یا پخش میشود. سرود ملّی ایران دارای دو بخش شعر و موسیقی است. سرودهای ایران در دوران گذشته به شرح ذیل بودهاست:
نشانهای حکومتی[ویرایش]
دوران قاجار[ویرایش]
این نشانها را در روزگار قاجار میتوان در کل به دو دسته بخش کرد: ۱-نشانهای شمشیربندان ۲-نشانهای سرشناسان.
نشانهای شمشیربندان دارای هشت مرتبه به ترتیب زیر بودند: ۱- نشان نویان اعظم ۲-نشان امیر تومانی ۳-نشان سرتیپی ۴-نشان سرهنگی ۵-نشان یاوری ۶-نشان سلطانی ۷-نشان نایبی ۸-نشان وکیل نشانهای نامبرده به شکل حمایلی با نوارهای رنگین بود که در پایین آن مدالی با نگارهٔ شیر و خورشید آویران میشد. درجه اهمیت نشان از روی رنگشان بازشناخته میشد.
- نشان تمثال امیرالمؤمنین
- نشان اقدس (نشان درجه یک شیر و خورشید تا سال ۱۳۱۱ قمری)[۲۱]
- نشان قدس (نشان درجه دو شیر و خورشید تا سال ۱۳۱۱ قمری)
- نشان مقدس (نشان درجه سه شیر و خورشید تا سال ۱۳۱۱ قمری)
- نشان تمثال همایون
- نشان تاج
- نشان شیر و خورشید ایران (در ۵ رتبه از سال ۱۳۱۱ قمری)[۲۲]
- نشان آفتاب (برای بانوان)
- نشان ذوالفقار
- نشان سپه
- ح[۲۳]
نشان رسمی ایران در دوران صفویان
نشان شیر و خورشید در دوران قاجار
نشان مقدس بالاترین نشان در دوران قاجار
دوران پهلوی[ویرایش]
پرچمهای پادشاهی خاندان پهلوی، پرچمهای شخصی شاه، شهبانو و ولیعهد بودند که در سال ۱۹۷۱ انتخاب شدند. رنگ آبی رنگ خانواده پهلوی میباشد و به همین دلیل زمینهٔ این پرچمها، آبیاست.
نشانهای شاهنشاهی پهلوی
- نشان پهلوی
- نشان ذوالفقار
- نشان آریامهر
- نشان تاج
- نشان هفتپیکر
- نشان همایون
- نشان سوم اسفند
- نشان شیر و خورشید سرخ ایران
- نشان سپه
- نشان پاس
- نشان ابنسینا
- لیاقت
- افتخار
- خدمت
- درخش
- دانش
- هنر
دوران جمهوری اسلامی ایران[ویرایش]
نمادهای رایج در پول ملی ایران[ویرایش]
دوره قاجار[ویرایش]
نمادهای استفاده شده در دوره سلسله قاجار علاوه بر عکس پادشاه تصویر شیر و خورشید و طرحهای مختلف بودهاست.
دوره پهلوی[ویرایش]
نمادهای به کار رفته در اسکناسها در دوره شاهنشاهی پهلوی افزون بر نماد شیر و خورشید و نگاره پادشاه، نگارههایی از تخت جمشید، آرامگاه دانیال نبی، کوه دماوند، رشته کوههای البرز، کاخ تچر، پل قدیم دزفول، طاق بستان، سنگنگاره پیشکش آوران، نماد نوروز زرتشتیان، مهر سلطنتی داریوش کبیر، عالی قاپو، داریوش بزرگ، پل الله وردی خان، ا، پالایشگاه آبادان، ساختمان بانک ملی ایران، تونل و سد کوهرنگ، تاج پهلوی، آرامگاه حافظ، جام مارلیک، هتل رامسر، سد کرج، پل ورسک و … میباشد.
دوره جمهوری اسلامی[ویرایش]
نمادهای بکار رفته بر روی پولهای رایج در دوره جمهوری اسلامی علاوه بر عکس رهبر جمهوری اسلامی و سید حسن مدرس از تصاویر مسجد الاقصی، قدس، کعبه، سر در دانشگاه تهران، آرامگاه سعدی، آرامگاه رضا، میدان نقش جهان اصفهان، کوه دماوند، ماهواره امید، نماد انرژی هستهای و … استفاده گردیدهاست.
۱۰۰۰ ریالی
۲۰۰۰ ریالی
۵۰۰۰ ریالی
۵۰۰۰ ریالی
۵۰۰۰ ریالی
۱۰۰۰۰ ریالی
۲۰۰۰۰ ریالی
۲۰۰۰۰ ریالی
۵۰۰۰۰ ریالی
۵۰۰۰۰ ریالی
۱۰۰۰۰۰ ریالی]
پانویس[ویرایش]
- ↑ علیرضا شاهپور شهبازی (۱۳۸۴)، راهنمای مستند تخت جمشید، به کوشش بنیاد پژوهشی پارسه-پاسارگاد.، تهران: انتشارات سفیران و انتشارات فرهنگسرای میردشتی، ص. ۱۸۷، شابک ۹۶۴-۹۱۹۶۰-۶-۴
- ↑ لغت نامه دهخدا
- ↑ Michael G. Morony, Iraq After the Muslim Conquest,Gorgias Press LLC, 2005. pp ۳۹–۴۰. گزیده: یزدگرد یکم (۴۲۰–۳۹۹) پادشاهی بود که با یک ماه بر روی تاجش نمایانده میشد. on.
- ↑ MacKenzie, D.N. A concise Pahlavi dictionary. Reissue, with corrections. London 1990. و همچنین:
Studia Iranica, vol. 34/1 (2005) - D. BUYANER, On the etymology of Middle Persian bashkuch (winged monster), p. 19-30. - ↑"Chelo Kebab Recipe, Middle Eastern food". About.com. Archived from the original on 26 October 2011. Retrieved 2010-07-07.
- ↑«Faria Nasiri Mofakham (History of Iran) [Page 1]». engold.ui.ac.ir. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۷-۰۳.
- ↑«Gold Swastika Necklace from Marlik». www.museumsyndicate.com. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۷-۰۳.
- ↑ Norouzi, Khateren (September 16, 2006). "Iranian Music With Norwegian Radio-Television Symphony Orchestra". Iran Press Service. Archived from the original on 27 September 2011. Retrieved December 26, 2007.
- ↑فرهنگ فارسی معین، تهران: فرهنگنما، ۱۳۸۷، ص. صفحهٔ ۵۲۲
- ↑«ذوالفقار». لغتنامه دهخدا.
- ↑ المناقب. ابن شهر آشوب، ص ۳۴۰
- ↑ علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۶۰
- ↑«ذوالفقار». دانشنامه رشد. بایگانیشده از روی نسخه اصلی در ۱۷ فوریه ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۰.
- ↑«وجه نامگذاری شمشیر ذوالفقار». دانشنامه رشد. بایگانیشده از روی نسخه اصلی در ۲۶ اکتبر ۲۰۱۹. دریافتشده در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۰.
- ↑بحارالانوار، ج۳۷، ص۲۹۴، ح۸.
- ↑ ۱۶٫۰۱۶٫۱«دست فاطمه، دستی که دستبهدست چرخید»بایگانیشده در ۲۵ نوامبر ۲۰۱۸ توسط Wayback Machine رادیو کوچه
- ↑ حاجی، غزاله (۱۳۹۱). «سوغات مشهدی با چهل کلید مشکلگشا». شهرآرا.
- ↑ (کتاب تهران قدیم، ناصر نجمی، ص ۲۱۸)
- ↑«نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از روی نسخه اصلی در ۲ دسامبر ۲۰۱۹. دریافتشده در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۰.
- ↑«فلسفه سجده بر تربت حسین (ع)». بایگانیشده از اصلی در ۱۶ آوریل ۲۰۰۸. دریافتشده در ۷ دسامبر ۲۰۱۸.
- ↑ قواعد نشان شیرو خورشید دولت علیه ایران (مصوب 1277 ه.ق)، برگرفته از شیبانی، میرزا ابراهیم . منتخب التواریخ . انتشارات علمی. چاپ اول. تهران. تابستان 1366 ص 287 تا 289
- ↑ قانون نامه امتیازات دولتی (مصوب 1311 ه.ق)، برگرفته از شیبانی، میرزا ابراهیم . منتخب التواریخ . انتشارات علمی. چاپ اول. تهران. تابستان 1366 ص 290 تا 291
- ↑ شهیدی، یحیی، نشانهای دورهٔ قاجار. در: مجلهٔ بررسیهای تاریخی، شمارهٔ ۳: ص۱۵۲.
منابع[ویرایش]
- ملاح، حسینعلی. «سرود ملی ایران و چگونگی ابداع آن». فروردین ۱۳۵۳: ۸۸–۹۰
- Maximilian Gritzner: "Handbuch der Ritter- und Verdienstorden" Leipzig 1893
- Imperial Persian Orders