از قدیم گفتهاند “نه همین لباس زیباست نشان آدمیت” اما این شعر تا چه اندازه تاثیر پوشش در شخصیت انسان حقیقت دارد و چند نفر به آن عمل میکنند. حتما تاکنون بارها و بارها برایتان پیش آمده است که کسی شما را از روی ظاهرتان قضاوت کند. یا تاثیر پوشش دیگران پیش چشمتان نظر بدهد. اگر شجاع باشید اعتراف خواهید کرد که احتمالا برای خودتان هم پیش آمده کسانی را که خوب نمیشناسید و یا برای اولین بار است که میبینید از روی ظاهر و نوع پوششان قضاوت کنید.
حتما شما هم مثل هر کس دیگری روزانه برای بیرون رفتن، یا برای شرکت در یک مصاحبه کاری و یا برای شرکت در یک جشن یا مراسم مهم و حتی یک گردش ساده این سوال را از خود پرسیدهاید که ” حالا چه بپوشم” همه اینها نشان میدهد که پوشش، لباس و پارچه چقدر در زندگی بشر اهمیت دارند. اهمیت نوع پوشش تاجایی بالا است که در احادیث نیز به مومنان سفارش شده است که آراسته لباس بپوشند. طرز پوشش نه تنها نشان دهنده خلق و خو و شخصیت ما به دیگرانی که ما را نمیشناسند، است بلکه بر روی آنچه دیگران درباره ما فکر میکنند و حتی تصورمان از خودمان نیز تاثیر بهسزایی میگذارد. ژورنال بخوانید.
اگرچه گفته میشود لباس پوشیدن به سلیقه شخصی هر کس مربوط میشود اما مطالعات نشان میدهد که تاثیر پوشش افراد شخصیت اصلی آنها را به دیگران نشان میدهد و معمولا همه هم این مساله را میدانند. اگرچه برای قضاوت کردن این مساله مهم است که انسانها چگونه رفتار میکنند، چگونه حرف میزنند، چه کتابهایی خواندهاند و یا چه طرز تفکری دارند اما همه اینها در درجه دوم و پس از آشنایی اولیه با افراد اهمیت پیدا میکنند. در درجه اول بیشتر ما آدمها را براساس ظاهرشان قضاوت میکنیم. خلاصه کلام اینکه لباس به دلایل مختلف یکی از مهمترین اختراعات بشر است. در این مطلب سعی داریم دلایل این اهمیت را با مثالها و گزارههای ساده بیان کنیم.
قضاوت دیگران از روی نوع پوشش
محققان دریافتند که لباسها روی ما و تعاملاتمان با جهان تاثیر میگذارند. درواقع ما از طریق پوششمان قبل از اینکه دهان باز کنیم با دیگران حرف میزنیم و زمینه را برای قضاوت آنها فراهم میکنیم. چگونگی پوشش ما تصورات کلی دیگران نسبت به ما را تشکیل میدهد و باعث میشود دیگران درباره ما قضاوت کنند و تصمیم بگیرند با ما ارتباط برقرار کنند یا نکنند. مثلا اگر کسی در یک جلسه کاری مهم لباس اسپرت و غیررسمی بپوشد ممکن است نسبت به کسی که لباس رسمی و بهاصطلاح مناسب جلسه پوشیده توجه کمتری به حرفهایش شود و نتواند نتیجه دلخواهش را بگیرد. یا اگر کسی در یک مهمانی دوستانه، تیپ رسمی و اداری بزند، ممکن است افرادی که در مهمانی حضور دارند با او احساس راحتی نکنند و دیرتر صمیمی شوند.
یک مطالعه که درسال 2012 انجام و نتیجه آن در یک ژورنال روانشناسی اجتماعی منتشر شد، با ابداع عبارت “embodied cognition” سعی کرد این مساله را روشن سازد که ما نه تنها با مغزهایمان بلکه با بدنمان تصمیم میگیریم. یعنی وقتی قرار است درباره شخصی که شناخت زیادی دربارهاش نداریم و لازم است تصمیم بگیریم ارتباطمان را با او حفظ کنیم یا نه (در روابط اجتماعی این مساله بسیار پیش میآید) بخشی از تصمیم ما متاثر از ظاهر و نوع لباس پوشیدن آن شخص خواهد بود.
نکته جالب دیگر درباره پوشش این است که نوع پوشش افراد باعث قضاوت شدن آنها توسط دیگران میشود. اگر دو فرد ناشناس که از نظر آگاهی در یک سطح هستند کنار هم قرار بگیرند یکی از آنها لباس کارگری به تن کند و دیگری لباس مهندسی و از افرادی که آنجا حضور دارند، خواسته شود تا یکی از این دو شخص را بهعنوان کسی که آگاهی بیشتری دارد انتخاب کنند؛ افراد به آگاهی کسی که لباس مهندسی به تن دارد بیشتر اعتماد میکنند تا کسی که لباس کارگری پوشیده است.
تاثیر پوشش روی اعتماد مردم به ما
افراد برای موفق شدن در بسیاری از شغلها نیاز به این دارند که اعتماد مردم را به خود جلب کنند. کسانی که تصمیم دارند اعتماد مردمی که شناختی از آنها ندارد را به خود جلب کنند، برای انتخاب لباسشان ساعتها وقت میگذارند زیرا پوشش مناسب یکی از تاثیرگذارترین راهها برای این کار است. زیرا انتخاب یک لباس مناسب ارتباط مستقیمی به این جلب اعتماد دارد. بسته به نوع فرهنگ هر جامعه این لباس مناسب میتواند تغییر کند. برای مثال در یک جامعه استفاده از کروات یک پوشش مناسب برای جلب اعتماد است درحالی که همین پوشش در یک جامعه دیگر نتیجه منفی بر روی اعتماد مردم دارد.
در یک آزمایش وقتی محققان کت سفید (روپوش پزشکی) به عدهای از افراد پوشاندند و آنها را بهعنوان پزشک معرفی کردند، توجه مردم به این افراد نسبت به زمان که پوشش عادی داشتند، بیشتر میشد. وقتی عدهای با روپوش مخصوص نقاشان وارد میشدند توجه افراد به آنها بهصورت دیگری بود. این آزمایش به این معنی است که لباسها میتوانند بر فرایند روانشناسی هر فردی تاثیر بگذارند. تاثیر پوشش تصادفی ممکن است شما را یک کارگر جلوه دهد و یا آن توجهی را که از سوی دیگری نیاز دارید برایتان فراهم نکند و یا شریکتان درحالی که باید روی شما تمرکز کند و هوشیار باشد، توجهش کمتر درگیر شما شود. همچنین لباس پوشیدن مناسب شما باعث میشود نسبت به خودتان و کارتان اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنید.
معمولا افراد همدیگر را از روی چیزی که میپوشند قضاوت میکنند. حتی ممکن است در بسیاری موارد در برخورد اول از پوشش شخص خوششان نیاد و با او ارتباط برقرار نکنند. این مهمترین چیزی است که مردم را وادار می کند نسبت به لباسهایی که درموقعیتهای مختلف میپوشند، حساس باشند. بهجرئت میتوان گفت 90 درصد افراد دیگران را از روی ظاهر قضاوت میکنند بنابراین این حساسیت قابل توجیه است.
یک مثال جالب در اینباره این است که برخی از افراد که برای دوره دکتری به مرحله مصاحبه راه پیدا کردهاند به خاطر ظاهرشان رد شدهاند. مثال دیگر مصاحبههای کاری است. بسیاری از افراد به خاطر ظاهرشان در یک مصاحبه کاری رد میشود و نمیتوانند مهارتهای خود را به صاحب کار نشان دهند. همه این مثالها نقش مهم پوشش، لباس و پارچه را در زندگی اجتماعی بشر نشان میدهد.
ما به روشی عمل میکنیم که لباسمان با آن سازگار باشد. مثلا وقتی یک شلوار جین کهنه و تیشرتی که روی آن لک دارد میپوشیم مغزمان به این نتیجه رسیده که نیازی نیست با لباسمان توجه جلب کرده و با دیگران ارتباط برقرار کنیم و دوباره به این جمله میرسیم که اکثر ما بیشتر از آن که با مغزمان فکر کنیم با بدنمان فکر میکنیم.
تاثیر پوشش روی بازاریابی و فروش
شغلهای زیادی وجود دارد که در ان نوع پوشش اهمیت دارد اما یکی از اصلیترین شغلهایی که نوع پوشش روی موفق شدن و موفق نشدن افراد در آن تاثیر مستقیم دارد، بخش بازاریابی و فروش در هر کسب و کاری است. این ضربالمثل قدیمی که “عقل مردم به چشمشان است” فقط یک مثل نیست بلکه در بسیاری موارد حقیقت دارد. تاثیر لباس بر بازاریابی و فروش را باید به دو بخش تقسیم کرد. بخش اول تاثیری که نوع پوشش روی اعتماد به نفس خود بازاریاب و فروشنده در برخوردش با مشتری میگذارد و بخش دوم تاثیری که نوع پوشش فروشنده و بازاریاب روی خریدار میگذارد.
بارها و بارها این مساله ثابت شده است که فروشندگانی که اهمیت زیادی به پوشش خود نمیدهند و بیشتر تمرکزشان را روی مسائل دیگر میگذارند تاثیر منفی بر روی خریدار دارند و آنطور که لازم است نتیجه نمیگیرند. البته یادآوری این نکته ضروری است که منظور از پوشش مناسب، لباسهای گرانقیمت نیست بلکه در اینجا بیشتر پوشیدن لباسهای آراسته، تمیز، منظم و با هارمونی رنگ مناسب مد نظر است. تصویری که در اولین دیدار از فروشنده و بازاریاب در ذهن خریدار میماند بر شناخت او و تصمیمش برای خرید تاثیر میگذارد. بنابراین فروشندگان و بازاریابان باید توجه زیادی به نوع پوشش خود داشته باشند و انتخاب پوشش مناسب را یکی از اصلیترین و تاثیرگذارترین بخشهای کار خود بدانند.
ارتباط بین طرز لباس و شخصیت
این درست است که مهمترین کاربرد پارچه و لباس، پوشاندن انسان و حفظ عفت اوست اما جدا از این کاربرد، در اکثر فرهنگها و جوامع پوشش یکی از اصلیترین نشانههای آراستگی، زیبایی، وقار و شخصیت مردم آن جوامع نیز به شمار میرود. حتی در برخی جوامع تاثیر پوشش یک فرد نشانگرطبقه اقتصادی او نیز هست. به نظر میرسد میان طرز لباس پوشیدن و شخصیت افراد ارتباط مستقیمی وجود دارد. به این صورت که نوع پوشش هر فرد، شخصیتش را پیش چشم دیگران شکل میدهد. پارچهها و لباسها نقش افرادی که آنها را میپوشند را به دیگران دیکته میکنند. مثلا از نظر بیشتر افراد یک مرد شریف که قرار است برای شام یکشنبه دعوتش کنند، یک شلوار جین خوب و یا یکی از لباسهای خوبی که برای وقتهای خاص کنار گذاشته است را میپوشد و تیپ مرتبی در شان یک مهمانی میزند.
مردم معمولا دراین باره تا جایی پیش میروند که صفات و ویژگیهای مختلفی را نیز براساس تاثیر پوشش افراد به آنها نسبت میدهند. در سال 1994 در دانشگاه کالیفرنیای شمالی یک مطالعه انجام شد که نتیجه این مطالعه نشان داد، مردم صفاتی مانند مسئولیتپذیری، صلاحیت، صداقت و قابل اعتماد بودن را به افرادی که بهتر لباس میپوشند، بیشتر نسبت میدهند. معمولا مردم به این نکته توجه میکنند که چگونه حالت مختلف بدن اعتماد به نفس بیشتری به افراد میدهد و حتی در مواردی باعث افزایش تستوسترون بدن نیز میشود. درطول تاریخ افراد باهوش زیادی نیز این نقطه ضعف بشری رادرک و از آن استفاده کردهاند. آنها توانستهاند با پوشیدن لباسهای آراسته، مردم را بهراحتی فریب دهند و به کلاهبرداری بپردازند.
شاید با خود بگوید تا این میزان قضاوت کردن از روی پوشش افراد کمی زیادهروی است اما در دنیایی که مردم کمتر وقت شناخت هم را دارند این یک حقیقت عریان که فضاوتها بیشتر از روی ظاهر افراد صورت میگیرد تا باطنشان را نمیتوان نادیده گرفت.
نوع پوشش چه تاثیری روی خود فرد میگذارد
آنچه که در بالا ذکر شد میخواست این مساله را روشن سازد که نوع پوشش چه تاثیری روی قضاوت دیگران از ما میگذارد و در بیانی کلیتر لباس و پارچه در نقش مهمی را در فرهنگها ایفا میکند. اما یقینا لباس پوشیدن ما جدا از دیگران روی خودمان نیز تاثیراتی دارد. روانشناسان و جامعهشناسان معتقدند نوع پوشش علاوهبر تاثیر شگرفی که روی روابط انسانها با هم میگذارد، بر روی روان افراد و شناختشان از خود نیز تاثیر دارد. اهمیت پوشش روی ناخودآگاه افراد نیز نقش میبندد. اگر به فردی بارها گفته شود که خوشپوش است مطمئنا اعتماد به نفسش بالا میرود و برعکس آن نیز صادق است. حتی ممکن است غروری که برخی افراد در رفتار خود نشان میدهند و یا عدم اعتماد به نفسی که در رفتارشان بروز میدهند، با این مساله مطابقت داشته باشد، به این معنی که افرادی فقط به خاطر خوشپوش بودن خود را برتر از دیگران بدانند و برخی فقط به خاطر اینکه گمان میکنند خوش لباس نیستندخود را کمتر از دیگران بدانند.
چیزی که در دنیای امروزی بسیار در جامعه دیده میشود و برای هیچکدام از ما مساله غریبی نیست. اینجاست که به اهمیت پارچه، چه بهصورت فردی و چه بهصورت اجتماعی پی خواهیم برد. شاید پارچه در ابتدای امر برای پوشاندن بدن انسانهای بدوی اختراع شده باشد اما هر چه در تاریخ پیش میریم میبینیم این اختراع بخش زیادی از فرهنگ، اقتصاد و دیگر مسائل را درگیر خود کرده و گره کوری با فرهنگ خورده است که باز کردن این گره امکانپذیر نمیباشد. اینکه میگویند نوع لباس پوشیدن هر شخص نشانگر سلیقه اوست در بعد روانشناسی فردی بیشتر اهمیت پیدا میکند. انسانها براساس جهانبینیشان و اینکه معنای زندگی را چگونه درک میکنند، طرح و رنگ لباسهایشان را انتخاب میکنند. شاید در ظاهر چنین چیزی را بیان نکنند اما انتخابشان کاملا به آنچه در ناخودآگاهشان شکل بسته بستگی دارد.
معنای سمبلیک پوشش
اما همانطور که گفته شد بعد فردی تنها بخش کوچکی از مساله مهم پوشش است. در واقع بعد اجتماعی اگر بیشتر از بعد فردی اهمیت نداشته باشد، اهمیتش کمتر از آن نیست. بهراحتی میتوان این مساله را تصدیق کرد که پوشیدن لباس یک شکل از مارک تجاری و امضای شخص است. درواقع مردم معمولا در درجه اول به ویترینی توجه میکنند که فرد از خود با لباس پوشیدن میسازد و تنها وقتی بیشتر با او آشنا شدند رفتارش را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهند. جدا از ظاهرسازی و ویترین بودن، تاثیر پوشش افراد میتواند معنای سمبلیک هم داشته باشد. معنای سمبلیک یعنی همه افراد جامعه با دیدن یک نوع لباس برداشتی یکسان داشته باشند. مثلا زمانی که زنی میخواهد به مراسم تدفین عزیزی که از دست داده است، برود لباس سیاه میپوشد و همه از نوع پوشش او بهراحتی متوجه میشوند این زن عزادار است و یا در یک نمونه دیگر مردم برای رفتن به باشگاه و ورزش کردن لباس مخصوص میپوشند بهطوری که همه متوجه میشوند این لباس برای ورزش کردن است.
این سمبولیک بودن نقش خطیر پوشش را در فرهنگ در طول تمام ادوار تاریخی به ما یادآور میشود. در بسیاری از موارد نیازی نیست ما از دیگران چیزی بپرسیم بلکه با نگاه به لباس خاصی که پوشیدهاند متوجه اتفاقی که برایشان رخ داده میشویم. مثلا وقتی دختری لباس سفید عروسی می پوشد بهراحتی میتوان تشخیص داد که این دختر قرار است نقش عروس را ایفا کند. پس جدا از قضاوت دیگران و نشان دادن شخصیت میتوان از تاثیر پوشش بهعنوان نوعی زبان نمادین و مشترک نیز یاد کرد. زبانی که همه مردم یک جامعه آن را درک کرده و متوجه منظورش میشوند. این مساله اهمیت پوشش را در فرهنگ دو چندان میکند.
حرف آخر
تمام چیزی که سعی داشتیم در این یاداشت دربارهاش حرف بزنیم مساله روانشناسی لباس پوشیدن و تاثیر پوشش بر روی جوانب مختلف زندگی بشر، چه در بعد فردی و چه در بعد اجتماعی و همچنین اهمیت پوشش در تمام فرهنگها بود. اگرچه پوشش ما سلیقه، نوع فکر و ینیمان را به عرصه نمایش میگذارد اما آنطور که مشخص است نمیتوان در همه موارد روی این مساله تاکید کرد که لباس پوشیدن یک سلیقه شخصی است. بلکه معمولا افراد قبل از اینکه لباسی را برای پوشیدن انتخاب کنند جوانب مختلفی را در نظر میگیرند که از قضا بیشتر این اجتماعی و مربوط به واکنش افراد دیگر به این لباس پوشیدن است و سلیقه سخصی تنها بخش کوچکی از میباشد.
پارچه و لباس یکی از مهمترین اختراعات بشر است. روز به روز بر تنوع آن افروده میشود. کاربردهای بیشتری پیدا میکند و تحقیقات زیادی نیز روی تاثیرات آن در روابط انجام میشود. قطعا این اهمیت فقط به خاطر نقش پوشاننده لباس نیست بلکه به خاطر تاثیراتی است که توانسته بر روی فرهنگ، اقتصاد، سیاست و دیگر جنبههای زندگی اجتماعی بگذارد. بر همین اساس است که جامعه شناسان و روانشناسان بسیاری درباره اهمیت پوشش تحقیق کرده و سعی کردهاند نقش آن را در زندگی بشر مشخص سازند و جدا از آن فعالان در عرصه مد نیز مدلهای بیشتر از پوشش را خلق میکنند و هر روز پیچیدگی آن را بیشتر از قبل میکنند. آنها به این نتیجه رسیدهاند که اهمیت لباس و پارچه در زندگی اجتماعی انسانها آنقدر زیاد است که آن را به هیچعنوان نمیتوان حذف کرد و یا نایده گرفت و به نظر میرسد این صحیحترین نتیجهگیری در صنعت پارچه و لباس است.