تست های روانشناسی
ravantests.wikibix.ir

تحلیل رفتار متقابل در سازمان

نویسنده : نازنین رحمانی | زمان انتشار : 11 بهمن 1400 ساعت 07:52

آیا میدانید تحلیل رفتار متقابل چیست؟ در سالهای اخیر کاربرد روش تحلیل رفتار متقابل (TA) در سازمانها و محیط کار بسیار افزایش یافته و ارتباطات درون سازمانی را بهبود بخشیده است. همانطور که میدانید روش تحلیل رفتار متقابل (TA) باور دارد هر انسان در درون خود دارای یک کودک – یک والد و یک بالغ است. باتوجه به نحوه تربیت و شکل گیری باورها در خود، یکی از این حالات نفسانی بیشتر در ما شکل می گیرد. البته همه ما سه وضعیت کودک والد بالغ را در خود داریم اما از یکی از آنها بیشتر استفاده میکنیم که طبعات خاص خود را دارد.

در این مطلب به انواع ارتباط کودک – والد – بالغ و انواع بازی ها و پیش نویس ها و همچنین سبک های ارتباطی در محیط کار خواهیم پرداخت. در سالهای اخیر کارگاه ها و دوره های رفتار سازمانی و حرفه ای گری در محیط کار با رویکرد TA برگزار کرده ایم که تونسته ایم ارتباط بین کارمندان و پرسنل و همینطور ارتباط کاری بین مدیران و کارمندان را بهبود بخشیم. در دوره های آموزش تحلیل رفتار متقابل به تجربه دریافته ایم که مدیران و کارکنان سازمان زمانی که با کاربرد تحلیل رفتار متقابل در محیط کار آشنا میشوند، به ارتباطات کاری بسیار خوبی دست پیدا میکنند و تنش های کاری به کمترین میزان خود میرسد.

رفتار شما در محیط کار چگونه است؟

اگر در محیط کار و زندگی خود تنش ها و اختلافات زیادی را تجربه می کنید، وقت آن است که به الگوهای تکرار شونده بپردازید و از اصطکاک سازمانی جلوگیری کنید. بیاد داشته باشید بیش از نیمی از روز ما در محیط کار می گذرد، بنابراین باید این محیط را به جای بهتری تبدیل کنیم. اگر در ارتباطات بجای منطق از هیجانات و احساسات ناگهانی استفاده میکند، کودک شما فعال است. اگر در حال امتیاز گیری از دیگران هستید و گاهی نقش ناجی را برای آنها بازی میکنید، شاید والد شخصیتی شما غالب است. در بهترین حالت اگر بجای بازی های ذهنی و تنش در ارتباطات، به تبادل ارتباطات می پردازید و به هر فرد اجازه ابراز وجود می دهید و کسی را قضاوت نمی کنید، دارای شخصیتی بالغ و رشد یافته هستید. در ادامه به سه حالت نفسانی کودک – والد و بالغ خواهیم پرداخت و تمرین های مختلفی برای پرورش و اصلاح هر یک حضورتان ارائه خواهیم کرد.

وضعیت کودک در محیط کار

فردی که دارای حالات نفسانی کودک است، احساسات طبیعی خود را براحتی بروز میدهند و به دیگران هم اجازه میدهند با آنها براحتی و شفاف استفاده کنند و از نیازهایشان باخبر شوند. اما گاهی این رفتار در محیط کار نکوهش میشود و فرد تصمیم میگیرد از آن کمتر استفاده کند. از طرف دیگر یک حالتی از کودک نیز در محیط کار دیده میشود که به آن ” کودک مطیع ” گفته میشود که بسیار مودب است و حرف شنوی دارد. این رفتار به خودی خود بد نیست اما اگر نتوانیم بصورت سالم از آن استفاده کنیم، تبدیل به فردی مطیع و ضعیف میشویم که همکاران میتوانند مسئولیت خود را به دوش ما بیاندازند و سوء استفاده کنند.

البته در برخورد با ارباب رجوع و مشتریان، داشتن کودک طبیعی میتواند جذاب باشد زیرا به مشتری نشان میدهیم که چقدر از خدمت کردن به آنها خوشحالیم. میان خوش آمدگویی برخاسته از موضع کودک طبیعی با حالت تصنعی کسی که فقط کارش را انجام میدهد تفاوت کیفی زیادی وجود دارد. سازمان های خدماتی بهتر است هنگام کارکنان خود به این نکته توجه داشته باشند.

وضعیت والد در محیط کار

بطور کلی والد شامل تمامی قوانین و هنجارهایی است که در محیط زندگی و کار شکل گرفته است. اگر به دوران کودکی خود رجوع کنید، خواهید دید والدین ما دسته ای از قوانین و آداب و رسوم را به ما یاد داده اند و در اثر تکرار به الگوهای ذهنی ما تبدیل شده اند. بطور مثال گفته اند: ” به بزرگترها احترام بگذار. حق گرفتنی است. بخور تا خورده نشی. سعی کن احساسات خود را بروز ندهی چون سوء استفاده میکنند و..” حال در محیط کار در شرایط مشابه دقیقا همان رفتارها را تکرار می کنیم و سوء برداشت ها و اختلافات از اینجا شروع میشود.

والد کنترل کننده و مستبد

فردی که دارای والد شخصیتی منفی د محیط کار است، همکاران خود را به چشم رقیب می بیند و در صدد امتیازگیری برای پیش افتادن است. او فردیست که با دیدن کوچکترین نشانه، افراد را قضاوت می کند. همچنین اگر دارای والد حامی باشد، بدون سئوال از شما به کمک و یاری می پردازد و جور القاء می کند که شما توانایی انجام آن کار را ندارید.

وضعیت بالغ در محیط کار

حالت سوم و ایده آل حالت بالغ است. هنگامی که بطور منطقی و عقلایی به بروز رفتار می پردازیم و تعقل جای هیجان را می گیرد، در این وضعیت هستیم. در این حالت مهارت حل مسئله را بدست می آوریم. بطور مثال کارکنانی که در شرکت های اجرایی مانند اکتشاف نفت یا عمرانی هستند، به این رفتار بسیار نیازمندند زیرا تبادل نظر و تصمیم گیری منطقی یکی از الزامات این کار است. اگر به سبک رفتاری مدیران موفق سازمان ها دقت کنید خواهید دید بر روی بالغ شخصیتی خود بسیار سرمایه گذاری کرده اند و هیچگاه با پرسنل و کارمندان خود از روی احساسات و هیجانات رفتار نمی کنند.

اما بیاد داشته باشید، اگر در تمام مدت روز در این وضعیت باقی بمانید، به فردی کسل کننده و بیش از حد منطقی جلوه می کنیم که افراد کمتر جرات می کنند به ما نزدیک شوند و احساسات خود را با ما در میان بگذارند. سعی کنید این حالت را برای مواقع تصمیم گیری و رفع تنش بروز دهید و در موقعیت هایی مثل محیط خانه یا جمع دوستان، انعطاف بیشتری از خود نشان دهید.

تمرین ایگوگرام

حال که سه وضعیت کودک- والد – بالغ را آموختید، نمودار ایگوگرام را رسم کنید و به مدت یک هفته رفتار خود را بررسی کنید. یک خط افقی رسم کنید و سه نقطه را بعنوان سه وضعیت کودک- والد – بالغ در آن مشخص کنید و در خط عمودی نمودار نیز واحد اندازه گیری از 0 تا 100 را رسم کنید. پس از این هرگاه در طول روز حس کردید در یک از وضعیت های فوق هستید، یک علامت در ستون مربوط به آن درج کنید. بطور مثال اگر امروز یک رفتار کودکانه داشتید و این رفتار شما تنش ایجاد کرد، یک نقطه در ستون کودک در نمودار درج کنید. در روزهای بعد خواهید دید کدامیک از ستونها رشد بیشتری داشته و کدام حالت نفسانی در شما غالب است.

کاربرد تحلیل رفتار متقابل در محیط کار

حال بیایید به انواع دیدگاهها در محیط کار و در ارتباط با دیگران بپردازیم. در این شرایط هر فردی بنا به پیش نویس ها و نمایش نامه زندگی خود، رفتاری را در محیط کار بروز میدهد که از این سرنخ ها میتوان به نحوه شکل گیری دیدگاه او به دنیا پی برد. اما پیشنهاد میشود از برچسب زدن به همکاران در محیط کار و سازمان خودداری کنید و فقط استراتژی رفتار خود در مقابل او را مدیریت کنید.

من خوب نیستم شما خوب نیستید

اگر در شرکت یا محیط کار، همکاری دارید که به همه چیز و همه کس بدبین است و نه برای خود ارزشی قائل است و نه برای سایر همکاران، از اینرو با این دیدگاه به همه نگاه می کند که همه گناهکارند و هیچکس قابل اعتماد نیست. اما این دیدگله چگونه در او بوجود آمده است؟ از دیدگاه روش تحلیل رفتار متقابل (TA) هنگامی که فرد در دوران کودکی با والدینی رشد یافته اند که افسرده و بدبین بوده و هیچکس را لایق اعتماد ندانسته اند. والدینی که نتوانسته اند بخوبی از فرزند خود حمایت کنند و حس بی اعتمادی را در آنان تقویت کرده اند، چنین شخصیتی را در آینده به یک فرد بدبین و غیر قابل اعتماد تبدیل کرده اند.

وقتی با چنین دیدگاهی به دنیا می نگریم، بدترین ها را در وجود افراد و هر چیزی می بینیم. انتظار شکست خود را داریم و نگران توطئه دیگران هستیم. اگر در شرکت یا سازمان خود چنین افرادی را بعنوان همکار در کنار خود دارید، بدانید آنها نه خود را فردی مناسب میدانند و نه شما را قابل اعتماد می دانند.

من خوب هستم، شما خوب نیستید

اگر در سازمان خود مدیران یا سرپرستانی دارید که استانداردهای بالایی را تعیین می کنند و با فشار زیاد و استرس توقع دارند که تمام اوامر آنها انجام شود و در نهایت هیچ قدردانی ندارند، احتمالا در وضعیت من خوب هستم، شما خوب نیستید قرار دارند.

هنگامی که کودک درمیابد میتواند برخی از کارها را بهتر از بزرگسالان انجام دهد، در بزرگسالی به این نتیجه می رسد که ثابت کند از دیگران بهتر است و شواهدی برای شکست دیگران میابد. اینگونه افراد در محیط کار به درجات بالای شغلی می رسند اما ارتباط خوبی را با زیردستان خود نخواهند داشت. بدلیل سرزنش دیگران، غالبا رابطه های دراز مدتی در سازمان نخواهند داشت و با دیکتاتوری، انتظار حرف شنوی از همه همکاران دارند.

من خوب نیستم، شما خوب هستید

هنگامی که کودک در سالهای اولیه زندگی خود در ارتباط با دیگران هستند، در میابند که نمی توانند برخی کارها را به درستی دیگران انجام دهند و احساس نالایق بودن به آنها دست میدهد و به این نتیجه می رسند که ایرادی دارند و همه از آنها شایسته تر و بهتر هستند. اینگونه افراد در محیط کار به یک فرد قربانی تبدیل میشوند و همه را در مقابل خود موفق می دانند و وضعیت ناتوانی به خود می گیرند زیرا عادت کرده اند که دیگران به آنها کمک کنند. آنها در کودکی با والدینی سروکار داشته اند که گفته اند ما بهتر میدانیم و تو نمیدانی چه کاری بهتر است.

چنین افرادی در محیط کار از قبول مسئولیت های بزرگ کاری طفره می روند و بدنبال واگذاری آنها به دیگران هستند. همیشه بدنبال یک ناجی و قهرمان هستند و کمتر ارتقاء شغلی می گیرند. آنها دارای پیش نویس ” موفق نباش ” هستند و همه اطرافیان را شایسته تر از خود میدانند.

من خوب هستم  شما هستید

در تحلیل رفتار متقابل این وضعیت، سالمترین وضعیت رفتاری و ذهنی در بین تمام دیدگاه ها است. فردی که چنین دیدگاهی دارد، پیوسته به رابطه ها بصورت برد – برد نگاه میکند. افرادی که از پشت این پنجره به دنیا نگاه میکنند، به خود و دیگران اجازه خطا میدهند و اشتباه را جزئی از زندگی میدانند. اگر همکاری دارید که چنین دیدگاهی دارد، در محیط کاری خود  آرامش زیادی را تجربه خواهید کرد زیرا این افراد دید خوبی نسبت به شخصیت خود دارند و همین فکر را در مورد همکاران و اطرافیان خود خواهند داشت.

تمرین:

به مدت یک هفته بر روی رفتارهای خود متمرکز شوید و ببینید از کدام پنجره به دنیا نگاه میکنید؟ سپس به سئوالات زیر پاسخ دهید:

1-در محیط کار بدلیل باورهایی که نسبت به خود و دیگران دارم، چه مسائلی برایم رخ میدهد؟

2- اگر فکر کنم که من خوب هستم و دیگران هم خوب هستند، چه اتفاقی رخ میدهد؟

3- میترسم اگر احساسات اصلی خود را نشان دهم چه مشکلاتی رخ دهد؟

4- کدام هیجانات و احساسات را انکار یا پنهان می کنم؟

نوازش در محیط کار

طبق تعریف، نوازش عبارت است درصدی از دیده شدن توسط دیگران. بطور کلی هرگاه موجودیت ما (چه مثبت و چه منفی) از طرف دیگران تایید شود، در اصطلاح یک واحد نوازش دریافت کردیم. این را بدانید که نوازش را تولد روانشناختی انسان نامیده اند و این نکته به حدی حیاتی است که هر انسانی برای دریافت نوازش حاضربه انجام هر کاری می شود زیرا همه انسان ها به نوازش احتیاج دارند.

اما گاهی فردی که در مقابل ما است نوازش منفی میدهد. یعنی بجای تعریف و انرژی دادن به ما، به تحقیر و سرزنش می پردازد. این نوع نوازش را نوازش منفی می گویند و جالب است بدانید برخی افراد ترجیح میدهند این نوازش را بگیرند تا اینکه به طور کلی نادیده گرفته شوند و هیچ نوازشی دریافت نکنند. زمانی که ما هیچ نوازشی دریافت نمی کنیم یعنی موجودیت ما نادیده گرفته شده و این بدترین برخورد در محیط کار و زندگی است.

در سالهایی که در یک شرکت صنعتی کار میکردم، مدیری را می شناختم که با کارگران خاطی برخوردی جالب داشت. او بجای اینکه آنها را توبیخ یا اخراج کند، مجبور می کرد به مدت یک هفته بر روی صندلی در سالن بنشینند و به همکاران خود نگاه کنند و هیچ کاری انجام ندهند. این یکی از رفتارهای پر خطر در محیط کار است.

گاهی مدیران به نوازش مشروط روی می آورند. یعنی می گویند اگر شما کارمند خوبی باشید و گزارش را به زودی به من برسانید، فلان امتیاز را به شما می دهم. اما نوازش غیر مشروط که اکثرا توسط والدین به کودک القاء میشود، این است که تو چه فرزند خوبی باشی و چه نباشی، برای من عزیزی و دوستت دارم. این رفتار باعث رشد عزت نفس فرد میشود.

انواع نوازش در محیط کار

لبخند زدن و سر تکان دادن به همکاران در آسانسور اداره

نوازش کلامی به همکاران (چقدر خوب تایپ می کنی، تو فرد لایقی برای مدیریت هستی، استفاده از کلمات مودبانه و با حساس)

نوازش غیر کلامی ( فشردن دست همکار به گرمی، لمس بازو یا شانه همکار به نشانه اینکه از اینکه اینجایی خوشحالم و..)

تمرین اقتصاد نوازشی (کاربرد تحلیل رفتار متقابل در محیط کار)

به مدت یک هفته به رفتار خود توجه کنید و ببینید چه نوع نوازش هایی را به دیگران میدهید و در اصطلاح مدل اقتصاد نوازشی شما چگونه است؟ برخی یاد گرفته اند نوازش ندهند، یعنی اگر رفتار خوبی از همکاران خود ببینند آنرا ابراز نمی کنند و برخی از الگوی نگیر استفاده میکنند. بدین شکل که وقتی به او می گویید: امروز چه لباس زیبایی پوشیدی.. بجای تشکر به نفی آن می پردازد و می گوید: خیلی هم قشنگ نیست از دست فروش خریدم. این الگوی خود تخریبی در بسیاری از ما دیده میشود و نام آنرا فروتنی گذاشته ایم.

به الگوهای نوازشی خود توجه کنید که از کدام نوازش بیتر استفاده می کنید؟ آیا نوازش مثبت یا منفی؟ نوازش مشروط یا نامشروط؟ نوازش کلامی یا غیر کلامی و… نام همکار خود را بنویسید.

شدت نوازش چه میزان است؟ (فقط در حد سلام و احوالپرسی، تشویق و…)

هر چند وقت یکبار نوازش میدهید؟

این نوازش ها در مورد چه چیزی هستند؟

اگر نوازش را نپذیرند چه کاری انجام میدهید؟

هنگامی که بتوانیم کاربرد تحلیل رفتار متقابل در محیط کار را درک کنیم و به تحلیل رفتار خود و دیگران بپردازیم، کیفیت ارتباطی خوبی را تجربه خواهیم کرد و سازمان و اداره خود را محیطی لذت بخش برای کار و زندگی خواهیم کرد. در پایان خانه ان ال پی ایران با پیشینه برگزاری دوره ها و کارگاه های مختلف در سازمانها و ارگانها، آمادگی خود را برای برگزاری کارگاه های تحلیل رفتار متقابل در سازمان شما اعلام میدارد. برای اطلاع از برگزاری دوره ها با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید.

پیشنهاد ما دوره غیر حضوری:

آموزش تحلیل رفتار متقابل


منبع: tehrannlp.com