https://rzto.ir/1cr3
عبارت «بیماری روانی» به گستره ای از بیماری ها اطلاق می شود که اختلالات رفتاری و مربوط به روان و ذهن افراد را در بر می گیرند. بیماری های روانی الگوهایی از نشانه های رفتاری و روانشناختی هستند که بخش های مختلفی از زندگی افراد را تحت تاثیر قرار می دهند. به عبارت دیگر بیماری های روانی با توجه به مشکلاتی که فرد با ذهن، افکار و حالات روحی و اخلاقی خود تجربه می کند تعریف می شوند. این بیماری های در درجات مختلف باعث ایجاد زحمت و درماندگی برای شخصی که این نشانه ها را تجربه می کند می شوند.
علل این اختلالات به طور کامل و دقیق شناسایی و درک نشده اند اما نشانه ها و علائم بیماری های روانی از لحاظ علمی معتبر و شناخته شده هستند. درمان این اختلالات ترکیبی از روان درمانی و دارو درمانی است. معیارهای تشخیصی این بیماری ها ترکیبی از چک لیست های مربوط به نشانه هایی است که اصولاً روی رفتارها و افکار فرد متمرکز شده اند. اگر چه بیماری های روانی را در دسته بندی های مختلف قرار می دهند اما ممکن است یک بیماری در زیر چندین دسته از این تقسیم بندی ها قرار گیرد. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با شایع ترین و شناخته شده ترین اختلالات و بیماری های روانی در قالب چندین بخش آشنا کنیم.
اختلالات تجزیه هویتی یا تعدد شخصیت
اختلالات تجزیه ای (Dissociative Disorders) اختلالاتی روانی هستند که شامل تجزیه یا ایجاد مانع در برخی از جنبه های هوشیاری شامل هویت و حافظه می شوند. انواع این اختلالات عبارتند از:
اختلال فراموشی تجزیه ای (Dissociative amnesia): این نوع اختلال هویتی شامل از دست دادن موقتی حافظه در نتیجه جدایی است. در بسیاری از موارد، این از دست رفتن حافظه ممکن است برای یک مدت کوتاه یا سال های طولانی ادامه داشته باشد که نتیجه نوعی ترومای روانشناختی است. یکی از موارد معمول اختلال فراموشی تجزیه ای فراموش کردن اطلاعات شخصی مهم و اصلی در اثر یک تروما و استرس است که نمی توان آن را تنها یک فراموشی عادی و موقتی دانست. کسانی که این اختلال را تجربه می کنند ممکن است برخی از جزییات اتفاقات را به یاد داشته باشند اما جزییات دیگر آن واقعه را نمی توانند به یاد بیاورند.
اختلال هویت تجزیه ای (Dissociative identity disorder) که در گذشته با عنوان اختلال چند شخصیتی شناخته می شد شامل حضور دو یا چند هویت یا شخصیت متفاوت در درون یک شخص است. هر کدام از این شخصیت ها روش تفکر، درک و تعامل خاص خود با محیط را دارند. افراد مبتلا به این اختلال تغییرات شدیدی در رفتار، حافظه، درک، واکنش های احساسی و شرایط هوشیاری خود تجربه می کنند. این شخصیت ها به طور مداوم و بازگشتی، کنتزل رفتار فرد را در دست گرفته و فرد نسبت به اتفاقاتی که در دوران فرو رفتن در شخصیت دیگر رخ داده دچار فراموشی می شود. افراد مبتلا به این اختلال معمولاً در دوران کودکی مورد خشونت فیزیکی یا سوء استفاده جنسی قرار داشته و رفتارهایی مانند خود آسیبی، رفتارهای هیجانی آنی و بی ثباتی در روابط را تجربه می کنند. یک تئوری در مورد علت شکل گیری این اختلال در افراد این است که آن ها چنان ترومای روانی سخت و شدیدی را تجربه کرده اند که تنها راه برای مدیریت آن تروما شکل دادن به یک شخصیت ساختگی قوی برای مقابله با آن تروما است. با گذشت زمان، انفصال مزمن از شخصیت اصلی به شکل گیری هویت های مختلف می انجامد. این اختلال بسیار نادر بوده و به همین دلیل مطالعه روی آن همواره دشوار بوده است.
اختلال مسخ شخصیت/مسخ واقعیت (Depersonalization/derealization disorder): اختلال مسخ شخصیت/مسخ واقعیت یک حالت روانی است که می تواند باعث شود فرد احساسات مداوم یا منقطع خارج از بدن (مسخ شخصیت) یا حس اینکه اتفاقاتی که در اطرافشان رخ می دهد واقعی نیستند (مسخ واقعیت) یا هر دوی آن ها را داشته باشد. ویژگی بارز این اختلال نیز مانند دیگر اختلالات این دسته، جدایی غیرارادی از واقعیت است. زنان بیشتر از مردان در معرض ابتلا به این اختلال قرار دارند. تشخیص این اختلال در ابتدا می تواند دشوار باشد اما پس از اینکه به این نتیجه برسید نشانه هایی که تجربه می کنید علت قابل شناسایی و معقولی دارند و می توان با روان درمانی و دارو آن را درمان کرد از نگرانی شما کاسته خواهد شد. در اختلال مسخ شخصیت احساس می کنید از خود جدا شده اید و مانند شخصی دیگر زندگی خودتان را در فاصله ای نزدیک به نظاره نشسته اید. شاید دیگر احساس ارتباط با بدن، ذهن، احساسات یا حواستان را نداشته باشید.
برخی افراد از حس ربات بودن یا ناتوانی در کنترل سخن و حرکات همراه با این اختلال سخن گفته اند. در برخی از افراد مبتلا به اختلال مسخ شخصیت، ناتوانیی در شناخت یا تشریح عواطف و احساسات نیز دیده شده است. همچنین این اختلال نشانه های جسمانی نیز دارد؛ برای مثال این حس که بدن یا اندام های شما دچار اشکال شده اند- متورم یا سایزشان کوچک شده- یا سر شما در یک پارچه کتانی پیچیده شده است. شاید از لحاظ فیزیکی احساس کرختی و بی حسی کنید. اختلال مسخ واقعیت نیز حسی است که در آن فکر می کنید از محیط اطراف و اشیاء و افراد حاضر در آن دور شده اید. دنیا برای شخص تحریف شده و غیرواقعی به نظر می رسد انگار که از پشت یک پرده در حال نگاه کردن به آن هستید. شاید حس کنید که یک دیوار شیشه ای شما را از افرادی که برایتان مهم هستند جدا کرده است.
این حس از انفصال از واقعیت می تواند تغییراتی در دید و دیگر حواس فرد نیز به وجود آورد که باعث می شود فرد اطرافش را مات، بی رنگ، دو بعدی، غیرواقعی، بزرگ تر از شکل واقعی یا کارتونی ببیند. فاصله و شکل و اندازه اشیاء می تواند تغییر کند و حساسیت فرد نسبت به اطرافش بسیار تشدید می شود. اتفاقات بسیار تازه ممکن است بسیار قدیمی به نظر برسند. استرس شدید، اضطراب و افسردگی را می توان محرک های اصلی و رایج مسخ شخصیت/ مسخ واقعیت دانست. اغلب افراد مبتلا به این اختلال در گذشته خود ترومایی سخت را تجربه کرده اند که ممکن است فیزیکی یا روحی ، خشونت فیزیکی یا جنسی یا نادیده گرفته شدن در دوران کودکی، خشونت خانوادگی یا مرگ غیرمنتظره یکی از عزیزان باشد.
اختلالات اخلالگری، کنترل تکانه و سلوک
اختلالات کنترل تکانه آن دسته از اختلالات روانی هستند که شامل ناتوانی در کنترل احساسات و رفتارها بوده و به آسیب رساندن به خود یا دیگران منتهی می شود. مشکل با قوانین و مقررات اخلاقی و رفتاری با سرپیچی از قوانین مانند تخریب اموال یا خشونت فیزیکی یا/و تقابل با هنجارهای اجتماعی، اشخاص مسئول و قوانین نمود پیدا می کند. انواع اختلالات اخلالگری، کنترل تکانه و سلوک (Disruptive, Impulse-Control, and Conduct Disorders) عبارتند از:
جنون سرقت (Kleptomania): جنون سرقت شامل ناتوانی در کنترل میل به دزدی است. افرادی که به این اختلال مبتلا هستند اغلب چیزهایی را می دزدند که به ان ها نیاز نداشته و یا ارزش پولی ندارند. این افراد قبل از ارتکاب سرقت دچار تشویش و تنش بالایی می شوند و پس از انجام سرقت به آرامش و لذت دست می یابند.
جنون ایجاد حریق (Pyromania): جنون ایجاد عریق را می توان علاقه شدید به آتش تعریف کرد که باعث روشن کردن آتش در مکان های مختلف و اغلب غیرمعمول توسط فرد شده که خود او و دیگر اطرافیانش را نیز به خطر می اندازد.
اختلال انفجاری متناوب (Intermittent explosive disorder): این اختلال با واکنش های عصبی شدید کوتاه مانند خشم و خشونت مفرط که با شرایط موجود همخوانی ندارد همراه است. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است در واکنش به مشکلات یا ناامیدی های ساده روزمره، واکنش های خشونت آمیز و انفجاری شدیدی از خود نشان دهند.
اختلال سلوک (Conduct disorder): اختلال سلوک که معمولاً در کودکان و نوجوانان رخ می دهد چیزی فراتر از بدرفتاری است. این اختلال روانی با الگوهایی از نادیده گرفتن هنجارهای اجتماعی و حقوق دیگران شناخته می شود. برآورد شده است که بین ۱ تا ۴ درصد کودکان و نوجوانان ۹ تا ۱۷ ساله دارای اختلال سلوک هستند و بیشتر در پسران شایع است تا دختران. این اختلال چیزی فراتر از آشوب های نرمال نوجوانی است. برای تشخیص اختلال سلوک، فرد باید دستکم ۳ نشانه را در سال گذشته و دستکم یک نشانه را در ۶ ماه اخیر داشته باشد:
خشونت علیه افراد و حیوانات
- اذیت و آزار، تهدید یا دیگر رفتارهای خشونت آمیز
- اغلب فرد شروع کننده دعواهای فیزیکی است
- استفاده از سلاح هایی که می توانند آسیب جدی وارد کنند
- بیرحمی فیزیکی نسبت به افراد یا حیوانات
- دزدی در برابر دیدگان قربانی
- فعالیت های جنسی اجباری
خسارت به اموال
- ایجاد عمدی حریق
- دیگر انواع تخریب اموال
فریبکاری یا دزدی
- شکستن مبادی ورودی یا ورود به منازل، خودروها یا اماکن متعلق به دیگران
- دروغ گفتن برای دستاوردهای شخصی
- سرقت بدون حضور قربانی (مانند سرقت از فروشگاه ها)
زیر پا گذاشتن قوانین به شکل جدی
- شب را در خارج از خانه گذراندن یا فرار از مدرسه پیش از سن ۱۳ سالگی
- فرار از خانه در طول شب برای دستکم دو بار
- فرار مداوم از مدرسه که پیش از سن ۱۳ سالگی شروع شده باشد
این افراد معمولاً هیچ پشیمانی یا احساس تاسفی بابت رفتارهای خود نداشته، به شدت بی عاطفه بوده و احساس همدردی ندارند. آن ها اهمیتی به عملکرد خود در مدرسه یا محل کار نداده و احساسات بسیار کم عمقی دارند. آن ها از احساسات عمیق تنها برای سوء استفاده از دیگران استفاده می کنند.
اختلال نافرمانی مقابله جویانه (Oppositional defiant disorder): این اختلال معمولاً پیش از سن ۱۸ سالگی آغاز شده و با سرپیچی، دمدمی مزاج بودن، حساسیت شدید، خشم، خشونت و کینه توزی و انتقام جویی همراه است. اگر چه همه کودکان گاهی متمرد می شوند اما کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله جویانه تقریباً همیشه با خواسته های والدین خود مخالفت کرده و عمداً دست به کارهایی می زنند که باعث رنجش و آزار دیگران می شود.