جدایی از خویشتن یعنی چه
نویسنده : نازنین رحمانی | زمان انتشار : 16 بهمن 1399 ساعت 23:27
اختلال مسخ شخصیت یکی از انواع اختلالات تجزیهای است که فرد احساس میکند از بدن خود جدا شده و از بیرون نظاره گر فرآیندهای ذهنی و بدنی خود است. معمولا در کنار مسخ شخصیت، مسخ واقعیت نیز رخ میدهد که فرد محیط اطرافش را غیر واقعی حس میکند و یا خود را جدا از آن میپندارد. اتفاقی که ممکن است برای بسیاری از ما در خواب افتاده باشد اما اگر در طول روز این فرایند رخ دهد، احتمال ابتلا به اختلال گسست از شخصیت و واقعیت وجود دارد. افراد با این اختلال معمولا مشکلات قابل ملاحظهای در عملکرد اجتماعی، شغلی و دیگر زمینههای مهم دارند و علائم این اختلال به مدت شش ماه در آنها تداوم مییابد. روشهای دارو درمانی در کنار روان درمانی موثرترین راهکار برای بهبود علائم و درمان این اختلال است که در ادامه بیشتر درباره آن صحبت خواهیم کرد.
تعریف اختلال گسستگی خویشتن و واقعیت
این اختلال با نام دیپرسونالیزیشن-دیریالیزیشن یا گسست از شخصیت و جدایی از حقیقت شناخته میشود و در دسته اختلالات تجزیهای قرار دارد. همچنین فراموشی تجزیهای و چند شخصیتی از دیگر اختلالات این دسته هستند. فرد مبتلا به اختلال گسست از شخصیت در دورههای مستمر یا مکرر احساس میکند از بدن و قالب جسمی خود بیرون آمده و از بیرون به خودش نگاه میکند. او هیچ کنترلی بر وضعیت ندارد و مثل این است که فرد در حال دیدن فیلمی درباره خود و یا خواب دیدن است.
روانشناسی تعریف میکرد که یکی از مراجعانش با سراسیمگی شدید و تقریبا وحشت زده وارد دفتر او شد. او کاملا احساس میکرد که انگار در هوا معلق است و بالای بدنش قرار دارد و هرکاری که انجام میدهد را میبیند اما کاملا از اعمالی که انجام میدهد جدا است. گویی بدنش مانند یک دستگاه است که توسط نیروهای بیرونی کنترل میشود. همچنین میدانست که ادراکهای تغییر یافته او طبیعی نیستند و نگرانی زیادی دارد که نکند ذهن خود را از دست بدهد. در واقع این نمونهای از یک فرد مبتلا به اختلال مسخ شخصیت و مسخ واقعیت است که در ادامه بیشتر به آن خواهیم پرداخت.
برای آشنایی بیشتر در زمینه فراموشی تجزیه ای و اختلال چند شخصیتی کلیک کنید.
دو عنصر اصلی اختلال مسخ شخصیت و واقعیت
اختلال گسست از شخصیت به صورت یک مشکل واحد شناخته میشود؛ اما به طور کلی شامل دو بخش اصلی به شرح زیر است.
دیپرسونالیزیشن یا جدایی از شخصیت
در این بخش ادراک، فهم و تجربه فرد از خودش و بدنش، آنقدر تحریف شده و تغییر میکند که احساس میکند یک مشاهده گر است و فکر میکند از بیرون دارد به خودش نگاه میکند. افرادی که جدایی از خویشتن یا مسخ شخصیت را تجربه میکنند، میگویند که احساس میکنند در زیر آب غوطه ور یا در هوا معلق هستند یا احساس میکنند مردهاند و دارند از بالا به خود و به بدنشان نگاه میکنند. آنها حسی شبیه بسیاری از اتفاقاتی که هنگام خواب دیدن و رویاهای شبانه روی میدهد؛ دارند.
بعضی دیگر از مراجعان میگویند انگار مرا از بدنم جدا کردهاند. بعضی میگویند انگار یک آدم آهنی یا ربات بی احساس و بی هیجان شدهاند یا ذهنشان به طور کلی خالی شده و نمیتوانند به هیچ چیز فکر کنند.
دیریالیزیشن یا جدایی از واقعیت
این مشکل که با عنوان مسخ واقعیت نیز شناخته میشود، مثل مسخ شخصیت است اما با این تفاوت که در مورد محیط اطراف روی میدهد. در مسخ واقعیت، فرد دنیای بیرونی را عجیب و غیر واقعی میبیند. فکر میکند هیچ شباهتی به محیط زندگی قبلی خودش ندارد و احساس میکند از محیط جدا شده است.
تجربههایی که خود افراد از این دنیا میگویند این است که انگار دنیا را از داخل "فیلترهای نامرئی یا از داخل یک شیشه بزرگ و نیمه مات" میبینند. فرد ممکن است احساس کند سایر انسانها و ساختمانها از مقوا و پلاستیک ساخته شدهاند و هیچ احساس و درک و هیجانی نسبت به دنیا و دیگران ندارند.
این تجربیات برای بسیاری از افراد در طول زندگی اتفاق میافتد، اما اینکه نشانهای از یک اختلال یا مشکل باشد، لازم است که تجربههای مداوم و مکرر از این اتفاق را داشته باشند، استرس و ناراحتی شدید برای فرد ایجاد کرده و در زندگی روزمره اختلال ایجاد کنند که در این حالت با بررسی نشانهها میتوان پی برد که فرد؛ مبتلا به اختلالات تجزیهای است یا مشکل در زمینههای دیگر وجود دارد.
برای آگاهی بیشتر در زمینه اختلالات تجزیه ای کلیک کنید.
معیار های لازم برای تشخیص مسخ شخصیت و واقعیت
- فرد باید حداقل یک یا هر دو تجربه گسست از خویشتن و واقعیت را به طور مکرر و مداوم تجربه کند.
- فرد وقتی مبتلا به این مشکل میشود، متوجه شود که این اتفاق برایش افتاده و توانایی ارزیابی واقعی یا غیر وافعی بودن شرایط را داشته باشد.
- این نشانهها و علائم باعث رنج، نابسمانی و ایجاد مشکل در عملکرد روزمره، شغلی، تحصیلی و اجتماعی فرد شود.
- این تجربهها به اختلالات دیگر، مصرف مواد مخدر یا بیماریهای جسمی ارتباط نداشته باشد.
- در طول تجربیات مسخ شخصیت یا مسخ واقعیت، واقعیت آزمایی سالم باقی میماند.
علل اختلال مسخ شخصیت و واقعیت
یکی از اصلیترین علل اختلال گسست از شخصیت تجربه یک رویداد استرس زای شدید و تروماتیک مثل فوت دلخراش یک عزیز، جنگ، بلایای طبیعی یا اتفاقات وحشتناک دیگر است. همچنین مشکلات شدید روزمره و تجربه اضطراب و افسردگی شدید ممکن است علت این اختلال باشد. برخی دیگر از علل اختلال گسست از خویشتن و واقعیت شامل موارد زیر هستند.
- داشتن تجربههای بدرفتاری فیزیکی، تنبیه بدنی و سوء استفاده جنسی در کودکی
- غفلت والدین و عدم ارضای عاطفی از طرف آنها
- سرکوب کردن بیش از حد خاطرات و تجربههای عذاب آور و حل نکردن آنها به کمک درمانگر
- اختلال در حافظه و فرایند یادآوری
- آسیبهای مربوط به مغز در طی حملات صرع و تشنج
برای آشنایی بیشتر در زمینه سوء استفاده جنسی کلیک کنید.
پیشینه و گستردگی اختلال مسخ شخصیت و واقعیت
تقریبا نیمی از افراد حداقل یک بار تجربه گسستگی را در زندگی داشتهاند اما تقریبا دو درصد آنها این تصاویر را به طور دائمی تجربه میکنند. افرادی که دیپرسونالیزیشن-دیریالیزیشن را تجربه میکنند؛ فکر میکنند دچار حمله عصبی شده یا در حال دیوانه شدن هستند. به ویژه زمانی که هر دوی این تجربهها با هم در حال اتفاق افتادن باشد.
فرد از بدنش بیرون میآید، به خودش و محیط مقوایی و غیر واقعی اطراف نگاه میکند و خود را گیج و سردرگم وسط این حجم توهم میبیند. برخی دیگر از نشانههای همزمان این اختلال شامل اختلال در گذشت زمان، اشتغال و وسواس ذهنی و نگرانیهای جسمی مثل سکته کردن است. همچنین سابقه اختلالات اضطراب و افسردگی، همپوشانی زیادی با تجربه اختلال گسست از واقعیت و خویشتن دارد.
تست واقعیت
تست کردن واقعیت یعنی توانایی سنجش دقیق تفاوت آنچه که در حال تجربه کردن و دیدن وجود دارد با چیزی که در واقعیت است. همچنین توانایی دیدن اوضاع همانطور که هستند، نه آن چیزی که آرزو دارید یا میترسید باشد.
وقتی میگوییم تست واقعیت مختل نشود، یعنی فرد متوجه میشود که درکی که از محیط و خود دارد، غیر واقعی است و نباید آن را به عنوان واقعیت بپذیرد. به عنوان مثال وقتی در خیابان یک گربه میبینید که روی دو دست راه میرود و رنگش آبی است، اگر با خود بگویید چه گربه جالبی و سعی کنید به آن نزدیک شود دچار توهم شدهاید، اما اگر با خود بگویید من چم شده؟ مگه میشه همچنین چیزی و از صحنهای که دیدهاید شوکه شوید شما در حال تست واقعیت هستید.
درمان اختلال گسستگی خویشتن و واقعیت
اینکه برای این بیماران درمانی وجود دارد یا خیر مشخص نیست، اما بر اساس تحقیقات و مشاهدات، همزمانی روان درمانی توسط روانشناس و دارو درمانی توسط روانپزشک، بهترین نوع درمان است. روانشناس به فرد کمک میکند که رویدادهای ناراحت کننده گذشته را به یاد آورده و بتواند آنها را حذف و فراموش کند. همچنین بعد از این جریان به آنها کمک میکند که با این خاطرات سازگار شده و از یادآوری آنها عذاب نکشند. روانشناس میتواند از راهبردهای مدیریت استرس، کاهش تحریکهای حسی، آرام سازی عضلانی و فعالیت جسمی نیز بهره ببرد. در کنار آن استفاده از داروهای ضد افسردگی، SSRI نظیر فلوکسیتین میتواند مفید واقع شود.
سوالات متداول
آیا وجود نشانههایی مانند خارج شدن از بدن و تماشا کردن خود از بیرون، همیشه نشان دهنده اختلال مسخ شخصیت است؟
خیر. این نشانهها ممکن است در اثر مصرف موادی مثل ماده مخدر گل نیز رخ دهد که در آن صورت تشخیص اختلال گسست از شخصیت داده نمیشود.
برای اطلاع بیشتر در زمینه ماده مخدر گل کلیک کنید.
مسخ شخصیت و واقعیت چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟
در مسخ شخصیت احساس غریب یا غیر واقعی بودن بدن وجود دارد اما مسخ واقعیت به غریب یا غیر واقعی درک شدن اشیاء محیط خارج اطلاق میشود.
برای دریافت مشاوره در زمینه اختلال مسخ شخصیت و واقعیت می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.
منبع: honarehzendegi.com