تست های روانشناسی
ravantests.wikibix.ir

تاثیر لباس بر شخصیت انسان

نویسنده : نازنین رحمانی | زمان انتشار : 16 بهمن 1399 ساعت 13:26

از قدیم گفته‎اند “نه همین لباس زیباست نشان آدمیت” اما این شعر تا چه اندازه تاثیر پوشش در شخصیت انسان‎ حقیقت دارد و چند نفر به آن عمل می‎کنند. حتما تاکنون بارها و بارها برایتان پیش آمده است که کسی شما را از روی ظاهرتان قضاوت کند. یا تاثیر پوشش دیگران پیش چشمتان نظر بدهد. اگر شجاع باشید اعتراف خواهید کرد که احتمالا برای خودتان هم پیش آمده کسانی را که خوب نمی‎شناسید و یا برای اولین بار است که می‎بینید از روی ظاهر و نوع پوششان قضاوت کنید.

حتما شما هم مثل هر کس دیگری روزانه برای بیرون رفتن، یا برای شرکت در یک مصاحبه کاری و یا برای شرکت در یک جشن یا مراسم مهم و حتی یک گردش ساده این سوال را از خود پرسیده‌‏اید که ” حالا چه بپوشم” همه این‎ها نشان می‎دهد که پوشش، لباس و پارچه چقدر در زندگی بشر اهمیت دارند. اهمیت نوع پوشش تاجایی بالا است که در احادیث نیز به مومنان سفارش شده است که آراسته لباس بپوشند. طرز پوشش نه تنها نشان دهنده خلق و خو و شخصیت ما به دیگرانی که ما را نمی‎شناسند، است بلکه بر روی آنچه دیگران درباره ما فکر می‎کنند و حتی تصورمان از خودمان نیز تاثیر به‎سزایی می‎گذارد. ژورنال بخوانید.

اگرچه گفته می‎شود لباس پوشیدن به سلیقه شخصی هر کس مربوط می‎شود اما مطالعات نشان می‎دهد که تاثیر پوشش افراد شخصیت اصلی آنها را به دیگران نشان می‎دهد و معمولا همه هم این مساله را می‎دانند. اگرچه برای قضاوت کردن این مساله مهم است که انسان‎ها چگونه رفتار می‎کنند، چگونه حرف می‎زنند، چه کتاب‎هایی خوانده‎اند و یا چه طرز تفکری دارند اما همه اینها در درجه دوم و پس از آشنایی اولیه با افراد اهمیت پیدا می‎کنند. در درجه اول بیشتر ما آدم‎ها را براساس ظاهرشان قضاوت می‎کنیم. خلاصه کلام اینکه لباس به دلایل مختلف یکی از مهم‎ترین اختراعات بشر است. در این مطلب سعی داریم دلایل این اهمیت را با مثال‎ها و گزاره‎های ساده بیان کنیم.

قضاوت دیگران از روی نوع پوشش

محققان دریافتند که لباس‌ها روی ما و تعاملاتمان با جهان تاثیر می‎گذارند. درواقع ما از طریق پوششمان قبل از اینکه دهان باز کنیم با دیگران حرف می‎زنیم و زمینه را برای قضاوت آنها فراهم می‎کنیم. چگونگی پوشش ما تصورات کلی دیگران نسبت به ما را تشکیل می‎دهد و باعث می‎شود دیگران درباره ما قضاوت کنند و تصمیم بگیرند با ما ارتباط برقرار کنند یا نکنند. مثلا اگر کسی در یک جلسه کاری مهم لباس اسپرت و غیررسمی بپوشد ممکن است نسبت به کسی که لباس رسمی و به‎اصطلاح مناسب جلسه پوشیده توجه‎ کمتری به حرف‎هایش شود و نتواند نتیجه دلخواهش را بگیرد. یا اگر کسی در یک مهمانی دوستانه، تیپ رسمی و اداری بزند، ممکن است افرادی که در مهمانی حضور دارند با او احساس راحتی نکنند و دیرتر صمیمی شوند.

یک مطالعه که درسال 2012 انجام و نتیجه آن در یک ژورنال روانشناسی اجتماعی منتشر شد، با ابداع عبارت “embodied cognition” سعی کرد این مساله را روشن سازد که ما نه تنها با مغزهایمان بلکه با بدنمان تصمیم می‎گیریم. یعنی وقتی قرار است درباره شخصی که شناخت زیادی درباره‎اش نداریم و لازم است تصمیم بگیریم ارتباطمان را با او حفظ کنیم یا نه (در روابط اجتماعی این مساله بسیار پیش می‎آید) بخشی از تصمیم ما متاثر از ظاهر و نوع لباس پوشیدن آن شخص خواهد بود.

نکته جالب دیگر درباره پوشش این است که نوع پوشش افراد باعث قضاوت شدن آنها توسط دیگران می‎شود. اگر دو فرد ناشناس که از نظر آگاهی در یک سطح هستند کنار هم قرار بگیرند یکی از آنها لباس کارگری به تن کند و دیگری لباس مهندسی و از افرادی که آنجا حضور دارند، خواسته شود تا یکی از این دو شخص را به‎عنوان کسی که آگاهی بیشتری دارد انتخاب کنند؛ افراد به آگاهی کسی که لباس مهندسی به تن دارد بیشتر اعتماد می‎کنند تا کسی که لباس کارگری پوشیده است.

تاثیر پوشش روی اعتماد مردم به ما

افراد برای موفق شدن در بسیاری از شغل‎ها نیاز به این دارند که اعتماد مردم را به خود جلب کنند. کسانی که تصمیم دارند اعتماد مردمی که شناختی از آنها ندارد را به خود جلب کنند، برای انتخاب لباسشان ساعت‎ها وقت می‎گذارند زیرا پوشش مناسب یکی از تاثیرگذارترین راه‎ها برای این کار است. زیرا انتخاب یک لباس مناسب ارتباط مستقیمی به این جلب اعتماد دارد. بسته به نوع فرهنگ هر جامعه این لباس مناسب می‎تواند تغییر کند. برای مثال در یک جامعه استفاده از کروات یک پوشش مناسب برای جلب اعتماد است درحالی که همین پوشش در یک جامعه دیگر نتیجه منفی بر روی اعتماد مردم دارد.

در یک آزمایش وقتی محققان کت سفید (روپوش پزشکی) به عده‎ای از افراد پوشاندند و آنها را به‎عنوان پزشک معرفی کردند، توجه مردم به این افراد نسبت به زمان که پوشش عادی داشتند، بیشتر می‎شد. وقتی عده‎ای با روپوش مخصوص نقاشان وارد می‎شدند توجه افراد به آنها به‎صورت دیگری بود. این آزمایش به این معنی است که لباس‎ها می‎توانند بر فرایند روانشناسی هر فردی تاثیر بگذارند. تاثیر پوشش تصادفی ممکن است شما را یک کارگر جلوه دهد و یا آن توجهی را که از سوی دیگری نیاز دارید برایتان فراهم نکند و یا شریکتان درحالی که باید روی شما تمرکز کند و هوشیار باشد، توجهش کمتر درگیر شما شود. همچنین لباس پوشیدن مناسب شما باعث می‎شود نسبت به خودتان و کارتان اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنید.

معمولا افراد همدیگر را از روی چیزی که می‎پوشند قضاوت می‎کنند. حتی ممکن است در بسیاری موارد در برخورد اول از پوشش شخص خوششان نیاد و با او ارتباط برقرار نکنند. این مهم‎ترین چیزی است که مردم را وادار می کند نسبت به لباس‎هایی که درموقعیت‎های مختلف می‎پوشند، حساس باشند. به‎جرئت می‎توان گفت 90 درصد افراد دیگران را از روی ظاهر قضاوت می‎کنند بنابراین این حساسیت قابل توجیه است.

یک مثال جالب در این‎باره این است که برخی از افراد که برای دوره دکتری به مرحله مصاحبه راه پیدا کرده‎اند به خاطر ظاهرشان رد شده‎اند. مثال دیگر مصاحبه‎های کاری است. بسیاری از افراد به خاطر ظاهرشان در یک مصاحبه کاری رد می‎شود و نمی‎توانند مهارت‎های خود را به صاحب کار نشان دهند. همه این مثال‎ها نقش مهم پوشش، لباس و پارچه را در زندگی اجتماعی بشر نشان می‎دهد.

ما به روشی عمل می‎کنیم که لباسمان با آن سازگار باشد. مثلا وقتی یک شلوار جین کهنه و تیشرتی که روی آن لک دارد می‌پوشیم مغزمان به این نتیجه رسیده که نیازی نیست با لباسمان توجه جلب کرده و با دیگران ارتباط برقرار کنیم و دوباره به این جمله می‎رسیم که اکثر ما بیشتر از آن که با مغزمان فکر کنیم با بدنمان فکر می‎کنیم.

تاثیر پوشش روی بازاریابی و فروش

شغل‎های زیادی وجود دارد که در ان نوع پوشش اهمیت دارد اما یکی از اصلی‎ترین شغل‎هایی که نوع پوشش روی موفق شدن و موفق نشدن افراد در آن تاثیر مستقیم دارد، بخش بازاریابی و فروش در هر کسب و کاری است. این ضرب‎المثل قدیمی که “عقل مردم به چشمشان است” فقط یک مثل نیست بلکه در بسیاری موارد حقیقت دارد. تاثیر لباس بر بازاریابی و فروش را باید به دو بخش تقسیم کرد. بخش اول تاثیری که نوع پوشش روی اعتماد به نفس خود بازاریاب و فروشنده در برخوردش با مشتری می‎گذارد و بخش دوم تاثیری که نوع پوشش فروشنده و بازاریاب روی خریدار می‎گذارد.

بارها و بارها این مساله ثابت شده است که فروشندگانی که اهمیت زیادی به پوشش خود نمی‏‎دهند و بیشتر تمرکزشان را روی مسائل دیگر می‎گذارند تاثیر منفی بر روی خریدار دارند و آنطور که لازم است نتیجه نمی‎گیرند. البته یادآوری این نکته ضروری است که منظور از پوشش مناسب، لباس‎های گران‎قیمت نیست بلکه در اینجا بیشتر پوشیدن لباس‎های آراسته، تمیز، منظم و با هارمونی رنگ مناسب مد نظر است. تصویری که در اولین دیدار از فروشنده و بازاریاب در ذهن خریدار می‎ماند بر شناخت او و تصمیمش برای خرید تاثیر می‎گذارد. بنابراین فروشندگان و بازاریابان باید توجه زیادی به نوع پوشش خود داشته باشند و انتخاب پوشش مناسب را یکی از اصلی‎ترین و تاثیرگذارترین بخش‎های کار خود بدانند.

ارتباط بین طرز لباس و شخصیت

این درست است که مهم‎ترین کاربرد پارچه و لباس، پوشاندن انسان و حفظ عفت اوست اما جدا از این کاربرد، در اکثر فرهنگ‎ها و جوامع پوشش یکی از اصلی‎ترین نشانه‎های آراستگی، زیبایی، وقار و شخصیت مردم آن جوامع نیز به شمار می‎رود. حتی در برخی جوامع تاثیر پوشش یک فرد نشانگرطبقه اقتصادی او نیز هست. به نظر می‎رسد میان طرز لباس پوشیدن و شخصیت افراد ارتباط مستقیمی وجود دارد. به این صورت که نوع پوشش هر فرد، شخصیتش را پیش چشم دیگران شکل می‎دهد. پارچه‎ها و لباس‎ها نقش افرادی که آنها را می‎پوشند را به دیگران دیکته می‎کنند. مثلا از نظر بیشتر افراد یک مرد شریف که قرار است برای شام یکشنبه دعوتش کنند، یک شلوار جین خوب و یا یکی از لباس‎های خوبی که برای وقت‎های خاص کنار گذاشته ‎است را می‎پوشد و تیپ مرتبی در شان یک مهمانی می‎زند.

مردم معمولا دراین باره تا جایی پیش می‎روند که صفات و ویژگی‎های مختلفی را نیز براساس تاثیر پوشش افراد به آنها نسبت می‎دهند. در سال 1994 در دانشگاه کالیفرنیای شمالی یک مطالعه انجام شد که نتیجه این مطالعه نشان داد، مردم صفاتی مانند مسئولیت‎پذیری، صلاحیت، صداقت و قابل اعتماد بودن را به افرادی که بهتر لباس می‎پوشند، بیشتر نسبت می‎دهند. معمولا مردم به این نکته توجه می‎کنند که چگونه حالت مختلف بدن اعتماد به نفس بیشتری به افراد می‎دهد و حتی در مواردی باعث افزایش تستوسترون بدن نیز می‎شود. درطول تاریخ افراد باهوش زیادی نیز این نقطه ضعف بشری رادرک و از آن استفاده کرده‎اند. آنها توانسته‎اند با پوشیدن لباس‎های آراسته، مردم را به‎راحتی فریب دهند و به کلاهبرداری بپردازند.

شاید با خود بگوید تا این میزان قضاوت کردن از روی پوشش افراد کمی زیاده‎روی است اما در دنیایی که مردم کمتر وقت شناخت هم را دارند این یک حقیقت عریان که فضاوت‎ها بیشتر از روی ظاهر افراد صورت می‎گیرد تا باطنشان را نمی‎توان نادیده گرفت.

نوع پوشش چه تاثیری روی خود فرد می‎گذارد

آنچه که در بالا ذکر شد می‎خواست این مساله را روشن سازد که نوع پوشش چه تاثیری روی قضاوت دیگران از ما می‎گذارد و در بیانی کلی‎تر لباس و پارچه در نقش مهمی را در فرهنگ‎ها ایفا می‎کند. اما یقینا لباس پوشیدن ما جدا از دیگران روی خودمان نیز تاثیراتی دارد. روانشناسان و جامعه‎شناسان معتقدند نوع پوشش علاوه‎بر تاثیر شگرفی که روی روابط انسان‎ها با هم می‎گذارد، بر روی روان افراد و شناختشان از خود نیز تاثیر دارد. اهمیت پوشش روی ناخودآگاه افراد نیز نقش می‎بندد. اگر به فردی بارها گفته شود که خوش‎پوش است مطمئنا اعتماد به نفسش بالا می‎رود و برعکس آن نیز صادق است. حتی ممکن است غروری که برخی افراد در رفتار خود نشان می‎دهند و یا عدم اعتماد به نفسی که در رفتارشان بروز می‎دهند، با این مساله مطابقت داشته باشد، به این معنی که افرادی فقط به خاطر خوش‎پوش بودن خود را برتر از دیگران بدانند و برخی فقط به خاطر اینکه گمان می‎کنند خوش لباس نیستندخود را کمتر از دیگران بدانند.

چیزی که در دنیای امروزی بسیار در جامعه دیده می‎شود و برای هیچکدام از ما مساله غریبی نیست. اینجاست که به اهمیت پارچه، چه به‎صورت فردی و چه به‎صورت اجتماعی پی خواهیم برد. شاید پارچه در ابتدای امر برای پوشاندن بدن انسان‎های بدوی اختراع شده باشد اما هر چه در تاریخ پیش می‎ریم می‎بینیم این اختراع بخش زیادی از فرهنگ، اقتصاد و دیگر مسائل را درگیر خود کرده و گره کوری با فرهنگ خورده است که باز کردن این گره امکان‎پذیر نمی‎باشد. اینکه می‎گویند نوع لباس پوشیدن هر شخص نشانگر سلیقه اوست در بعد روانشناسی فردی بیشتر اهمیت پیدا می‎کند. انسان‎ها براساس جهان‎بینی‎شان و اینکه معنای زندگی را چگونه درک می‎کنند، طرح و رنگ لباس‎هایشان را انتخاب می‎کنند. شاید در ظاهر چنین چیزی را بیان نکنند اما انتخابشان کاملا به آنچه در ناخودآگاهشان شکل بسته بستگی دارد.

معنای سمبلیک پوشش

اما همانطور که گفته شد بعد فردی تنها بخش کوچکی از مساله مهم پوشش است. در واقع بعد اجتماعی اگر بیشتر از بعد فردی اهمیت نداشته باشد، اهمیتش کمتر از آن نیست. به‎راحتی می‎توان این مساله را تصدیق کرد که پوشیدن لباس یک شکل از مارک تجاری و امضای شخص است. درواقع مردم معمولا در درجه اول به ویترینی توجه می‎کنند که فرد از خود با لباس پوشیدن می‎سازد و تنها وقتی بیشتر با او آشنا شدند رفتارش را مورد تجزیه و تحلیل قرار می‎دهند. جدا از ظاهرسازی و ویترین بودن، تاثیر پوشش افراد می‎تواند معنای سمبلیک هم داشته باشد. معنای سمبلیک یعنی همه افراد جامعه با دیدن یک نوع لباس برداشتی یکسان داشته باشند. مثلا زمانی که زنی می‎خواهد به مراسم تدفین عزیزی که از دست داده است، برود لباس سیاه می‎پوشد و همه از نوع پوشش او به‎راحتی متوجه می‎شوند این زن عزادار است و یا در یک نمونه دیگر مردم برای رفتن به باشگاه و ورزش کردن لباس مخصوص می‎پوشند به‎طوری که همه متوجه می‎شوند این لباس برای ورزش کردن است.

این سمبولیک بودن نقش خطیر پوشش را در فرهنگ در طول تمام ادوار تاریخی به ما یادآور می‎شود. در بسیاری از موارد نیازی نیست ما از دیگران چیزی بپرسیم بلکه با نگاه به لباس خاصی که پوشیده‎اند متوجه اتفاقی که برایشان رخ داده می‎شویم. مثلا وقتی دختری لباس سفید عروسی می پوشد به‎راحتی می‎توان تشخیص داد که این دختر قرار است نقش عروس را ایفا کند. پس جدا از قضاوت دیگران و نشان دادن شخصیت می‎توان از تاثیر پوشش به‎عنوان نوعی زبان نمادین و مشترک نیز یاد کرد. زبانی که همه مردم یک جامعه آن را درک کرده و متوجه منظورش می‎شوند. این مساله اهمیت پوشش را در فرهنگ دو چندان می‎کند.

حرف آخر

تمام چیزی که سعی داشتیم در این یاداشت درباره‎اش حرف بزنیم مساله روانشناسی لباس پوشیدن و تاثیر پوشش بر روی جوانب مختلف زندگی بشر، چه در بعد فردی و چه در بعد اجتماعی و همچنین اهمیت پوشش در تمام فرهنگ‎ها بود. اگرچه پوشش ما سلیقه، نوع فکر و ینی‎مان را به عرصه نمایش می‎گذارد اما آنطور که مشخص است نمی‎توان در همه موارد روی این مساله تاکید کرد که لباس پوشیدن یک سلیقه شخصی است. بلکه معمولا افراد قبل از اینکه لباسی را برای پوشیدن انتخاب کنند جوانب مختلفی را در نظر می‎گیرند که از قضا بیشتر این اجتماعی و مربوط به واکنش افراد دیگر به این لباس پوشیدن است و سلیقه سخصی تنها بخش کوچکی از می‎باشد.

پارچه و لباس یکی از مهم‎ترین اختراعات بشر است. روز به روز بر تنوع آن افروده می‎شود. کاربردهای بیشتری پیدا می‏کند و تحقیقات زیادی نیز روی تاثیرات آن در روابط انجام می‎شود. قطعا این اهمیت فقط به خاطر نقش پوشاننده لباس نیست بلکه به خاطر تاثیراتی است که توانسته بر روی فرهنگ، اقتصاد، سیاست و دیگر جنبه‎های زندگی اجتماعی بگذارد. بر همین اساس است که جامعه شناسان و روانشناسان بسیاری درباره اهمیت پوشش تحقیق کرده و سعی کرده‎اند نقش آن را در زندگی بشر مشخص سازند و جدا از آن فعالان در عرصه مد نیز مدل‎های بیشتر از پوشش را خلق می‎کنند و هر روز پیچیدگی آن را بیشتر از قبل می‎کنند. آنها به این نتیجه رسیده‎اند که اهمیت لباس و پارچه در زندگی اجتماعی انسان‎ها آنقدر زیاد است که آن را به هیچ‎عنوان نمی‎توان حذف کرد و یا نایده گرفت و به نظر می‎رسد این صحیح‎ترین نتیجه‎گیری در صنعت پارچه و لباس است.


منبع: www.rabani.com