وابستگی ریشه بسیاری از مشکلات ما اعم از مشکلات رفتاری و ارتباطی است اما قطع وابستگی گاهی بهترین راهی است که باید برگزینیم. در واقع ما با قطع وابستگی و تعلقاتمان، اسباب رشد و تعالی بیشتر خود را فراهم میآوریم. قطع وابستگی یعنی اینکه هر فرد مسئول اعمال خویش است و اینکه ما قادر به حل مشکلات دیگران نیستیم و نباید از این بابت دلایل و مشکلات و سازوکار سازش یا واکنشهای آنان ازجمله نکاتی هستند که بیشترین معانی را دربردارند. بعضی از ما اینگونه رفتارها را از کودکی آموختهایم و بخشی دیگر را بعدها و در طول زندگی. شاید رفتار ما ناشی از تعالیممان در خانواده باشد. اما اکثر ما برای حمایت از خود و برآوردهشدن نیازهایمان دست به اینگونه رفتارها میزنیم. وابستگی ناشی از ترس ما از تنها ماندن و پذیرفته و تأیید نشدن است. چنین ترسی در نهایت منجر به آن میشود که ما نتوانیم واقعی باشیم و هنگامی که واقعی نیستیم، نمیتوانیم چیزی که به راستی هستیم یعنی خود حقیقیمان باشیم و همچنین نمیتوانیم روابط سالمی با خود ، دیگران و قدرت مطلق این جهان یعنی خداوند ، برقرار کنیم. در این وضعیت ما در حالت هم وابستگی بسر میبریم و هم وابسته میشویم. یعنی با خود دروغینی زندگی میکنیم که از طریق عادات وسواس گونه ، اعتیادها و دیگر اختلالات به حیات خود ادامه می دهد. آشنایی با وابستگی در روابط بین فردی و آگاهی از برخی از ویژگیهای رفتاری مربوط به آنها میتواند مفید باشد . ما هر چقدر به خودمون کمک کنیم که از وابستگی رها بشیم بیشتر به سوی تعالی و پیشرفت حرکت کردیم .عشقی که کم یاب شده یعنی یه جورایی سخت شده . چون عشق شهامت میخواد برای رسیدن ولی متاسفانه در این دوره ترس ها کاربرد بیشتری داره .وابستگي ، انسان را از بي نهايت هستي ، به محدوده اي گره مي زند، به مانند چشمي که از اين همه رنگ ، فقط رنگ سياه و سفيد را ببيند. مانند اين همه اندام آدمي که به هنگام سرطان ، صرفاً يکنوع از سلولهايش شروع به رشد و توده شدن، مي نمايد. کسي که معتاد به مواد مخدر مي شود ، از بي نهايت لذتي که مي تواند از تمام اعضاء و جوارح خود ببرد ، صرفاً به يک لذت بسنده مي کند، از بي نهايت پتانسيل خود ، به لحاظ وابستگي اش ، محروم مي ماند. کسي که به يک فرد وابسته مي شود ، از تمامي انسانها ، و بي نهايت هستي، فقط يکي را به عنوان مجراي تنفس خود بر مي گزيند.قطع وابستگي به مفهوم پذيرش واقعيت ها و حقايق است و مستلزم ايمان به خود، به ديگران، به خداوند و به حقانيت و ناگزيري هر لحظه از زندگي است. قطع كردن وابستگي بدين معنا نيست كه ما به مسائل زندگي خود بي اعتنا هستيم بلكه به معناي يادگيري روش صحيح و به دور از افراط در توجه، دوست داشتن و همچنين پايان بخشيدن به هرج ومرجي است كه در ذهن و محيط خود به وجود آورده ايم.اگرچه فرد وابسته اي ممكن است درباره تعريف وابستگي با ديگري اختلاف نظر داشته باشد اما آنها درخصوص اعمال خود نظير افكار، احساسات و گفتارشان با هم عقايدي مشترك دارند كه اين خود از ويژگي هاي وابستگي است
قطع وابستگي به مفهوم درلحظه حال زندگي كردن است؛ يعني ما به جاي آنكه به خود فشار بياوريم و زندگي را تحت تسلط خود درآوريم، اجازه مي دهيم تا زندگي روال طبيعي خود را طي كند. از تأسف براي گذشته و ترس از آينده فاصله مي گيريم و از لحظات زندگي حداكثر استفاده را مي بريم.ما خود را از بار مسئوليت و توجهات بيش از حد رها مي كنيم و با وجود مشكلات حل نشدني، از زندگي خود حداكثر بهره را مي گيريم و با وجود ناملايمات زندگي اين باور را در خود به وجود مي آوريم كه همه چيز درست مي شود و ايمان مي آوريم كه نيرويي برتر از ما حاكم بر همه وقايع زندگي ماست و آن نيروي برتر به همه چيز آگاه است و به سرنوشت ما توجه دارد و مي دانيم بيش از هر كسي، قادر به حل مشكلات ماست، بنابراين خود را به او مي سپاريم.در واقع قطع وابستگي به معناي پايان دادن به آشفتگي هايي است كه در ذهن و محيط ما وجود دارد
رهایی از وابستگی به این معناست که وابستگی و تعلق خاطر و بطور کلی حتی احساساتمون رو طوری و به روشی مدیریت کنیم و سوق بدیم که کمترین آزار و عذاب یا اندوه و بدبختی و افسردگی را برای ما بهمراه داشته باشه. منظور اینه که روش و شیوه ای را با اگاهی و شناخت و منطق اتخاذ کنیم که کمترین اسیب و زیان روحی و روانی را برای ما داشته باشه و مهمتر از همه این که بواسطه این وارستگی و شیوه مناسب بتونیم به عشق بیشتر برسیم
عشق را از هر کجا شروع کنید به زودی متوجه می شوید بسیار سیار و روان است. و همه آفرینش را در خود جای می دهد. وقتی عشق چنین عظیم و بزرگ است ، پس در انحصار شئی یا شخصی نیست، که آن را از ما بگیرد و ما را تنها بگذارد. همه هستی در وجود ماست ، پس، از دست دادن هیچ چیز ، موجب کاستی در این بی نهایت عشق ما ، نمی شود.ارزش تو به اندازه آن چیزی است که به آن دل می بندی پس مواظب باش که به کمتر از بی نهایت عشق ، دلبسته نشوی
+ نوشته شده در جمعه چهاردهم بهمن ۱۳۹۰ ساعت 23:10 توسط داریوش |