مصاحبه با بیمار افسرده
نویسنده : نازنین رحمانی | زمان انتشار : 15 بهمن 1399 ساعت 23:21
تکنیکهای مصاحبه:
در جریان مصاحبه، با استفاده از تکنیکهای گوناگون درمانی، رهایی بیمار از علایم امکان پذیر میشود. محتویات مصاحبه شامل دو بخش کلامی(آنچه که بیان میشود) و غیرکلامی (تماس چشمی، حالات چهره و حالات وحرکات بدن) میباشد.
چگونه مصاحبه را شروع کنیم؟
ضروری است مصاحبه در یک مکان خصوصی انجام شود و فاقد عوامل مزاحم و مداخله
گر نظیر رفت وآمد سایرین و سروصدا باشد. درمانگر راحت باشد و در طول
مصاحبه شتاب نکند. بیمار روی صندلی راحتا قرار بگیرد و برای شروع خوب،
درمانگر با لبخندی بیمار را به صحبت کردن دعوت کند.
” دکتر: صبح بخیر، لطفاً بفرمایید بنشنید، چطور شد برای مشاوره مراجعه کردید؟ ”
درمانگر به تدریج پرسشهای بیشتری را در مورد مشکل بیمار مطرح میکند و
در طول مصاحبه، درمانگرباید از قطع غیرضروری کلام بیمار اجتناب کند، تا
ارتباط با بیمار مخدوش نشود.
همانطورکه بیمار صحبت میکند، درمانگر
باید فعالانه به کلام بیمار گوش دهد و همچنین همزمان به اداها، حرکات و
حالات چهره و اندام بیـمار توجه نشان دهد. وقتی فرد یک رویداد هیجانی را
تعریف میکند پاسخهای فیزیولوژیک نظیر تنفس سریع و تند، لرزش صدا و اندام،
دستان سرد و مرطوب، لکنت زبان و… ممکن است مشاهده شود.
برای حصول بهترین نتیجه در سیر مصاحبه، درمانگر باید از پاسخهای کلامی و غیرکلامی مطلوب و نامطلوب خود که میتواند، به ترتیب، موجب بهترشدن و یا بدتر شدن ارتباط با بیمار شود آگاه باشد.
ارتباط غیرکلامی:
الف- پاسخهای مطلوب درمانگر
۱- تماس چشمی(Eye contact)
برای ارتباط مطلوب ضروری است درمانگر و بیمارتماس چشمی داشته باشند. جهت
تسهیل این وضعیت، پزشک و بیمار در فاصله مکانی مناسب قرار گرفته و ارتباط
به صورت چهره به چهره باشد. اگر بیمار از تماس چشمی امتناع میکند، نباید
وی را تحت فشار قرار داد. تماس چهره به چهره الزاماً به معنای نشستن
روبهرو نیست. میتوان با زاویه مایل با بیمار نشست ولی تماس چشمی را نیز
حفظ کرد.
۲- اداها و حرکات بدنی(Gestures)
اداها، حرکات و
فعالیتهایی هستند که بخشهای متفاوت بدن آن را ایجاد میکنند. اداها
وحرکات پزشک باید با موضوع متناسب باشد. برای مثال تکان دادن سر توسط پزشک،
به بیمار نشان میدهد که پزشک به مسائل بیمار علاقهمند بوده و توجه
میکند و این مساله موجب تسهیل فرآیند بازگویی مشکلات از سوی بیمار میشود.
۳ - تظاهرات صورت(Facial expression)
خیلی اهمیت دارد که پزشک طی گوش دادن به صحبتهای بیمار، توجه وعلاقهمندی
خود را نشان دهد. باید حالت چهره پزشک برای بیمار خوشایند و مطلوب باشد.
لبخند متناسب در طی مصاحبه، موقعیت مصاحبه را برای بیمار راحت تر میکند.
ب- پاسخهای نامطلوب درمانگر
۱- تظاهرات صورت:
پزشک باید از ابراز حالتهایی نظیر تحریک پذیری، رنجش، اضطراب و یا فقدان
علاقهمندی در چهره اجتناب کند. این حالتهای نامطلوب مانع از تداوم صحبت
بیمارمیشود. پزشک باید این مهارت را به تدریج طی تمرین کسب کند که حتا
درصورت خستگی یا ناراحتی به دلایل مختلف تظاهرات صورت و سایر رفتارهای خود
را با بیمار کنترل کند. حالات پزشک باید به عنوان نوعی مهارت حرفه ای تظاهر
کند، نه احساسات درونی پزشک.
۲- اداها وحالات بدنی:
باید پزشک
ازخمیازه کشیدن، جابهجا شدن مکرر، ضربه زدن روی میز، خاراندن سر، نگاه
کردن پی درپی به ساعت و حرکات حاکی از عدم تمرکز وحواسپرتی اجتناب کند.
نگاه به ساعت ابتدای مراجعه میتواند آشکارباشد ولی پس از آن باید نامحسوس
باشد در انتهای زمان میتوان پایان وقت را اعلام کرد و از بیمار خواست که
اگر در پایان پرسش یا صحبتی دارد، بگوید.
ارتباط کلامی:
الف- پاسخهای مطلوب درمانگر
۱- علاقهمندی خود را نشان دهید.
یادآوری و تکرار جزییات گفتههای بیمار توسط پزشک و همچنین خطاب کردن
بیمار با اسم وی از راههای ابراز توجه و علاقهمندی به مشکلات بیمار است.
« خب، که او گفت می خواهد شما را اخراج کند…»
۲- به بیمار نشان دهید که وی را پذیرفته اید.
در طی مصاحبه، ممکن است بیمار مسائلی را بیان کند که بی ارزش یا سطح پایین
به نظر برسد. ممکن است بیمار تحلیلهای غلطی راجع به بیماری خود داشته
باشد، او را تحقیر نکنید و به بیمار نشان دهید که او را پذیرفته اید.
۳- اشتیاق و تمایل خود را برای کمک به بیمار نشان دهید.
پزشک میتواند اشتیاق خود را برای کمک به بیمار با عبارتی اینچنین بیان کند:
« من مشکلات شما را درک می کنم.»
« هرچه دلتان میخواهد بگویید، تا در مورد مشکلاتتان حرف بزنیم و به این ترتیب بتوانیم با هم راه حلی بیابیم.»
۴- به بیمار نشان دهید که مشکل وی را درک کرده اید.
کافی نیست، پزشک فقط بیمار را درک کند. بلکه باید درک خود از مشکل بیمار را با عباراتی اینچنین با بیمار نشان دهید.
« این مشکل شما را مضطرب کرده است.»
« شما از این وضعیت خیلی ناراحت هستید.»
« باید خیلی عذاب آور باشد که در این سن آدم تنها شده باشد.»
۵- به بیمار اطمینان داده و وی را تسکین دهید.
زمانی که بیمار بهشدت مضطرب است، یا وقتی که بیمار شک و تردید زیادی
دارد، یا احساس ناامنی و عدم اطمینان خود را پیدرپی بیان میکند، اطمینان
بخشی وتسکین بیمار ضروری است.
معنی اطمینان بخشی دروغ گفتن نیست. برای مثال اگر بیمار مبتلا به سرطان است اطمینان میتواند اینگونه باشد.
«به حتم راهی پیدا می کنیم که درد شما تسکین پیدا کند.»
« میتوانیم استفراغ شما را بند بیاوریم.»
۶- مصاحبه را هدایت کنید.
گاهی در سیرمصاحبه بیمار از موضوع اصلی منحرف میشود یا وقت را با ذکر
جزییات بیهوده هدر میدهد. در این صورت، پزشک میتواند با ملایمت و توام با
احترام، با یادآوری، بیمار را به موضوع اصلی برگرداند. برای مثال:
« شما در مورد مشکل طپش قلبتان مطالبی را عنوان کردید. آیا میتوانید در مورد آن بیشتر توضیح دهید.»
۷- جریان کلام بیمار را تسهیل کنید.
در طی مصاحبه ممکن است بیمار مکث طولانی کند و یا موضوع صحبت را از دست
بدهد. در این حالت، با تکرار کلمه یا عبارت آخر میتوان تداوم کلام بیمار
را تسهیل کرد.
برای مثال:
« داشتید می گفتیدکه … »
« که آنها گفتند جا ندارند شما را بستری کنند… »
« که زندگی بی فایده است… »
ب- پاسخهای نامطلوب درمانگر
۱- از ابراز حیرت و شگفتی اجتناب کنید.
اظهارتعجب از سوی درمانگر بیمار را شرمنده میکند وحتا اثر مخالف درمانی دارد. برای مثال:
بیمار: تمایلی ندارم در عروسی خواهرم شرکت کنم.
پزشک: عجب ! نمیتوانم تصورکنم که شما چنین کاری بکنید. « نادرست »
پزشک: احتمالاً شما دلایلی برای اینکار دارید. « درست »
۲- از ابراز نگرانی بیش از حد خودداری کنید.
گاهی اوقات لازم میشود، درمانگر نگرانی خود را به بیمار نشان دهد. ولی نگرانی بیش از حد درمانگر پاسخ مطلوبی نیست.
برای مثال:
بیمار: دوست دارم به زندگیم خاتمه دهم.
پزشک:آه نه ! لطفاً این کار را نکنید. هرگزچنین کاری نکنید. « نادرست »
پزشک: چه چیزی باعث این احساس در وجود شما شده است. « درست »
۳- از قضاوت اخلاقی در باره بیمار اجتناب کنید.
هدف پزشک درمان بیمار است نه اینکه بیمار را مورد قضاوت اخلاقی قرار دهد.
مثال:
بیمار: من به همسرم دروغ گفتم.
پزشک: شما کار اشتباهی انجام داده اید. « نادرست »
پزشک: چگونه این اتفاق افتاد؟ « درست »
۴- از بیمار انتقاد نکنید.
انتقاد از بیمار باعث بدتر شدن علایم بیمار میشود.
مثال:
بیمار: این روزها من سر کار نمی روم.
پزشک: بیشتر مشکلات دنیا ناشی از تنبلی مردم است. « نادرست »
پزشک: دلیل سرکار نرفتن شما چیست؟ « درست »
۵- از دادن وعدههای کاذب اجتناب کنید.
اگر پزشک قادر به انجام وعدههایی که میدهد نباشد، منجر به ایجاد شک و تردید در ذهن بیمار در باره قابلیت اعتماد پزشک خواهد شد. مثال:
بیمار: آیا من به طور کامل خوب خواهم شد؟
پزشک: من فکرمی کنم شما نباید هیچ شکی در این زمینه داشته باشید. « نادرست »
پزشک: من سعی می کنم تا حد امکان به شما کمک کنم. « درست »
۶- از خودستایی اجتناب کنید.
بیمار برای حل مشکلاتش به پزشک مراجعه میکند نه برای گوش دادن به اظهارات پزشک در مورد قابلیتها و تواناییهای خودش. مثال:
بیمار: دکتر شما مطمئن هستید که میتوانید مشکل مرا حل کنید؟
پزشک: در این هیچ شکی نیست. من صدها مورد مثل مشکل شما را حل کرده ام. «نادرست»
پزشک: من در گذشته به افرادی با مشکل مشابه شما کمک کرده ام و میتوانم به شما هم کمک کنم. «درست»
۷- از سرزنش کردن و تهدید کردن بیمار اجتناب کنید.
سرزنش و تهدید باعث تخریب رابطه پزشک- بیمار میشود.
مثال:
بیمار: من هفته آینده نمیتوانم به اینجا مراجعه کنم.
پزشک: چه بهتر! این شما هستید که ضرر می کنید. «نادرست»
پزشک: اگر کار مهمی دارید، ما میتوانیم جلسه بعدی را در زمان دیگری داشته باشیم. «درست»
۸- از شریک کردن بیمار در مشکلات خود اجتناب کنید.
اگر پزشک مشکلات خود را با بیمار در میان بگذارد، توانایی و مهارت وی درکمک به حل مشکلات بیماران زیر سوال میرود.
مثال:
بیمار: اغلب همسرم تحریک پذیراست و فریاد می زند.
پزشک: من هم همان مشکل شما را با همسرم دارم « نادرست »
پرشک: چه وضعیتهایی باعث بروز این رفتار در همسر شما میشود؟ « درست »
۹- از قطع کلام بیمار اجتناب کنید.
مثال:
بیمار: روزی که برای دیدن دوستم رفته بودم این واقعه
پزشک: ما برای این حرفها وقت نداریم. « نادرست »
پزشک: بله ادامه دهید. « درست »
۱۰- از القا ارزشهای خود به بیمار اجتناب کنید.
مثال:
بیمار: من مطالعه تاریخ را دوست دارم.
پزشک: تاریخ چی دارد؟ چرا مثل من کتابهای علمی را مطالعه نمی کنید؟ « نادرست »
پزشک: جالبه، دلیل علاقه خاص شما به تاریخ چیست؟ « درست »
۱۱- از تحقیر کردن بیمار اجتناب کنید.
افرادی که مشکلات هیجانی دارند، اغلب از اعتماد به نفس پایینی برخوردار
هستند. از اینرو، بهتراست پزشک برای کاهش ناراحتی این افراد، به خصوصیات
مطلوب آنها توجه بیشتری نشان دهد. از تحقیرکردن بیمار اجتناب کند.
مثال:
بیمار: من فعالیت بدنی خوبی دارم، هر روز به بدنسازی می روم.
پزشک: خوب که چی؟ این چه فایده ای برای شما دارد؟ « نادرست »
پزشک: من خوشحالم که این را میشنوم. درباره آن به من بگو. « درست »
۱۲- بیمار را طرد نکنید.
طرد کردن بیمار باعث کاهش بیشتر اعتماد به نفس بیمار میشود.
مثال:
بیمار: دوباره دچار سردرد شدم.۰
پزشک: باز هم بهخاطر سر درد آمدید؟! « نادرست »
پزشک: چطور شد در این زمان دوباره دچار سردرد شدید. « درست »
۱۳- در تفسیر علایم شتاب نکنید.
تلاش پزشک در ابتدا باید بر روی فهم مشکل بیمار متمرکز باشد. اغلب زمان
قابل توجهی برای رسیدن به این منظورلازم است. قضاوت شتابزده منجر به نتیجه
گیریهای نادرست میشود.
مثال:
بیمار: در طی هفتههای اخیر احساس خستگی می کنم.
پزشک: علت اینه که شما نمی خواهید کار کنید. « نادرست »
پزشک: آیا در هفتههای اخیر مشکلات و مسائل دیگری پیش آمده؟ « درست »
۱۴- از کنجکاوی مفرط و غیرضروری اجتناب کنید.
هدف پزشک تسکین و کاهش رنج بیمار است نه ارضای حس کنجکاوی خود.
مثال:
بیمار: من کارهایی انجام دادهام که نمیخواهم درمورد آن صحبت کنم.
پزشک: شما نباید هیچ موضوعی را از پزشک مخفی کنید. « نادرست »
پزشک: آیا یادآوری این کارها باعث نگرانی و اضطراب شما می شوند. « درست »
۱۵- از پرسشهای مستقیم و پرسشهایی که موجب احساس شرمندگی در بیمار میشود اجتناب کنید.
در غیراینصورت بیمار، پزشک را به عنوان یک فرد خشن و نامطلوب پنداشته و جوابهای کافی نخواهد داد.
مثال:
بیمار: در مورد رابطه ام با همسرم نگران هستم.
پزشک: حتماً شما او را کتک زده اید. « نادرست »
پزشک: ممکنه درباره رابطه تان بیشترتوضیح دهید. « درست »
۱۶- از تحت فشار قرار دادن بیمار برای حرف زدن، وقتی تمایلی ندارد، اجتناب کنید.
گاهی اوقات موضوع تعارض بیمار چنان وی را مضطرب میکند که از حرف زدن
امتناع میکند. در این شرایط بهتراست به صورت تدریجی موضوع مطرح شود.
مثال:
بیمار: دوست ندارم در مورد بعضی از مشکلاتم حرف بزنم.
پزشک: اگر شما حرف نزنید من نمیتوانم به شما کمکی کنم. « نادرست »
پزشک: شاید مایل باشید در زمان دیگری در مورد آن حرف بزنید. « درست »
۱۷- از جانبداری کردن اجتناب کنید.
جانبداری از یک فرد یا موضع باعث میشود پزشک نسبت به سایر افراد یا سایر مواضع احساس نامطلوبی داشته باشد. جانبداری گر چه در کوتاه مدت احساس رضایت فوری برای بیمار فراهم میکند ولی در درازمدت به بیمار صدمه می زند.
مثال:
بیمار: مادرشوهرم به دلایلی بیهوده مرا اذیت میکند.
پزشک: مادر شوهر شما آدم خوبی نیست. « نادرست »
پزشک: در مورد رفتار وی بیشترتوضیح دهید. « درست »
۱۸- از ابراز خشم نسبت به بیمار اجتناب کنید.
اگر پزشکی نسبت به بیمارخشم نامتناسب ابراز کند، نشانه وجود مشکلات هیجانی
خود پزشک میباشد. گاهی بیماران پزشکان خود را تحریک میکنند. در این گونه
موارد، بهتر است پزشک علت رفتار بیمار را بیابد، نه اینکه به آن واکنش
نشان دهد.
مثال:
بیمار: متاسفم که دیر اومدم.
پزشک: شما به طورکلی، آدم منظمی نیستید. من از بی نظمی متنفرم. «نادرست»
پزشک: حتماً علتی داشته است که دیر رسیده اید ولی ممنون می شوم در ملاقاتهای بعدی بهموقع بیایید. «درست»
۱۹- از بحث کردن با بیمار اجتناب کنید.
مشاجره اغلب منجر به متقاعدسازی بیمار نمیشود. تنها با بازنگری در زمینه
یک رابطه توام با اعتماد، بیمار قادر میباشد به منشا علایم خودآگاهی پیدا
کند. مثال:
بیمار: من فکرمی کنم بیماری اعصاب داشته باشم.
پزشک: من فکرنمی کنم اینطور باشد. شما نسبت به تشخیص من شک دارید؟ « نادرست »
بیمار: اما من درد مداومی در سرم احساس می کنم.
پزشک: من پیش ازاین هم به شما گفتم، یعنی من نمیتوانم بیماری اعصاب را تشخیص دهم؟ « نادرست »
پزشک: ما علت سردرد شما را پیدا خواهیم کرد. آیامیتوانید در مورد وضعیت زندگیتان بیشتر توضیح دهید؟ « درست »
۲۰- پزشک نباید بیش از بیمار صحبت کند.
گوش کردن فعالانه به آنچه که بیمار می گوید یک فاکتور درمانی مهم است. بهعلاوه بیماران به پزشک مراجعه میکنند تا مشکلات خود را بیان کنند. اگرپزشک زمان بیشتری را به حرف زدن خود اختصاص دهد، بیمار قادر نخواهد بود مسائل خود را عنوان کند.
منبع: میگنا
منبع: www.asriran.com