طرحواره محرومیت هیجانی
نویسنده : نازنین رحمانی | زمان انتشار : 17 بهمن 1399 ساعت 21:42
طرحواره محرومیت هیجانی چیست؟ (Emotional Deprivation)
آیا در روابط خود با دیگران همواره احساس میکنید دیگران شما را درک نمیکنند؟ آیا احساس تنهایی دارید؟ آیا دیگران شما را شخصی میدانند که بسیار زود آزرده میشود؟ آیا در اکثر مواقع احساس بیپناهی، غم و دلتنگی دارید؟ آیا فکر میکنید هیچکس به شما توجه نمیکند و نیازهایتان برای کسی مهم نمیباشد؟ طرحواره محرومیت هیجانی چیست؟
اگر در بیشتر مواقع احساسهای بالا را دارید، شما دچار طرحواره محرومیت هیجانی هستید. اما طرحواره به چه معنا است؟
عینکی که در دوران کودکی بر چشم فرد گذاشته میشود، نوع نگاه او را به خود، دیگران و دنیا تعیین میکند.
در دنیای روانشناسی به عینکهایی که فرد بر روی چشم میگذارد، طرحواره میگویند. طرحوارهها برای آن شکل میگیرند که فرد بتواند در محیطی قابل پیشبینی زندگی کند. بهطور مثال، وقتی کودکی در خانوادهای با ویژگیهای خاصی رشد میکند، الگویی در ذهن او شکل میگیرد و بر اساس آنها، او رفتارهای دیگران و محیط اطراف خود را در آینده پیشبینی میکند و در مقابل آنها رفتار مناسبی که به بقای بیشتر او کمک میکند را در پیش میگیرد.
بهطور مثال، کودکی را تصور کنید که در یک خانه بیمهر و محبت پرورش یافته است. او والدین سردی داشته است که به نیازهای او توجه نمیکردهاند.
چنین فردی در بزرگسالی نیز انتظار دارد اطرافیان با او به همان طریق برخورد کنند. او نمیتواند دنیایی را تصور کند که دیگران به نیازهای او توجه میکنند و نیازهای او در آن مهم میباشد.
کودک برای مواجهه با دنیای سرد کودکی، راهکارهای متفاوتی را بر میگزیند. گروهی از از آنها با این باور که هیچکس به نیازهای آنها توجه نمیکند و نیازهای عاطفی آنها مهم نمیباشد، هیچگونه انتظار عاطفی از دیگران ندارند. گروهی دیگر راه مخالف را پیش میگیرند و از دیگران بهشدت متوقع میشوند.
این گروه بسیار طلبکار، بهانهجو و ایرادگیر میشوند و هرچقدر که نسبت به آنها محبت بشود، باز احساس رضایت ندارند و همچنان احساس میکنند که طرف مقابل او را درک نکرده است. آنها همچنان احساس تنهایی میکنند.
اگرچه الگوها یا طرحوارههای انسان، مثبت نیز میتواند باشد؛ ولکن در روانشناسی تاکید بر طرحوارههای منفی است که به آن تله نیز میگویند. در حدود ۱۸ نوع تله روانشناسی تاکنون کشف شده است که میتواند بیش از این نیز باشد. طرحوارهها یا تلهها ویژگیهای مشترکی دارند که در همه انواع آن وجود دارد.
از جمله ویژگیهای مشترک طرحوارهها آن است که این تلهها خودشان باعث بازتولید خود میشوند. بهزبان ساده، این تلهها باعث بروز رفتارهایی در فرد میشوند که این رفتارها باعث میشود باور غلط آنها بیش از پیش تقویت شود. بهطور مثال، اگر فردی تله محرومیت هیجانی داشته باشد، باور دارد دیگران به نیازهای او بیتوجه هستند.
بنابراین نیازهای خود را با کسی در میان نمیگذارد، زیرا باور دارد که هیچ فایدهای ندارد و دیگران توجهی به آن نمیکنند. عدم بیان نیازها و جدا کردن خود از دیگران، طرحواره محرومیت هیجانی را بازتولید میکند.
ویژگی مشترک دیگر طرحوارهها آن است که شناختهای فرد بر اساس آنها شکل میگیرد. بهطور مثال، وقتی فردی طرحواره محرومیت هیجانی دارد، هر رفتار فرد دیگر را نشانهای محکم از آن میداند که به او توجه نمیشود.
بهطور مثال، زمانی که همسر از سر کار برگشته است و او سردرد دارد، انتظار دارد همسر بدون آنکه او چیزی بگوید و اظهار نیاز کند، با او همدلی کند. زمانی که همسر بهدلیل عدم اطلاع از او دلجویی نمیکند، او آن را نشانه بیتوجهی همسر میداند، زیرا باور دارد همسر باید از نحوه راه رفتن او و یا نحوه حرف زدن او متوجه سردرد او میشد. حال که متوجه نشده است، پس او به من توجهی ندارد!
ویژگی دیگر طرحوارهها آن است که در برابر تغییر بسیار مقاوم هستند. در صورتی که با تلاش و کوشش مداوم فرد اصلاح نشوند، تا همیشه با فرد باقی میمانند و زندگی و روابط او را تحتتاثیر قرار میدهند. آنها باورهای غلط از پیش تعیین شدهای هستند که باعث میشوند خود، دیگران و دنیا را با عینک غلطی مشاهده کنیم.
این طرحوارهها برای فرد آشنا هستند و با وجود غلط بودن و آسیب رساندن به فرد، ولی چون او احساس آشنایی با آن میکند، در درون طرحوارههای غلط فرد احساس امنیت میکند. انسانها یک پدیده آشنای بد را به یک پدیده ناآشنای احتمالی خوب ترجیح میدهند، زیرا آنها در طول سالیان آموختهاند که با طرحواره خود چگونه زندگی کنند و چه راهکارهایی را بهکار بندند.
طرحوارهها مستلزم موقعیتها و شرایطی برای فعال شدن هستند. بهطور مثال، فردی که طرحواره بیاعتمادی دارد، در صورتی که با یک فرد بد رفتار و خشن ازدواج کند طرحواره او تحریک میشود. در صورتی که ماشین او دزدیده شود و یا حتی خبر دزدی و یا تجاوز بشنود، طرحواره او تحریک میشود. گروهی از طرحوارهها تنها در موقعیتهای محدودی فعال میشوند، ولکن گروهی دیگر در اکثر موقعیتها و روابط فرد تاثیر میگذارند.
از جمله طرحوارههایی که در اکثر مواقع فعال میشوند میتوان به طرحوارههای محرومیت هیجانی، طرد و ترک، بیاعتمادی، نقص و ایثار اشاره کرد.
طرحواره محرومیت هیجانی
افرادی که طرحواره محرومیت هیجانی دارند:
۱٫ در اکثر مواقع احساس تنهایی، بیپناهی و محرومیت میکنند. آنها احساس میکنند که برای هیچکس در این دنیا مهم نمیباشند.
۲٫ آنها احساس میکنند که حتی نزدیکترین افراد زندگیشان نیز پاسخگوی نیازهای عاطفی آنها نیستند. آنها باور دارند که هیچکس نگران زندگی و حال آنها نیست.
آ۳٫ نها همواره احساس درک نشدن میکنند. نیازهایشان را به کسی نمیگویند، زیرا باور دارند نیازهای عاطفی و روانیشان برای کسی مهم نمیباشد. آنها باور دارند که حتی اگر نیازهای خود را بگویند نیز کسی به آنها توجهی نمیکند.
۴٫ از سویی دیگر آنها احساس پوچی و بیمعنایی میکنند. نمیدانند از دیگران و از دنیا چه میخواهند. همواره گمشدهای دارند. معمولا این گمشده میتواند عاشقی باشد که باید روزی بیاید. کسی که میتواند آنها را درک کند و به آنها عشق بورزد. کسی که آنها را برای خودشان میخواهد. اگرچه هیچوقت آنها چنین فردی را نمییابند.
۵٫ هربار که رابطه جدیدی را شروع میکنند، به هیجان میآیند و گمان میکنند او آن مرد و یا زنی است که او را درک میکند و او را بیقید و شرط دوست دارد، ولکن پس از گذشت مدتی مجدداً ناامید میشود زیرا احساس تنهایی و دلتنگی آنها از درون آنها است و هیچکس نمیتواند احساس تنهایی را در واقعیت از آنها بگیرد.
۶٫ این افراد ظاهری سرد دارند و به آدمها اجازه نمیدهند به آنها نزدیک شوند و با دیگران روابطی سطحی برقرار میکنند. آنها معمولا دوستی که با او احساس صمیمیت کنند ندارند.
۷٫ گروهی دیگر از این افراد راه مخالف را رفته و بهشدت پرتوقع میشوند. هیچ میزان محبت از سمت دیگران آنها را راضی نمیکند و همواره احساس بیتوجهی از سوی دیگران همراه آنها است. وقتی نیازهای آنها ارضاء نشود بهشدت عصبانی میشوند.
آنها از دیگران بشکل افراطی توقع دارند تا نیازهای آنها را برآورده کنند. چنین افرادی در کودکی بهخاطر زیبایی، هوش و یا استعداشان دوست داشته شدهاند و هرگز محبت خالصانه و بیقید و شرط دریافت نکردهاند.
۸٫ افرادی که دچار تله محرومیت هیجانی هستند حتی اگر معشوق، خانواده و یا روابط اجتماعی خوبی داشته باشند نیز از درون احساس تنهایی، درک نشدن و پوچی میکنند.
۹٫ افرادی که طرحواره محرومیت هیجانی و عاطفی دارند معمولاً جذب افرادی سرد، بیعاطفه و خودخواه میشوند. آنها بهسرعت جذب این افراد میشوند ولکن در این رابطه هیچ محبت و عاطفهای نمیگیرند. افرادی که با آنها محبت و عاطفه نشان میدهند آنها را جذب نمیکند و آنها بهسرعت دلزده میشوند.
برای تصور کردن این احساس میتوانید احساس کودکی را در نظر بگیرید که در گوشه ای کز کرده است و احساس بیپناهی و بیکسی دارد. کودکی که هیچکس را ندارد که به او احساس امنیت بدهد، به او محبت کند و به حرف او گوش بدهد.
دلایل شکلگیری طرحواره محرومیت هیجانی
تشخیص تله محرومیت هیجانی اندکی مشکل است، زیرا برخلاف سایر تلهها از وجود چیزی ناشی نمیشود بلکه از فقدان وجود چیزی ناشی میشود. بهطور مثال تله نقص ناشی از انتقاد زیاد والدین است، تله اطاعت از سلطه پدر و مادر ناشی میشود، ولکن طرحواره محرومیت هیجانی ناشی از فقدان است. کودک نمیداند چه چیزی را نداشته است، او تنها میداند حالش خوب نیست.
سوالهای زیر شاید بتواند به تشخیص تله محرومیت هیجانی کمک کند:
آیا با مادرم احساس نزدیکی میکردم؟ آیا احساس میکردم مادرم من را درک میکند؟ آیا مادرم را دوست داشتم؟ آیا احساس دوست داشته شدن میکردم؟ آیا میتوانستم احساسات خودم را به مادرم بگویم؟ آیا او گرم و عاطفی بود؟ آیا او میتوانست آنچه را نیاز داشتم (از لحاظ عاطفی) به من بدهد؟
طرحواره محرومیت هیجانی در پیش از شکلگیری زبان ایجاد شده است و بههمین دلیل این افراد نمیدانند چه میخواهند. آنها فقط احساس میکنند حالشان خوب نیست، ولی اگر از آنها پرسیده شود چه چیز حال آنها را خوب میکند، واقعا نمیدانند.
زیرا حال بد آنها به زمانی در کودکی بر میگردد که تنها منطقه احساسی مغزشان کامل شده بود و بنابراین بیتوجهی و نادیده گرفته شدن توسط والدین احساسی را در آنها بهوجود میآورد که این احساس همچنان در بزرگسالی همراه آنها است اگرچه نه میتوانند دلیل آن را بهیاد بیاورند و نه آنکه این احساس به کلام در میآید. احساسی مبهم و گنگ از تنهایی، ناامیدی، محرومیت و بیپناهی.
والدین علاوه بر آنکه باید به نیازهای فیزیکی کودک توجه کنند، نیازهای عاطفی و روانی او را نیز باید مورد توجه قرار دهند. کودکی که به اندازه کافی محبت، همدلی و توجه دریافت نمیکند دچار طرحواره محرومیت هیجانی و عاطفی میشود.
از جمله دلایل شکلگیری طرحواره محرومیت هیجانی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مادری سرد و بیعاطفه. مادرانی که خود توجه و محبت از والدین دریافت نکردهاند، نمیتوانند به فرزند خود نیز توجه بیقید و شرط کنند. دلیل دیگر میتواند افسردگی و بیماری مادر باشد. مادر افسرده گرفتار خویشتن است و توان توجه، لمس کردن، در آغوش گرفتن و محبت به کودک را ندارد. مشکلات و نزاعهای زن و شوهر با یکدیگر نیز انرژی روانی آنها را برای توجه به کودک از بین میبرد.
- والدین کودک را بهصورت مشروط دوست دارند. کودک احساس دوست داشته شدن بدون قید و شرط نمیکند و بنابراین خود را دوست داشتنی نمییابد.
- مادری که دچار مشکلات فوق است، وقت و زمان کافی برای فرزند اختصاص نمیدهد.
- مادر به نیازهای کودک توجهی ندارد و در بهترین حالت تنها به خواستههای او توجه میکند. نیاز به محبت یک نیاز است، ولکن تفنگ اسباببازی یک خواسته کودک است.
- مادر کودک را در حین ناراحتی و غم آرام نمیکند و بنابراین کودک یاد نمیگیرد چگونه با این احساسات خود مواجه شود و چطور خود را آرام کند.
- والدین با کودک همدلی نمیکنند. کودک احساس نمیکند که میتواند حرفهای خود را به کسی بزند.
- کودک احساس نمیکند کسی را دارد که در همه موارد از او حمایت میکند. کسی که میتواند از او راهنمایی بگیرد.
تاثیر تله محرومیت هیجانی در ارتباط عاطفی
بیشترین جایی که طرحواره محرومیت هیجانی فعال میشود و خود را آشکار میسازد، زمانی است که فرد میخواهد یک رابطه عاطفی برقرار نماید. این افراد در انتخابهای خود جهت برقراری رابطه تحتتاثیر طرحواره محرومیت هیجانی خود، جذب افرادی سرد و بیعاطفه میشوند. افرادی که توجهی به نیازهای آنها ندارند.
اگر طرف مقابل شخصی سالم و با محبت باشد نیز آنها پس از مدتی رابطه را تمام میکنند، زیرا تصور میکنند آن شخص عشق رویایی آنها نیست، زیرا آنها همچنان احساس تنهایی و غم میکنند. آنها متوجه نیستند که این احساس در درون آنها است و با هیچ عامل و یا فرد بیرونی تسکین نمییابد. آنها اصولا جذب افرادی که محبت واقهی و همیشگی دارند نمی شوند زیرا این افراد با الگوی کودکی آنها مشابهتی ندارند.
از آنجایی که شما بهسرعت جذب افراد سرد و بیمهر میشوید، در صورتی که در رابطه خود به نشانههای زیر برخوردید به سرعت رابطه را ترک کنید:
- بیشتر او حرف میزند و به حرف شما گوش نمیدهد.
- سرد و گوشهگیر است.
- ابراز عواطف ندارد.
- شما بیشتر از او دلتان میخواهد به همدیگر نزدیک باشید.
- احساس حمایت از سمت او نمیکنید.
- در اکثر مواقع در دسترس نیست.
اگر طرحواره محرومیت هیجانی در شما شدید است، هر زمان احساس تعلق و عشق شدید کردید باید از خود بپرسید که آیا این جذب شدن شما بهخاطر فعال شدن طرحواره محرومیت هیجانی در شما نمیباشد؟
روشهای مواجهه با طرحواره محرومیت هیجانی
اگر شما نشانههای طرحوارههای محرومیت هیجانی را در خود پیدا میکنید و یا بر اساس آزمون طرحواره داری طرحواره محرومیت هیجانی هستید، موارد زیر را میتوانید بهکار ببرید:
- با کمک یک درمانگر، کودک تنها و بیپناه درونتان را پیدا کنید و با او ارتباط برقرار کنید. سعی کنید کودک درون خود را درک کنید، با او همدلی کنید و به حرفهایش گوش بسپارید.
- از روابطی که ناشی از فعال شدن طرحواره محرومیت هیجانی در شما است، بهشدت اجتناب کنید. افراد سرد و بیعاطفه که میتوانند شما را به خود جذب کنند.
- بهسرعت وارد روابط عمیق عاطفی و رابطه جنسی نشوید، زیرا پس از مدتی شاید دریابید که او از نظر عاطفی سرد است، ولکن حال خود را در موقعیتی قرار دادهاید که درآمدن از رابطه با احساس شکست و آسیب زیاد همراه است. برای خود مشخص کنید که به ۶ ماه زمان برای آشنایی نیاز دارید. در طی این ۶ ماه شما نباید رابطه عاطفی و جنسی برقرار کنید.
- در صورتی که شخص مناسب و مطلوبی را یافتید، نیازهای عاطفی خود را بر زبان بیاورید. آسیبپذیری خود را با شخص مقابل مطرح کنید. شما باید بدانید که انسانها به یکدیگر نیازمند هستند و اگر از دیگران بخواهیم که نیازهای ما را برطرف کنند، مشکلی پیش نخواهد آمد و نشانه ضعف ما نمیباشد.
- اگر از دستهای هستید که در برابر طرحواره محرومیت هیجانی خود راهکار پرتوقعی و سرزنشگری را بهکار بستهاید، سعی کنید محبتهای طرف مقابل را ببینید و قدردان باشید و از زیادهخواهی و سرزنش برای محبت نکردن دست بردارید.
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: ۱۹ میانگین: ۴.۲]
منبع: dr-sanaie.com