تست های روانشناسی
ravantests.wikibix.ir

ارتباط با کودک درون

نویسنده : نازنین رحمانی | زمان انتشار : 15 بهمن 1399 ساعت 11:41

برای همه ما پیش آمده که گاهی صدایی از درونمان بشنویم، این صدا را به نام کودک درون می‌شناسیم.

صداهایی که ما را فردی گناهکار یا عصبانی خطاب کرده یا به خاطر اتفاق‌های پیش آمده ما را سرزنش می‌کنند.

اما چطور میتوانیم از دست این صداهای آزاردهنده خلاص شویم؟

آیا دوست شدن و ایجاد ارتباط با کودک درون به ما کمک می‌کند تا بتوانیم این صداهای ناراحت کننده را آرام کنیم؟

پاسخ ساده است؛ خیر نمیتوانید.

چون این صداها از طرف کودک درونتان نیستند بلکه نفس یا ضمیر شماست که نقش یک منتقد درونی و خودسرزنشگر را بر عهده دارد.

اما چطور میتوانیم فرق بین نفس و کودک درونمان را متوجه شویم و ارتباط خوبی با کودک درونمان داشته باشیم؟

اصلا داشتن یک ارتباط خوب با کودک درونمان چه کمکی به ما می‌کند؟

برای گرفتن پاسخ سوالات خود با ما همراه باشید.

منظور از کودک درون چیست؟

کودک درون دقیقا بخشی از روان افراد است که هنوز معصومیت، خلاقیت، ترس و تعجب خودش را نسبت به زندگی حفظ کرده و دقیقا در داخل روان شما زندگی می‌کند.

شاید از خودتان بپرسید چرا باید با کودک درونمان ارتباط داشته باشیم!

دلیلش این است که به واسطه این ارتباط میتوانید در زندگی احساس هیجان، نیرویی مضاعف و الهام بخش دریافت کنید.

در حالی که اگر کودک درونتان را نادیده بگیرید احساس بی‌حالی، بی‌حوصلگی، افسردگی، نارضایتی و تهی بودن می‌کنید.

به زبان ساده تمامی اتفاقاتی که در زندگی ما می‌افتند ارتباطی با کودک درونمان دارند.

شاید فکر کنید این حرف اغراق آمیز است.

اما از شما می‌پرسم: «تا به حال چند بار در زندگی احساس نارضایتی کرده‌اید؟».

این احساس هیچ ارتباطی با میزان موفقیت، سطح زندگی اجتماعی و خانوادگی افراد ندارد.

صرفا یک احساس درونی است که از یک منبع درونی تغذیه می‌کند.

حتی آدمهایی که خوش قیافه، پولدار و موفق هستند هم زمان‌هایی دچار احساس نارضایتی می‌شوند و فکر می‌کنند دستاوردهایشان بی‌ارزش و ناچیز است.

در واقع آنها برای بهتر کردن خودشان به دنبال یک عامل بیرونی می‌گردند.

در حالی که این احساس از درونشان نشأت می‌گیرد و برای برطرف کردن آن باید ارتباط با کودک درونشان را تقویت کنند.

آیا منتقد درونی و خودسرزنشگری همان کودک درون است؟

خیر؛ منتقد درونی و خودسرزنشگری افراد مربوط به نفس و ضمیرشان است.

می‌پرسید نفس چیست؟ نفس بخشی از خود ما و یک مکانیزم دفاعی است که وظیفه اصلی آن جلوگیری از ارتباط با کودک درون است.

در واقع اگر شکافی بین شما و کودک درونتان ایجاد شده باشد؛ نفس نمی‌گذارد تا آن را ترمیم کنید.

بیشتر صداهای منفی و سرزنشگری که می‌شنوید مربوط به نفس است.

برای اینکه از دست این صداها و افکار منفی رها شوید باید ارتباط خودتان را با کودک درون بازسازی کنید.

ارتباط با کودک درون کمک می‌کند تا مجموعه‌ای از احساسات را به صورت مساوی درک کنید.

یعنی زمانی که لازم است بترسید و در مواقع شادی با همه وجود خوشحال باشید.

تلاش کنید مثبت اندیشی را به فکر و ذهن‌تان اضافه کنید.

اما اگر سعی کنید واقعیت‌های دردناک را نادیده بگیرید کودک درونتان ضعیف می‌شود.

این زمانی است که نفس شما افسار امور را در دست می‌گیرد و از این روزنه برای ایجاد ترس و درد بیشتری استفاده می‌کند.

نشانه‌های یک کودک درون آسیب دیده

احساس عدم امنیت، نارضایتی، بی‌علاقگی و.. نشانه‌هایی از آسیب کودک درون هستند.

اگر تعداد زیادی از نشانه‌های زیر را دارید پس باید در ارتباط با کودک درونتان قدم‌های محکم و سودمندی بردارید:

  • در عمیق‌ترین بخش وجودتان احساس می کنید مشکلی دارید.
  • هر وقت کار جدیدی را انجام می‌دهید احساس اضطراب دارید.
  • فرد سرکشی هستید و بخاطر همین درگیری‌های مداوم با اطرافیانتان احساس زنده بودن می‌کنید.
  • همه چیز را برای بعد نگه می‌دارید و با رها کردن چیزها (خاطرات، لوازم و..) مشکل دارید.
  • احساس بی‌کفایتی می‌کنید.

از این که در برابر خواسته‌هایتان ایستادگی کنید؛ احساس گناه دارید.

  • خودتان را یک گناه کار بزرگ می‌دانید و میترسید به جهنم بروید.
  • مدام از خودتان انتقاد می‌کنید و تلاش‌هایتان را کافی نمی‌دانید.
  • فردی انعطاف ناپذیر و کمال گرا هستید.
  • در شروع کردن و به پایان رساندن کارها دچار مشکل هستید.
  • از ابراز احساسات شدید مانند غم یا عصبانیت شرمنده‌اید.
  • به همه از جمله خودتان بی‌اعتماد هستید.
  • بیشتر از خودتان در قبال سایرین احساس مسئولیت می‌کنید.

چطور با کودک درونمان ارتباط برقرار کنیم؟

  • جدول زمانی کودکی‎تان را ایجاد کنید.
  • روی فایل کامپیوتری یا برگه‌ای کاغذ کودکی‌تان را به مراحل زیر تقسیم بندی کنید.
  • سپس احساسات، خاطرات، عکس العمل‌های والدینتان یا هر چیزی که از آن دوره زندگی به یاد دارید را یادداشت نمایید.
  • شاید مسخره به نظر برسد ولی هر چه احساسات و اطلاعات بیشتری از آن دوره جمع آوری کنید.

ارتباط با کودک درونتان ساده‌تر برقرار می‌شود.

  • برای کودک درونتان نامه بنویسید.
  • تصور کنید یک جادوگر سفید مهربان یا پری دوست داشتنی هستید و میخواهید کودک درونتان را به فرزند خواندگی قبول کنید.
  • او را مورد مهر و محبت قرار دهید.
  • بگویید که دوستش دارید و میخواهید اوقات خوبی را با او بگذرانید.

طوری که کودک درونتان احساس امنیت، مراقبت و درک شما را حس کند.

در این بین اگر احساساتی شدید کاملا طبیعی است. به خودتان اجازه گریه کردن بدهید و با شهامت احساس واقعی‌تان را ابراز کنید.

  • از زبان کودک درونتان بنویسید. اگر راست دست هستید با دست چپ و بالعکس (دست غیر تخصصی تان) از طرف کودک درونتان بنویسید.
  • در مرحله بعد دردی که توسط کودک درونتان بازگو شده را با یک فرد قابل اعتماد به اشتراک بگذارید.

یک درمانگر میتواند بسیار کمک کننده باشد و با دلسوزی احساسات‌تان را تایید کند.

  • مراقبه با کودک درون

حدود نیم ساعت یا بیشتر در فضایی آرام بنشینید یا دراز بکشید و تصور کنید میخواهید کودک درونتان را ببینید.

او چند سال دارد؟

چه شکلی است؟

کنجکاو؟ مزاحم؟

کمرو یا خجالتی است؟

شکایت دارد یا هیجان زده است؟

به چیزی نیاز دارد؟ می‌خواهد او را بغل کنید؟

زمانی که احساس کردید ماموریت‌تان برای ارتباط با کودک درونتان کامل شده، روی تنفس‌تان تمرکز کرده و به آرامی چشمهایتان را باز کنید.

روی احساس امنیت و پرورش خودتان تمرکز کنید.

از این به بعد باید توانایی‌های اعتماد کردن به دیگران، عدم انکار توانایی‌هایتان، مقابله با احساس ترس برای انجام کارهای جدید و.. را پرورش دهید.

زیرا نادیده گرفتن این نیازها میتواند موجب ایجاد آسیب‌های جدیدی در ارتباط با کودک درون‌تان شوند.

اگر احساس کردید در موردی نیاز داریدمشاوره فردی بگیرید،  کافی‌است وارد برنامه مشورَپ در موبایل خود شوید.

شما می‌توانید به صورت آنلاین یا تلفنی مشاوره بگیرید.

 منابع:


منبع: mashverapp.com