شخصیت ببر
نویسنده : نازنین رحمانی | زمان انتشار : 14 بهمن 1399 ساعت 13:30
ببر (نام علمی: Panthera Tigris) بزرگترین جانور از تیرهٔ گربهسانان است که طول بدن آن تا ۲ متر و وزن آن به ۱۸۰ تا ۲۶۰ کیلوگرم میرسد. مهمترین مشخصهٔ این جانور، خطهای عمودی تیره روی خز قرمز-نارنجی آن است که در ناحیهٔ زیرین روشنتر است. این جانور دارای بدنی عضلانی و پاهایی بسیار نیرومند است. بدن ببر دارای موهای بلند و برّاق به رنگ نارنجی، همراه با خطهای سیاه عمودی میباشد. جثّهٔ ببرهای نر بزرگتر از ببرهای ماده است و همچنین موهای روی گونهٔ ببر نر بلندتر از ببر ماده میباشد. دندانهای ببر بسیار قوی است و دندان نیش در میان جانوران خشکی بلندترین است. طول تاج دندان ببر به ۷۴٫۵ میلیمتر و گاهی تا ۹۰ میلیمتر میرسد.[۱] در باغ وحش ببرها معمولاً بین ۲۰ تا ۲۶ سال عمر میکنند که البته به نظر در دنیای وحشی بیرون هم همین حدود عمر میکنند.[۲] این جانور برای خود قلمرو تعیین میکند و عموماً اجتماعی و تنها است (به این معنی که به صورت مستقل زندگی میکند اما گاهی مجردهای آنها در یک منطقه یا حتی لانه زندگی میکنند). لازم است تا محیط زندگی ببر فضای بزرگی باشد تا نیازهای شکار آن را برطرف کند این خلق ببرها باعث شده تا در مناطق پرجمعیت، آنها با انسان دچار مشکلات جدی شوند.
در دورهای ببرها در سراسر آسیا از ترکیه در غرب تا روسیه در شرق دیده میشدند. در گذر ۱۰۰ سال پیش، ۹۳٪ از گسترهٔ تاریخی زیستگاه آنها ازدست رفتهاست و آنها در نواحی جنوب غرب و مرکز آسیا در جزیرههای جاوه و بالی و در مناطق گستردهای از آسیای جنوب شرقی و آسیای شرقی به کلی نابود شدهاند. امروزه زیستگاه آنها به تایگای سیبری تا چمن زارهای باز و مردابهای کرنا محدود شدهاست. شش زیرگونهٔ باقیمانده از ببرها در ردهٔ گونه در معرض خطرIUCN جای گرفتهاند. جمعیت جهانی ببرها در وحش میان ۳۰۶۲ تا ۳۹۴۸ برآورد شدهاست که ۱۰۰٬۰۰۰ مورد کمتر از شمار آنها در آغاز سدهٔ ۲۰ میلادی است[۳] که بیشتر این شمار باقیمانده هم جدا و بدون تماس با هم زندگی میکنند. از دلایل اصلی کاهش جمعیت آنها میتوان به تخریب زیستگاه، شکار غیرقانونی و ناپیوستگی در زیستگاه آنها اشاره کرد.[۴] مساحت منطقهٔ زندگی ببرها در کرهٔ زمین کمتر از ۱٬۱۸۴٬۹۱۱ کیلومتر مربع برآورد شدهاست که ۴۱٪ کمتر از مساحت برآورد شده برای آن در میانهٔ دههٔ ۱۹۹۰ است.[۵]
ببر بنگال پرشمارترین زیرگونه و ببر سیبری بزرگترین زیرگونهٔ ببر است. از ۹ زیرگونهٔ این جانور ۳ زیرگونه از جمله ببر مازندران منقرض شدهاند و ۶ زیرگونهٔ دیگر نیز در خطر انقراض قرار دارند. قلمرو تاریخی این حیوانات از میان رودان و قفقاز تا بیشتر نواحی شرقی و جنوبی آسیا امتداد مییافت اما این قلمرو امروزه بهشدت کاهش یافتهاست.
نرها و مادهها تنها در هنگام جفتگیری به مدّت چند روز در کنار یکدیگر میمانند. ببرهای ماده پس از ۱۰۳ تا ۱۰۵ روز بارداری دو یا سه توله به دنیا میآورند. تولهها تا چند سال همراه با مادر خود زندگی میکنند.
بهطور کلی وزن ببرهای نر از ۲۰۰ تا ۳۲۰ کیلوگرم است و مادهٔ آنها از ۱۲۰ تا ۱۸۰ کیلوگرم میباشد. میانگین قد در نرها ۲٫۶ تا ۳٫۳ متر و در مادهها ۲٫۳ تا ۲٫۷۵ متر میباشد.
بندند.
ببرها از دیرباز بسیار مورد توجه بودهاند به گونهای که در اسطورهها و فولکلور همواره به آنها اشاره شدهاست در دنیای امروز هم در فیلمها و ادبیات، گاه، اشارههایی دیده میشود. از تصویر و نماد ببر در پرچم، آرم یا به عنوان شانسبیار برای تیمهای ورزشی استفاده میشود.[۶] ببر جانور ملی بنگلادش (بویژه ببر بنگال)، هند، ویتنام، مالزی (بویژه ببر مالایی) و کرهٔ جنوبی است.
ویژگیها و فرگشت[ویرایش]
بازسازی چهره ببر لانگدان نزدیکترین خویشاوند ببر که بیش از ۲ میلیون سال پیش در شمالغربی چین میزیست.
کهنترین بقایای گربهسانی مانند ببر با نام ببر لانگدان (Panthera zdanskyi) شناخته میشود و سنگوارههای آن در استان گانسو واقع در شمالغربی چین کشف شدهاست. طبق بررسیها این گونه در آغاز دورپلیستوسن نزدیک به ۲٫۵۵ تا ۲٫۱۶ میلیون سال پیش زندگی میکرده و به بزرگی یک جگوار بودهاست.[۷] نخستین سنگوارههای ببر واقعی به جاوه نسبت داده میشود و مربوط به حدود ۱٫۸ تا ۱٫۶ میلیون سال پیش است. در سوماترا و چین هم سنگوارههای متفاوتی از ببر مربوط به آغاز و میانهٔ پلیستوسن یافت شدهاست. زیرگونهای باستانی از ببر که ببر ترینیل (Panthera tigris trinilensis) نام دارد نزدیک به ۱٫۲ میلیون سال پیش در ترینیل جاوه زیست میکردهاست.[۸]
ببرها نخستین بار در اواخر پلیستوسن به هند و شمال آسیا رفتند سپس به ژاپن و ساخالین رسیدند. سنگوارههای یافت شده در ژاپن نشان میدهد که ببرهای محلی مانند زیرگونههای بازماندهٔ جزیره کوچکتر از گونههای جزیرهٔ اصلی اند این ممکن است به دلیل این پدیده باشد که بزرگی اندام به فضای محیط و احتمالاً میزان دسترسی به شکار بستگی دارد. تا آغاز هولوسین، ببرها در بورنئو همینطور در جزیرهٔ پالاوان در فیلیپین زندگی میکردند.[۹]
ویژگیها[ویرایش]
جمجمه، کشیده شده توسط N. N. Kondakov.
ببرها اندامی عضلانی دارند به ویژه اندامهای جلو، سر آنها هم بزرگ است. موهای بدن ببر چیزی میان سایههای نارنجی یا قهوهای و رنگ سفید، به ویژه در نواحی پیشین اندام ببر است همچنین خطهای سیاه هم به وضوح بر روی بدن دیده میشود. صورت ببر موهای بلندی دارد این موها به ویژه در نرها بلندتر است. مردمکِ دایرهای دارند و رنگ عنبیه آنها زرد است. گوشهای کوچک گِرد آنها از پشت علامتهای سیاه دارد که یک نقطهٔ سفید را دربر میگیرد. این نقطه، نقطهٔ چشم-مانند نام دارد[۱] که نقش مهمی در ارتباطات جانور بازی میکند.[۱۰]
الگوی خطهای بدن ببر برای هر یک از آنها مانند اثر انگشت، یکتا است، پژوهشگران از این ویژگی برای شناسایی آنها در محیط آزاد یا باغ وحش استفاده میکنند. کاربرد این خطها احتمالاً برای پنهان شدن است آنها به کمک این خطها میتوانند در میان سایهها یا چمنها برای شکار پنهان شوند. این خطها بر روی پوست ببر هم وجود دارد به عبارت دیگر اگر موهای بدن ببر تراشیده شود باز این الگو بر روی پوست دیده میشود.
ببرها در میان تمام گربه سانان از گوناگونی ابعاد بیشتری برخوردارند[۱۱] که ببرهای مازندران، بنگال و سیبری بزرگترین زیرگونههای ببر بهشمار میروند. یک ببر نر بزرگسال متوسط که مربوط به شمال هند یا سیبری باشد نزدیک به ۱۰۰ تا۱۲۰ کیلوگرم سنگین تر از یک شیر بزرگسال نر است.[۱۱] طول ببرهای ماده از ۲۰۰ تا ۲۲۷ سانتیمتر و وزن آنها از ۶۵ تا ۱۸۰ کیلوگرم تغییر میکند همچنین بزرگترین طول جمجمهٔ آنها از ۲۶۸ تا ۳۱۸ میلیمتر است. طول بدن نرها از ۲۵۰ تا ۳۹۰ سانتیمتر، وزن آنها از ۹۰ تا ۳۶۵ کیلوگرم و بزرگترین طول جمجمهٔ آنها از ۳۱۶ تا ۳۸۳ میلیمتر است.[۱۲] به نظر میرسد که بزرگی اندام جمعیتهای مختلف ببرها به اقلیم منطقهٔ زندگی شان مربوط است (قانون برگمان) و میتوان آن را با تنظیم دمایی توضیح داد.[۱] یک ببر نر بزرگ سیبری میتواند به طول ۳٫۵ متر با در نظر گرفتن خمیدگیها و ۳٫۳ متر بدون خمیدگیها و به وزن ۳۶۳ کیلوگرم برسد. این اندازهها بسیار بزرگتر از ابعادی است که کوچکترین زیرگونهٔ ببر میتواند به آن برسد برای نمونه ببر سوماترایی میتواند به وزن ۷۵ تا ۱۴۰ کیلوگرم برسد. از کل طول بدن ببر، دم آن ۰٫۶ تا ۱٫۱ متر آن را از آن خود کردهاست.[۱۳][۱۴] بلندی شانههای ببر از ۰٫۷ تا ۱٫۲۲ متر از زمین میرسد.[۲] بهترین رکورد وزن ببر در رکوردهای جهانی گینس، ۳۸۹ کیلوگرم است و از آن ببر بنگالی است که در ۱۹۶۷ شکار شد احتمالاً وزن زیاد آن به دلیل گاومیشی بوده که شب پیش خورده بودهاست.[۱۵][۱۶]
در همهٔ گونهها، ببر ماده از ببر نر اندام کوچکتری دارد البته بحث اختلاف وزن نر و ماده بیشتر برای ببرهای بزرگ صورت میگیرد که این اختلاف تا ۱٫۷ برابر میتواند برسد.[۱۷] همچنین پنجهٔ جلویی ببر نر از ماده بزرگتر است. زیست شناسان از این تفاوت بزرگی پنجه در شناسایی رد و تشخیص جنسیت صاحب رد پا، بهره میبرند. بازشدگیهای استخوان بینی در شیرها بزرگتر از ببر است اما به دلیل گوناگونیهای فراوانی که در جمجمهٔ این دو جانور دیده میشود، تنها با دیدن ساختار فک پایینی میتوان، اطمینان حاصل کرد.[۱۸] جمجمهٔ ببر بسیار مانند شیر است.[۱۹]
زیرگونهها[ویرایش]
۹ زیرگونه از ببر وجود دارد که سه تای آنها نابود شدهاست؛ که گذشتهٔ آنها به بنگلادش، سیبری، ایران، افغانستان، هندچین و آسیای جنوب شرقی بازمیگردد همچنین ببرهای مربوط به سه جزیرهٔ اندونزی به شدت در خطرند. سه زیرگونهٔ باقیمانده به ترتیب جمعیت در فضای آزاد عبارتند از:
- ببر بنگال که به آن ببر هندی هم میگویند، در هند، نپال، بوتان و بنگلادش زندگی میکند و فراوانترین زیرگونه با جمعیتی کمتر از ۲۵۰۰ ببر بزرگسال است. در سال ۲۰۱۱ جمعیت برآورد شده برای ببرها، ۱۵۲۰ تا ۱۹۰۹ در هند، ۴۴۰ در بنگلادش، ۱۵۵ در نپال و ۷۵ در بوتان است.[۲۰] این ببر در چمنزارهای آبرفتی، جنگلهای گرمسیری، جنگل درختان کوتاه، جنگلهای برگریز خشک و مرطوب و جنگلهای ساحلی کرنا زندگی میکند. طول بدن ببر بنگال نر با در نظر گرفتن دم آن، ۲۷۰ تا ۳۱۰ سانتیمتر است درحالی که جنس مادهٔ آنها از ۲۴۰ تا ۲۶۵ سانتیمتر طول دارند. همچنین وزن جنس نر از ۱۸۰ تا ۲۶۰ کیلوگرم و وزن جنس ماده از ۱۰۰ تا ۱۸۵ کیلوگرم تغییر میکند.[۱][۲۱] در شمال هند و نپال، ببرها معمولاً بزرگترند برای مثال وزن جنس نر، میانگین ۲۳۵ کیلوگرم و ماده ۱۴۱ کیلوگرم است.[۲۲] در ۱۹۷۲ پروژهای در جهت نگهداری از ببرها و نگهداشتن منطقههایی با اهمیت زیستی به عنوان میراث ملی آغاز شد[۲۳] اما تقاضای بالا برای قاچاق استخوانها و برخی اندامهای ببر وحشی برای استفاده در طب سنتی چینی دلیلی شد برای بیشتر شدن فشار شکار غیرقانونی ببر در شبه قارهٔ هند.[۲۴] انجمن حفاظت از حیوانات وحشی هند اعلام کردهاست که ۸۹۳ مورد شکار غیرقانونی ببر در بازهٔ سالهای ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۹ در هند انجام شدهاست که تنها گوشهای از شکار غیرقانونی واقعی و تجارت غیرقانونی است که در هند صورت میگیرد.[۲۵]
- ببر هندوچین که به آن ببر کربت (Corbett) هم میگویند، در کامبوج، جنوب چین، لائوس، میانمار، تایلند و ویتنام پیدا میشود. این نوع ببر نسبت به ببر بنگال کوچکتر و تیرهتر است. وزن نرهای آنها میان ۱۵۰ تا ۱۹۵ کیلوگرم و مادهها میان ۱۰۰ تا ۱۳۰ کیلوگرم است.[۱] جای زندگی آنها بیشتر در جنگلهای کوهستانی یا نواحی تپهای است. بر پایهٔ برآوردهای دولتی در مجموع حدود ۳۵۰ مورد از این زیرگونه در منطقه زندگی میکند که به شدت در خطر شکار غیرقانونی قرار دارند یا به دلیل شکار بیش از اندازهٔ زنجیرهٔ خوراک آنها مانند گوزن و خوکهای وحشی، به شدت در خطر کمبود شکار (غذا) اند. همچنین مشکلاتی مانند درونزایی و از دست رفتن زیستگاه از دیگر مشکلات ببرهای این منطقه است. نزدیک به سه-چهارم ببرهایی که در ویتنام کشته میشوند صرف ساخت داروهای چینی میشوند.
- ببر مالایایی (جکسونی) این ببر که تا سال ۲۰۰۴ هنوز یک زیرگونهٔ جداگانه برای خود در نظر گرفته نمیشد فقط در جنوب شبهجزیرهٔ مالایا یافت میشوند. این دستهبندی تازه پس از پژوهشهای Luo et al از آزمایشگاه پژوهشهای گوناگونی ژنتیکی، بخشی از انستیتو ملی سرطان ایالات متحده آمریکا اعلام شد. بر پایهٔ اعلام رسمی شمار این جانور ۵۰۰ مورد است که به شدت در خطر شکار غیرقانونی است. ببر مالایی دومین زیرگونه از نظر کوچکی اندام است که میانگین وزن نر آن ۱۲۰ کیلوگرم و میانگین وزن ماده آن ۱۰۰ کیلوگرم است. ببر مالایی یک نماد ملی در مالزی است و تصویر آن را میتوان بر روی لباس نظامی یا آرم برخی مؤسسهها مانند Maybank، بزرگترین مؤسسه مالی مالزی دید.
- ببر سوماترایی تنها در جزیرهٔ اندونزیایی سوماترا پیدا میشود و یک گونه در معرض انقراض است.[۲۶] این ببر کوچکترین ببر زندهٔ جهان است که وزن نرهای آن ۱۰۰ تا ۱۴۰ کیلوگرم و وزن مادههای آن ۷۵ تا ۱۱۰ کیلوگرم است.[۱] اندام کوچک آنها به دلیل سازگار شدن با جنگلهای انبوه جزیرهٔ سوماترا، جایی که زندگی میکنند، و اندازه کوچکتر شکارهای آنها است. جمعیت این ببر ۴۰۰ تا ۵۰۰ مورد برآورد شده که بیشتر در پارکهای ملی دیده میشوند. بررسیهای ژنتیکی وجود ژنی یکتا و ویژه در این ببر را نشان دادهاست که ممکن است منجر به گونهٔ تازهای از ببر شود، البته اگر منقرض نشود؛[۲۷] از این رو حفاظت از ببرهای این منطقه اولویت بیشتری پیدا میکند. تخریب زیستگاه مشکل اصلی جمعیت ببرهای منطقه است که گاهی در پارکهای حفاظت شده هم دیده میشود. در میان سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۰ مرگ ۶۶ ببر گزارش شدهاست که تقریباً برابر با ۲۰٪ جمعیت آنها است.
- ببر سیبری یا ببر آمور ساکن منطقهٔ پیرامون رود آمور-یوسوری از سرزمین پریمورسکی و خاباروفسک در شرق دورسیبری است.[۲۸] این جانور در میان بزرگترین جانوران خشکی جای دارد که برای نرها طول سر و بدن میان۳۰۰ تا۳۳۰ سانتیمتر و برای مادهها ۲۵۰ تا ۲۸۰ است که به این اندازه، طول دم بین ۶۰ تا۱۱۰ سانتیمتر را هم باید افزود. وزن ببر نر بزرگسال آن ۳۰۰ تا ۳۶۰ کیلوگرم و وزن مادهٔ بزرگسال ۱۲۰ تا۱۹۰ کیلوگرم است.[۱] پوشش بدن ببر سیبری بسیار ضخیم است و رنگ نمای بدن آن طلایی کمرنگ است و تعداد کمتری خط دارد. سنگینترین ببر سیبری که تاکنون پیدا شده وزنی برابر با۳۸۴ کیلوگرم داشته که البته در درستی آن تردید وجود دارد.[۲] در سال ۲۰۰۵ بین ۳۳۱ تا ۳۹۳ ببر بزرگسال و کمتر از بزرگسال در منطقه وجود داشت که جمعیت ببرهایی که تولید مثل میکردند ۲۵۰ مورد بود. این جمعیت برای یک دهه ثابت نگه داشته شده بود اما بررسیها نشان داده که پس از سال ۲۰۰۵ شمار ببر روسی رو به کاهش است.[۲۹] در آغاز سدهٔ میلادی روابط تبارزایش این ببر مورد بازبینی قرار گرفت و شباهتهای بسیاری میان ببر سیبری و ببر مازندران پیدا شد و معلوم شد که ببر سیبری نزدیکترین ببر به ببر مازندران است و جد بسیار نزدیکی دارند.[۳۰]
- ببر جنوب چین که به آن ببر شیامن یا ببر آموی هم میگویند کمیابترین نوع ببر است که نسل آن در حیات وحش منقرض شده و فقط در اسارت وجود دارد و نام آن در فهرست ۱۰ جاندار در معرض نابودی قرار دارد.[۳۱] این گونهٔ ببر، یکی از گونههای کوچک است که طول نر و مادهٔ آن میان ۲٫۲ تا ۲٫۶ متر میباشد. وزن ببرهای نر میان ۱۲۷ تا ۱۷۷ کیلوگرم و وزن ببرهای ماده میان ۱۰۰ تا ۱۱۸ کیلوگرم است. از سال ۱۹۸۳ تا ۲۰۰۷ هیچ ببر جنوب چینی دیده نشدهاست. اما در سال ۲۰۰۷ یک کشاورز یکی از این ببرها دید و برای مستندسازی عکس آن را با دوربین دستی گرفت.[۳۲][۳۳] اما بعدها معلوم شد که این عکس واقعی نیست بلکه از یک تقویم چینی برداشته شدهاست به این ترتیب خبر دیده شدن ببر به یک رسوایی بزرگ تبدیل شد.[۳۴][۳۵][۳۶] در ۱۹۷۷ دولت چین قانونی مبنی بر ممنوعیت شکار ببر تصویب کرد اما تصویب این قانون خیلی دیر انجام شده بود. چون ظاهراً این ببر در دنیای بیرون منقرض شدهاست. در حال حاضر ۵۹ ببر جنوب چین به صورت در قفس، وجود دارد که خود این ببرها از ۶ ببر بهوجود آمدهاند از این رو تنوع ژنتیکی مربوط به این گونهٔ ببر در آنها دیده نمیشود. در حال حاضر تلاشهایی در جهت فرستادن این ببرها به دنیای بیرون در حال انجام است.
ببر سفید: یک کروموزم دگرچینهٔ مشهور باعث بهوجود آمدن ببر سفید میشود. گفته میشود که ببر سفید در هر نسل فقط یک بار به وجود میآید.
گونههای نابودشده[ویرایش]
تصویر شیببر، جنس نر (راست) و جنس ماده (چپ)
- ببر بالی تنها در محدودهٔ جزیرهٔ اندونزیایی بالی زندگی میکرد و کوچکترین زیرگونه بود. وزن نرهای آن ۹۰ تا ۱۰۰ کیلوگرم و وزن مادهها ۶۵ تا ۸۰ کیلوگرم بود.[۲] ببرهای بالی آن قدر شکار شدند تا اینکه برای همیشه نابود شدند. آخرین ببر بالی که دیده شد، یک ببر ماده بود که احتمالاً در ۲۷ سپتامبر ۱۹۳۷ در سامبار کیما، در غرب بالی کشته شد. هیچ ببر بالی در قفس هم وجود ندارد. ببر همچنان نقش مهمی در هندوئیسم بالی بازی میکند.
- ببر مازندران که به آن ببر توران یا ببر هیرکانی هم میگویند در جنگلهای پراکنده یا نزدیک رودخانهها در غرب و جنوب دریای خزر و احتمالاً آسیای مرکزی در تکلهمکانسینکیانگ زندگی میکردهاست. این ببر تا آغاز دههٔ ۱۹۷۰ نابود نشده بود.[۳۷] ببر آمور از دید ژنتیکی نزدیکترین گونهٔ زنده به ببر مازندران است.[۳۰]
- ببر جاوه در محدودهٔ جزیرهٔ جاوه زندگی میکرده و تا میانهٔ دههٔ ۱۹۷۰ همچنان وجود داشتهاست.[۳۸] ببر جاوه از ببر بالی بزرگتر بود، وزن نرهای آن میان ۱۰۰ تا ۱۴۰ کیلوگرم و وزن مادهها ۷۵ تا ۱۱۵ کیلوگرم بود.[۳۹] پس از سال ۱۹۷۹ هیچ ببر جاوهای در گسترهٔ کوه بتیری دیده نشد.[۴۰] بررسیهایی که در گسترهٔ پارک ملی کوه هالیمون سالاک انجام شد به نشانههای دقیقی از ادامهٔ حیات ببرها در منطقه پیدا نکرد.[۴۱]
دورگه[ویرایش]
برای آگاهی بیشتر مقالههای ببشیر و شیببر را هم نگاه کنید.
دورگه سازی در میان گربهسانان بزرگ از جمله ببر، نخستین بار در سدهٔ ۱۹ میلادی مورد توجه قرار گرفت، هنگامی که باغ وحشها برای بدست آوردن سود و توجه بیشتر تلاش میکردند گونههای عجیب تری را ارائه کنند.[۴۲]تولید مثل میان شیر و ببر (بیشتر ببر سیبری و ببر بنگال) باعث بهوجود آمدن دورگههایی به نام شیببر و ببشیر میشود.[۴۳] در دورهای این دورگهها به فراوانی در باغ وحشها تولید میشدند اما امروزه به دلیل تأکید بر حفظ گونهها و زیرگونههای اصلی، چندان تمایلی به این کار نیست. البته در باغ وحشهای خصوصی در چین، همچنان دورگهها تولید میشوند.
شیببر از ارتباط میان شیر نر و ببر ماده بهوجود میآید،[۴۴] این جانور رشد بسیار زیادی دارد چون ژن مربوط به کنترل رشد در آن وجود ندارد از این رو شیببر بسیار بزرگتر از پدر و مادر خود میگردد. شیببر رفتار و فیزیک هر دو پدر و مادر خود را دارد (نقطهها و خطها). شیببرهای نر توان باروری ندارند اما جنس مادهٔ آنها معمولاً از این توان برخوردار است. ۵۰٪ احتمال دارد که شیببر نر یال داشته باشد که اگر داشته باشد یال آن تنها به اندازهٔ نیمی از یال شیر نر واقعی خواهد بود. طول شیرها بین ۳ تا ۳٫۶ متر (۱۰ تا ۱۲ پا) است و میتوانند وزنی میان ۳۶۰ تا ۴۵۰ کیلوگرم (۸۰۰ تا ۱۰۰۰ پوند) و حتی بیشتر، داشته باشند.[۴۴]
ببشیر جانوری کمیاب تر است که از ارتباط میان شیر ماده و ببر نر بهوجود میآید.[۴۵]
گوناگونی رنگ[ویرایش]
ببر سفید[ویرایش]
یک کروموزم دگرچینهٔ مشهور باعث بهوجود آمدن ببر سفید میشود، حیوانی که در دنیای وحش بیرون بسیار کمیاب است اما به دلیل شهرت در برخی باغ وحشها تولید میشود. تولید ببرهای سفید معمولاً موجب درونزایی میشود. ابتکارهای زیادی در جفتگیری میان ببرهای سفید و نارنجی و با گونههای مختلف صورت گرفت تا مشکلات موجود را حل کند اما در نهایت ببرهای سفیدی که به دنیا میآمدند با نارساییهای فیزیکی مانند کژپشتی همراه بودند.[۴۶][۴۷]
یک جفت ببر سفید در باغ وحش سنگاپور
علاوه بر این ببرهای سفید معمولاً انحراف چشم دارند. حتی ببرهای سفید سالم هم معمولاً به اندازهٔ ببرهای نارنجی بدست آمده از پدر و مادرهای مشترکشان عمر نمیکنند. دادههای مربوط به ببرهای سفید نخستین بار در سدهٔ ۱۹ میلادی ثبت شد.[۴۸] ببرهای سفید تنها هنگامی به دنیا میآیند که کروموزم دگرچینهٔ کمیاب موجود در ببرهای سفید در هر دو پدر و مادر موجود باشد. برآورد شده که تنها یکی از ۱۰٬۰۰۰ ببری که به صورت طبیعی به دنیا میآید، سفید است. ببر سفید یک زیرگونهٔ جدا نیست بلکه تنها یک گوناگونی رنگ است از آنجایی که ببر سفید در طبیعت تنها در میان ببرهای بنگال دیده شدهاست[۴۹] (و همهٔ ببرهای سفید در قفس هم از یک سو به ببر بنگال متصل اند) از این رو تصور بر این است که چیرگی ژنی که باعث سفید شدن ببرهای میشود تنها در ببر بنگال وجود دارد.[۴۶][۵۰] یکی از تصورهای نادرستی که وجود دارد این است که گمان شود ببرهای سفید به اندازهٔ ببرهای معمولی در خطر نیستند. گمان نادرست دیگر این است که برخلاف خطهای سیاهی که در بدنشان است باز تصور کنیم ببرهای سفید دچار زالیاند. تفاوت ببرهای سفید نسبت به دیگر ببرها علاوه بر خزهای سفید، داشتن چشمان آبی نیز است دلیل این پدیده یک جهش در یک اسید آمینه است که پروتئین SLC45A2 را حمل میکند.[۵۱]
ببر طلایی[ویرایش]
یک ببر کمیاب طلایی در باغ وحش بوفالو
علاوه بر آنچه گفته شد چیرگی در یک ژن میتواند باعث بهوجود آمدن ببرهای بسیار غیرطبیعی «طلایی» شود، گاهی به این ببرها، نام «توت فرنگی» هم داده میشود. ببرهای طلایی، خزهایی به رنگ طلایی روشن، پاهایی رنگ و رو رفته (سفید) و خطهای نارنجی ضعیفی دارند. خز بدن اینها به نظر بسیار ضخیمتر از حالت طبیعی است.[۵۲] شمار بسیار اندکی ببر طلایی در جهان وجود دارد، در مجموع ۳۰ مورد. مانند ببرهای سفید ببرهای طلایی هم باید حتماً از یک سو به ببر بنگال وصل باشند. برخی ببرهای طلایی ژن ببرهای سفید را با خود به همراه دارند هنگامی که دو تا از این ببرها با هم جفتگیری کنند میتوانند ببر سفید بدون خط تولید کنند. هم ببر سفید و هم ببر طلایی میتوانند از ببر بنگال معمولی بزرگتر شوند.
دیگر رنگها[ویرایش]
تا کنون ببر سیاهی به صورت مستند دیده نشدهاست تنها یک استثنا وجود دارد که یک نمونهٔ مرده در سال ۱۸۴۶ در چیتاگونگ بررسی شدهاست.[۵۳] گزارشهای تأیید نشدهای از ببر «آبی» و ببر خاکی رنگ هم وجود دارد. ببرهایی که بخش زیادی از بدنشان یا همهٔ آن سیاه باشد اگر در واقعیت وجود داشته باشند به عنوان یک جهش دانسته میشوند و نه یک گونهٔ جداگانه.[۴۶]
گستردگی بوم[ویرایش]
در گذشته، ببرها در سراسر آسیا از قفقاز و دریای خزر تا سیبری و جزایر اندونزیایی جاوه، بالی و سوماترا دیده میشدند. در بازهٔ سدهٔ ۲۰ میلادی، ببرهای غرب آسیا ناپدید شدند و محل زندگی آنها به باقی ماندهٔ زیستگاه محدود شد. امروزه باقی ماندهٔ زیستگاه ببرها از هند در غرب تا چین و آسیای جنوب شرقی کشیده شدهاست. شمال محدودهٔ زیستگاه آنها تا نزدیکی رود آمور در غرب سیبری کشیده شدهاست. امروزه تنها جزیرهٔ بزرگی که زیستگاه ببرها میباشد، سوماترا است.[۴]
ببرها در بازهٔ دههٔ ۱۹۴۰ میلادی از جزیرهٔ بالی، در دههٔ ۱۹۷۰ از پیرامون دریای خزر و در دههٔ ۱۹۸۰ از جزیرهٔ جاوه ریشه کن شدند. از دست رفتن زیستگاه، شکار غیرقانونی ببر و خوراک ببرها همگی فرایندهایی اند که منجر به خالی شدن جنگلها از ببر و دیگر پستانداران بزرگ در سراسر جنوب و جنوب شرق آسیا میشوند. از آغاز سدهٔ ۲۰ میلادی زیستگاه تاریخی ببرها تا ۹۳٪ کوچکتر شده و برآورد میشود که در دههٔ ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۷ زیستگاه آنها ۴۱٪ کوچکتر شده باشد.[۵۴]
باقی ماندهٔ سنگواره ببرها نشان میدهد که این جانور در بازهٔ پلیستوسن و هولوسین در بورنئو و پالاوان در فیلیپین حضور داشتهاند.[۵۵][۵۶]
ببرها میتوانند در گونههای مختلفی از زیستگاه زندگی کنند این زیستگاهها حتماً باید به اندازهٔ کافی امکان استتار و دسترسی کافی به آب و شکار داشته باشند. ببرهای بنگال در جنگلهای گوناگونی زندگی میکنند از جملهٔ آن میتوان به جنگلهای مرطوب، همیشهسبز و نیمه همیشهسبزِ آسام و شرق بنگال، نواحی مردابی کرنای دلتای رود گنگ، جنگل برگریزنپال، و جنگل گیاهان با برگهای نوک تیز گهات غربی اشاره کرد. علاوه بر اینها ببرها را گاهی میتوان در چمنزارها، ساوانا، جنگلهای تایگا و زیستگاههای سنگی هم دید. در مقایسه با شیرها، ببرها زیستگاههای با گیاهان انبوه که استتار در آن آسانتر است را بیشتر دوست دارند. در این صورت، تنها زندگی کردن ببرها در مقایسه با گلهای زندگی کردن شیرها یک کاستی دانسته نمیشود؛ بنابراین زیستگاه ببرها باید غار یا درختانی با حفرههای بزرگ یا پوشش گیاهی انبوه که بتوانند در میان پوشش رنگهای آن پنهان شوند، را داشته باشند.[۵۷]
زیست و رفتار[ویرایش]
ببرهای بزرگسال بیشتر دوست دارند تنها زندگی کنند تنها در حالتی که شرایط ویژهای مانند فراوانی شکار برقرار شود به صورت دسته جمعی زندگی میکنند. ببرهای هم جنس تلاش میکنند که جابجاییهایشان را قلمرو مشخصی که در آن نیازهایشان فراهم میشود، محدود کنند. ببرهایی که محدودههای مشترک در قلمروشان دارند به خوبی از رفتارها و حرکتهای یکدیگر آگاهاند.[۵۳]
گستردگی قلمرو یک ببر بیشتر به فراوانی شکار بستگی دارد که برای ببرهای نر، دسترسی به ببرهای ماده هم از عوامل تعیینکنندهٔ گستردگی قلمرو است. قلمرو یک ببر ماده حدود ۲۰ کیلومتر مربع است درحالی که قلمرو ببرهای نر بسیار گستردهتر است و تا ۶۰ تا ۱۰۰ کیلومتر مربع هم میرسد. البته ببرهای نر دوست دارند که قلمروشان با چند ببر ماده نقطهٔ اشتراک داشته باشد.[۵۸]
ببرها، شناگران ماهری اند و بیشتر میبینیم که در آبگیرها، دریاچهها و رودخانهها در حال شنایند. در میان گربه سانان بزرگ، تنها جگوارها مانند ببر علاقهٔ زیادی به شنا دارند.[۵۹] آنها میتوانند عرض یک رودخانه به طول ۶ تا ۷ کیلومتر یا در طول یک روز، مسافتی به طول ۲۹ کیلومتر را شنا کنند.[۵۷] ببرها در هنگام گرمای شدید روز در آبگیرها خنک میشوند همچنین میتوانند شکار خود را از آب بگیرند یا در آب با خود ببرند.
روابط میان ببرها کمی پیچیدهاست آنها به نظر از هیچ قانونی مربوط به قلمرو پیروی نمیکنند برای مثال با اینکه ببرها تلاش میکنند از یکدیگر پرهیز کنند اما دیده شده که هم نرها و هم مادهها شکار را میان یکدیگر به اشتراک بگذارند، این به اشتراک گذاری معمولاً با جنس مخالف یا تولهها انجام میشود. برای نمونه جورج شالر دیدهاست که یک ببر نر یک شکار را با دو ببر ماده و چهار تولهشان شریک شدهاست. ببرهای ماده دوست ندارند که یک ببر نر به تولههایشان نزدیک شوند اما در پدیدهای که جورج شالر از نزدیک دید، ببرهای ماده هیچ تلاشی برای محافظت یا دور نگاه داشتن تولههایشان از ببر نر نداشتند، احتمالاً این ببر نر پدر تولهها بودهاست. اما استفان میلز در کتاب «ببر» (Tiger) گفتهاست که ببرهایی که با هم هیچ نسبتی ندارند هم ممکن است با هم در یک شکار سهیم شوند. این پدیده در پارک ملی رانتامبور دیده شده بود:[۶۰]
دیده شد که یک ببر مادهٔ چیره به نام پادمینی یک نیلیگاو نر به وزن ۲۵۰ کیلوگرم را شکار کرده بود. شاهدان، ببر را بلافاصله پس از سپیده دم به همراه سه تولهٔ ۱۴ ماهه اش بر سر شکار دیدند. آنها برای ۱۰ ساعت بدون مزاحم بودند. در طول این بازهٔ زمانی، دیگر اعضای خانواده که عبارت بود از دو ببر مادهٔ بزرگسال و یک ببر نر بزرگسال، به یکدیگر (پادمینی و تولههایش) پیوستند. تا ساعت ۳ حدود ۹ ببر بر سر شکار بود.
ببرهای ماده تلاش میکنند قلمروشان را به گونهای ترتیب دهند که نزدیک قلمرو مادرشان باشد همپوشانی قلمرو مادر با تولههایش با گذر زمان کاهش مییابد. اما ببرهای نر تلاش میکنند قلمروشان به دور از ببرهای مادهٔ خانواده باشد و این تعیین قلمرو در سن جوانتری تعیین میشود. یک ببر نر جوان قلمرو خود را در جایی بدون ببر نر دیگر، میسازد اگر هم در محدودهٔ ببر نر دیگر قرار گیرد تنها تا زمانی باقی میماند که به اندازهٔ کافی بزرگ و قوی شود که بتواند ببر نر میزبان را به چالش بکشد. بیشتر نرخ مرگ و میر (۳۰ تا ۳۵٪ در سال) میان ببرهای جوانی که به تازگی از قلمرو کودکی خود جدا شدهاند و به دنبال قلمروی از آن خود میگردند، دیده میشود.[۶۰]
ببرهای نر معمولاً نسبت به ورود جنس نر در قلمروشان بیشتر واکنش نشان میدهند تا ببرهای ماده نسبت به ورود جنس ماده، این اندرکنش در ببرهای ماده بیشتر به ترساندن محدود میشود اما در ببرهای نر به خشونت کشیده میشود. دیده شده که ببر شکست خورده برای نشان دادن پذیرش شکست بر روی کمر خود غلت میخورد یا به صورت فرمانبردار شکم خود را نشان میدهد.[۶۱] هنگامی که پیروز میدان مشخص میشود ببر پیروز یک ببر فرمانبردار را در قلمرو خود میپذیرد تا زمانی که آنها دور از هم زندگی میکنند.[۶۰] خشنترین ستیزها هنگامی روی میدهد که پای یک ببر ماده در دوره فحلی در میان باشد که نتیجهٔ ستیز به مرگ یکی از دو ببر میرسد، البته چنین پدیدهای کمتر روی میدهد.[۶۰][۶۱]
یک ببر نر برای مشخص کردن مرزهای قلمرو اش، با پاشیدن ادرارش به درختان[۶۲][۶۳][۶۴] یا ترشحات کیسههای مقعدی یا با علامت گذاشتن با مدفوع، مرزهای قلمرو را تعیین میکند. ببر نر با دیدن جنس ماده و بو کردن ادرار ماده برای بررسی باروری آن، چهرهٔ ویژهای به خود میگیرد. ببرها مانند دیگر گربه سانان میغرند این غرش ببرها میتواند هم برای نشان دادن خشونت باشد و هم غیر آن.
در گذشته برای برآورد جمعیت ببرها با استفاده از گچ، رد پای ببر را نشانه گذاری میکردند. البته اعتراض شد که این روش چندان دقیق نیست.[۶۵] روشهای دیگر برای بررسی ببرها در حیات وحش عبارتند از استفاده از دوربین برای به دام انداختن ببر، روشهای بر پایهٔ دیانای و روشهای رادیویی.
نحوه زندگی و شکار[ویرایش]
در دنیای وحش ببرها بیشتر از جانوران اندازهٔ بزرگ و متوسط تغذیه میکنند. بیشتر پژوهشها نشان داده که ترجیح ببرها به شکار سمداران با کمینهٔ وزن ۹۰ کیلوگرم است.[۶۶][۶۷] بر اساس تحقیقی که در منطقه تامیل نادو در جنوب هند انجام شد شکارهای ببر به ترتیب میزان علاقه عبارتند از: گوزن سمبر، گوزن خالدار، باراسینگا، گراز وحشی، نیلیگاو، بوفالوی آبی و گاومیش (بوفالوی اهلی).[۶۶] گاهی هم ببرها به شکار درندگان دیگر از جمله سگ، پلنگ، پایتون هندی، خرس تنبل و تمساح میروند. در سیبری خوراک اصلی ببر نوعی گوزن بومی شرق آسیا و گراز وحشی است (نزدیک ۸۰٪ شکارهای ببر) پس از آن گوزن ژاپنی، موس، شوکای سیبری و آهوی ختن در فهرست شکار قرار دارد.[۶۸] در سوماترا گوزن سمبر، گوزن فریادکش، گراز و تاپیر مالایی شکارهای اصلی ببراند.[۶۹][۷۰] ببر مازندران هم در آسیای میانه از کل سکایی، شتر، ویسنت قفقاز، غژگاو و اسب وحشی و در شمال ایران از گراز و مرال تغذیه میکرد. ببرها هم مانند دیگر درندگان اگر فرصتش پیش آید جانوران کوچک را هم شکار میکنند از جمله میتوان به میمون، طاووس و دیگر پرندگانی که بیشتر روی زمین هستند، خرگوش صحرایی، تشی و ماهی اشاره کرد.[۶۶]
فیلهای بزرگسال برای اینکه شکار ببر باشند خیلی بزرگ اند اما با این حال دیده شده که میان ببر و فیل اندر کنشهایی صورت گیرد.[۷۱] کرگدن به دلیل داشتن اندام بسیار بزرگ، پوست بسیار ضخیم و خوی تند شکار بسیار دشواری برای یک ببر است اما یک بار در موردی دیده شد که یک ببر یک کرگدن هندی را شکار کند.[۷۲]
ببر هنگامی که پیر یا زخمی میشود و توان شکار عادی خود را ندارد به سراغ انسان میرود. چنین الگوی رفتاری در هند دیده شدهاست. تنها یک مورد استثنا وجود داشت که در جنگل سونداربانس یک ببر سالم به شکار ماهیگیران و روستاییان میرفت. به این ترتیب انسان کوچکترین بخش از زنجیرهٔ غذایی ببر را تشکیل میدهد.[۷۳] گاهی هم ببرها برای بدست آوردن فیبر غذایی، گیاهخوار میشوند. میوهٔ درخت Careya arborea گیاه مورد علاقهٔ ببر است.[۷۴]
ببرها معمولاً هفتهای یکبار به شکار بزرگ میروند.[۷۵]
تولید مثل[ویرایش]
غرشهای سهمگین ببرهای نر در فصل جفت یابی، میتواند برای جلب توجه مادهها به کار رود و بویی که مادهها به هنگام علامت گذاری از خود بر جای میگذارند، جفتگیری ببرها معمولاً در زمستان صورت میگیرد هر دو تا سه سال یکبار بچه میزاید. دوران آبستنی آنها در حدود ۱۰۵ تا ۱۱۳ روز است. معمولاً دو یا سه قلو میزایند ولی تعداد بچهها تا ۶ نیز دیده شدهاست. بچههایی که تازه متولد میشوند به اندازه یک گربه اهلی و به وزن ۱۴۰۰ گرم هستند و بعد از ۲ هفته چشم باز میکنند. بچهها به سرعت رشد کرده و بعد از یک ماه کمکم به دنبال مادر خود راه میافتند. تا شش ماهگی از شیر مادر تغذیه میکنند و تا یکی دو سال با مادر میگردند ولی تا سه سالگی در حدود لانه میمانند و بعد از آن به نقاط دیگر میروند. در سن چهار سالگی از لحاظ جنسی بالغ میشوند.
قلمرو و گروه[ویرایش]
ببرها، چه نر و چه ماده، منطقهٔ بزرگی را به عنوان قلمرو انتخاب میکنند و آن را با روشهای گوناگون علامت گذاری میکنند. ببرهای ماده قلمروی کوچکتری دارند و قلمرو آنها میتواند با هم همپوشانی داشته باشد و در قلمرو ببر نر قرار بگیرد. یا میتوان گفت قلمرو یک ببر نر میتواند از قلمرو چندین ماده تشکیل شده باشد. البته این موضوع در رابطه با ببرهایی که قلمرو بزرگتری دارند، بیشتر مصداق پیدا میکند. ببرها به شدت بر سر تصاحب مادهها و قلمرو با یکدیگر درگیر میشوند و میتوانند یکدیگر را به شدت مجروح کنند.
رژیم غذایی و شکار[ویرایش]
ببرها معمولاً هفتهای یکبار به شکار بزرگ میروند.[۷۵] ببرها با توجه به امنیت قلمروشان، تصمیم میگیرند که روزها شکار کنند یا شبها به دنبال طعمه بگردند. البته اغلب ببرها شب شکارند. ببرها معمولاً با اتکا به وزن بالا و پنجههای نیرومندشان بر روی طعمه میپرند و طعمه را به گونهای زمین میزنند که شانس بسیار کمی برای فرار داشته باشد. ببرهای بزرگ با ضربهٔ مهلکی گردن شکار را میشکنند و باعث خفگی آن میشوند. گاهی اوقات هم گلوی طعمه را به سرعت به دندان میگیرند تا خفه شود. طعمههای متداول ببر، پستانداران متوسط تا بزرگ نظیر گوزن، مرال، شوکا، آهو و گراز هستند. در مواقع کمبود غذا نیز به دامهای اهلی مانند گاو و گاومیش حمله میکند.
روز جهانی ببر[ویرایش]
روز ۲۹ ژوئیه به نام «روز جهانی ببر» نامگذاری شدهاست تا توجه به نجات نسل ببرها از خطر نابودی گونهای جلب شود.[۷۶]
شکار ببر[ویرایش]
شکار ببر با انگیزههای متفاوتی صورت میگیرد. ببرها از اهداف مورد علاقه شکارچیان برای شکار تروفه هستند و از سویی دیگر پوستین بهدستآمده از این جانوران طرفداران بسیاری دارد. دامداران هم گاهی برای حفاظت از دامهای خود در برابر حمله ببرها اقدام به کشتن آنها میکنند. شکار ببر معمولاً به صورت گروهی صورت میگیرد و تنها شکارچیان حرفهای بهتنهایی اقدام به شکار ببر میکنند.
جستارهای وابسته[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- ↑ ۱٫۰۱٫۱۱٫۲۱٫۳۱٫۴۱٫۵۱٫۶ Mazák, V. (1981) Panthera tigris. بایگانیشده در ۹ مارس ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine Mammalian Species 152: 1–8.
- ↑ ۲٫۰۲٫۱۲٫۲۲٫۳ (آلمانی) Mazák, V. (1965) Der Tiger Panthera tigris Linnaeus 1758. Volume 356 of Die Neue Brehm-Bücherei. A. Ziemsen, Wittenberg Lutterstadt.
- ↑Tigers 'take night shift' to dodge humans, BBC News, 4 September 2012
- ↑ ۴٫۰۴٫۱ Chundawat, R.S. , Habib, B. , Karanth, U. , Kawanishi, K. , Ahmad Khan, J. , Lynam, T. , Miquelle, D. , Nyhus, P. , Sunarto, S. , Tilson, R. , Wang, S. (2011). "Panthera tigris". IUCN Red List of Threatened Species. Version 2011.2. International Union for Conservation of Nature.
- ↑ Sanderson, E. , Forrest, J. , Loucks, C. , Ginsberg, J. , Dinerstein, E. , Seidensticker, J. , Leimgruber, P. , Songer, M. , Heydlauff, A. , O'Brien, T. , Bryja, G. , Klenzendorf, S. , Wikramanayake, E. (2006). The Technical Assessment: Setting Priorities for the Conservation and Recovery of Wild Tigers: 2005–2015بایگانیشده در ۱۸ ژانویه ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine. WCS, WWF, Smithsonian, and NFWF-STF, New York and Washington, DC, USA.
- ↑"National Animal". Government of India Official website.
- ↑«Oldest Known Pantherine Skull and Evolution of the Tiger». PLOS ONE. ۲۲ خرداد ۱۳۹۹. دریافتشده در ۱۱ ژوئن ۲۰۲۰.
- ↑ Van den Hoek Ostende. 1999. Javan Tiger – Ruthlessly hunted downبایگانیشده در ۹ نوامبر ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine. 300 Pearls – Museum highlights of natural diversity.
- ↑ Piper, Philip J.; Ochoa, Janine; Lewis, Helen; Paz, Victor; Ronquillo, Wilfredo P. (2008). "The first evidence for the past presence of the tiger Panthera tigris (L.) on the island of Palawan, Philippines: Extinction in an island population". Palaeogeography, Palaeoclimatology, Palaeoecology. 264: 123. doi:10.1016/j.palaeo.2008.04.003.
- ↑ Schaller, G. (1967) The Deer and the Tiger: A Study of Wildlife in India. Chicago Press, Chicago.
- ↑ ۱۱٫۰۱۱٫۱ Brakefield, T. (1993). Big Cats: Kingdom of Might. ISBN 0-89658-329-5.
- ↑ Carnivores of the World by Dr. Luke Hunter. Princeton University Press (2011), ISBN 978-0-691-15228-8
- ↑Retrieved 2011-07-25|Tiger. The Animal Files. 1937-09-27
- ↑Tigers. Physical Characteristics and Special Adaptations.بایگانیشده در ۱۵ نوامبر ۲۰۱۳ توسط Wayback Machine seaworld.org
- ↑ Wood, Gerald (1983). The Guinness Book of Animal Facts and Feats. ISBN 978-0-85112-235-9.
- ↑The Object at Hand | Science & Nature | Smithsonian Magazine. Smithsonianmag.com (2012-03-16). Retrieved on 2012-07-28.
- ↑ Matthiessen, P. , Hornocker, M. (2000). Tigers in the Snow. New York: North Point Press. ISBN 0-86547-576-8.
- ↑ Matthiessen, Peter (2001). Tigers In The Snow. North Point Press. ISBN 0-86547-596-2.
- ↑ Geptner, V. G. , Sludskii, A. A. (1972) Mlekopitaiuščie Sovetskogo Soiuza. Vysšaia Škola, Moskva. (In Russian; English translation: Heptner, V. G. ; Sludskii, A. A. ; Bannikov, A. G. ; (1992) Mammals of the Soviet Union. Volume II, Part 2: Carnivora (Hyaenas and Cats). Smithsonian Institute and the National Science Foundation, Washington DC). pp. 95–202.
- ↑ Chundawat, R. S. , Khan, J. A. , Mallon, D. P. (2011). "Panthera tigris tigris". IUCN Red List of Threatened Species. Version 2011.2. International Union for Conservation of Nature.
- ↑ Karanth, K. U. (2003). Tiger ecology and conservation in the Indian subcontinentبایگانیشده در ۱۰ مارس ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine. Journal of the Bombay Natural History Society ۱۰۰ (۲&3) 169–189.
- ↑ Smith, J. L. D. , Sunquist, M. E. , Tamang, K. M. , Rai, P. B. (1983). "A technique for capturing and immobilizing tigers". The Journal of Wildlife Management. 47 (1): 255–259. JSTOR 3808080.
- ↑ Panwar, H. S. (1987). Project Tiger: The reserves, the tigers, and their future. In: Tilson, R. L. , Seal, U. S. , Minnesota Zoological Garden, IUCN/SSC Captive Breeding Group, IUCN/SSC Cat Specialist Group. Tigers of the world: the biology, biopolitics, management, and conservation of an endangered species. Noyes Publications, Park Ridge, N.J. pp. 110–117.
- ↑ Hemley, G. , Mills, J. A. (1999). The beginning of the end of tigers in trade? In: Seidensticker, J. , Christie, S. , Jackson, P. (eds.) Riding the Tiger. Tiger Conservation in human-dominated landscapes. Cambridge University Press, Cambridge. ISBN0-521-64057-1
- ↑ Wildlife Protection Society of India (2009). WPSI's Tiger Poaching Statistics.
- ↑ Linkie, M. , Wibisono, H.T. , Martyr, D.J. & Sunarto, S. (2008). "Panthera tigris ssp. sumatrae (Sumatran Tiger)". IUCN Red List of Threatened Species. Version 2011.1. International Union for Conservation of Nature. Retrieved 9 August 2011.
- ↑ Cracraft, Joel; Feinstein, Julie; Vaughn, Jeffrey; Helm-Bychowski, Kathleen (1998). "Sorting out tigers (Panthera tigris): mitochondrial sequences, nuclear inserts, systematics, and conservation genetics" (PDF). Animal Conservation. 1 (2): 139. doi:10.1111/j.1469-1795.1998.tb00021.x.
- ↑ Kerley, L.L. , Goodrich, J.M. Miquelle, D.G. Smirnov, E.N. Quigley, H.G. , Hornocker, M.G. (2003). "Reproductive parameters of wild female Amur (Siberian) tigers (Panthera tigris altaica)". Journal of Mammalogy. 84: 288–298. doi:10.1644/1545-1542(2003)084<0288:RPOWFA>2.0.CO;2. JSTOR 1383657.
- ↑ Miquelle, D. , Darman, Y. , Seryodkin, I. (2011). "Panthera tigris ssp. altaica". IUCN Red List of Threatened Species. Version 2011.2. International Union for Conservation of Nature.
- ↑ ۳۰٫۰۳۰٫۱ Brembs, Björn; Driscoll, Carlos A.; Yamaguchi, Nobuyuki; Bar-Gal, Gila Kahila; Roca, Alfred L.; Luo, Shujin; Macdonald, David W.; O'Brien, Stephen J. (2009). "Mitochondrial Phylogeography Illuminates the Origin of the Extinct Caspian Tiger and Its Relationship to the Amur Tiger". PLoS ONE. 4 (1): e4125. doi:10.1371/journal.pone.0004125. ISSN 1932-6203..
- ↑South China Tiger Believed Still Exists in Wild. Xinhua News Agency (2007-07-15)
- ↑"绝迹24年华南虎重现陕西 村民冒险拍下照片". News.xinhuanet.com. Retrieved 2009-03-07.
- ↑"Rare China tiger seen in the wild". BBC News. 2007-10-12. Retrieved 2009-03-07.
- ↑"South China tiger photos are 'fake'". China Daily. 2007-11-17. Retrieved 2009-03-07.
- ↑"South China tiger photos are fake: provincial authorities". China Daily. 2008-06-29. Retrieved 2009-03-07.
- ↑ Page, Jeremy (2008-06-30). "Farmer's photo of rare South China tiger is exposed as fake". London: The Times. Retrieved 2009-03-07.
- ↑ Jackson, P. , Nowell, K. (2008). "Panthera tigris ssp. virgata". IUCN Red List of Threatened Species. Version 2011.2. International Union for Conservation of Nature.
- ↑ Jackson, P. , Nowell, K. (2008). "Panthera tigris ssp. sondaica". IUCN Red List of Threatened Species. Version 2011.2. International Union for Conservation of Nature.
- ↑ Mazák, J.H. , Groves, C.P. (2006). A taxonomic revision of the tigers (Panthera tigris)بایگانیشده در ۶ سپتامبر ۲۰۰۷ توسط Wayback Machine. Mammalian Biology 71 (5): 268–287.
- ↑ Seidensticker, J. (1987). Bearing Witness: Observations on the Extinction of Panthera tigris balica and Panthera tigris sondaica'. Pages 1–8 in: Tilson, R. L. , Seal, U. S. (eds.) Tigers of the World: the biology, biopolitics, management, and conservation of an endangered species. Noyes Publications, New Jersey.
- ↑ Istiadi, Y. , Panekenan, N. , Priatna, D. , Novendri, Y. , Mathys, A. , Mathys, Y. (1991). Untersuchung über die Carnivoren des Gunung Halimun Naturschutzgebietes. Zoologische Gesellschaft für Arten- und Populationsschutz e.V. Mitteilungen 7 (2): 3–5.
- ↑"History of big cat hybridisation". Retrieved 28 September 2007.
- ↑ Guggisberg, C. A. W. (1975). Wild Cats of the World. New York: Taplinger Publishing. ISBN 0-8008-8324-1.
- ↑ ۴۴٫۰۴۴٫۱ Markel, Scott (2003). Sequence Analysis in a Nutshell: a guide to common tools and databases. Sebastopol, California: O'Reily. ISBN 0-596-00494-X.
- ↑"tigon – Encyclopædia Britannica Article". Retrieved 12 September 2007.
- ↑ ۴۶٫۰۴۶٫۱۴۶٫۲"White tigers". Lairweb.org.nz. Retrieved 25 September 2007.
- ↑"White Tigers". Bigcatrescue.org. Retrieved 2010-06-10.
- ↑"White Tiger Facts". Archived from the original on 18 February 2014. Retrieved 26 September 2007.
- ↑"White Tigers". Bigcathaven.org. Archived from the original on 8 September 2010. Retrieved 2012-02-02.
- ↑"Snow Tigers". Bigcatrescue.org. Archived from the original on 13 December 2010. Retrieved 2010-06-10.
- ↑ Xu X, Dong GX, Hu XS, Miao L, Zhang XL, Zhang DL, Yang HD, Zhang TY, Zou ZT, Zhang TT, Zhuang Y, Bhak J, Cho YS, Dai WT, Jiang TJ, Xie C, Li R, Luo SJ (2013) The genetic basis of white tigers. Curr Biol pii: S0960-9822(13)00495-8. doi:10.1016/j.cub.2013.04.054
- ↑"Golden tabby Bengal tigers". Lairweb.org.nz. Retrieved 2009-03-07.
- ↑ ۵۳٫۰۵۳٫۱ McDougal, C. (1977) The Face of the Tiger. Rivington Books and André Deutsch, London.
- ↑ Dinerstein, E. , Loucks, C. , Wikramanayake, E. , Ginsberg, Jo. , Sanderson, E. , Seidensticker, J. , Forrest, J. , Bryja, G. , Heydlauff, A. (2007). "The Fate of Wild Tigers" (PDF). BioScience. 57 (6): 508–514. doi:10.1641/B570608. Archived from the original (PDF) on 25 April 2012. Retrieved 9 March 2014.
- ↑ Piper, P.J. (2007). "Confirmation of the presence of the tiger Panthera tigris (L.) in Late Pleistocene and Holocene Borneo". Malayan Nature Journal. 59 (3): 259–267.
- ↑ Piper, P.J., Philip J. (2008). "The first evidence for the past presence of the tiger Panthera tigris (L.) on the island of Palawan, Philippines: extinction in an island population". Palaeogeography, Palaeoclimatology, Palaeoecology. 264: 123–127. doi:10.1016/j.palaeo.2008.04.003.
- ↑ ۵۷٫۰۵۷٫۱ Novak, R. M. 1999. Walker's Mammals of the World. 6th edition. Johns Hopkins University Press, Baltimore. ISBN0-8018-5789-9
- ↑Great Cats: Tigers – National Zoo| FONZبایگانیشده در ۲۸ مارس ۲۰۱۴ توسط Wayback Machine. Nationalzoo.si.edu. Retrieved on 2012-08-21.
- ↑ Shoemaker, A.H. , Maruska, E.J. and R. Rockwell (1997) Minimum Husbandry Guidelines for Mammals: Large Felids[پیوند مرده]. American Association of Zoos and Aquariums
- ↑ ۶۰٫۰۶۰٫۱۶۰٫۲۶۰٫۳ Mills, S. (2004). Tiger. p. 89. BBC Books, London ISBN1-55297-949-0
- ↑ ۶۱٫۰۶۱٫۱ Thapar, V. (1989). Tiger: Portrait of a Predator. Smithmark Pub, New York ISBN0-8160-1238-5
- ↑ Burger, B. V. , et al. "Chemical characterization of territorial marking fluid of male Bengal tiger, Panthera tigris." Journal of chemical ecology 34.5 (2008) 659–671.
- ↑ Burger BV, Viviers MZ, Bekker JP, le Roux M, Fish N, Fourie WB, Weibchen G (May 2008). "Chemical characterization of territorial marking fluid of male Bengal tiger, Panthera tigris". J. Chem. Ecol. 34 (5): 659&ndash, 71. doi:10.1007/s10886-008-9462-y. PMID 18437496.
- ↑ David Smith, James L. , Charles McDougal, and Dale Miquelle. "Scent marking in free-ranging tigers, Panthera tigris." Animal Behaviour 37 (1989) 1–10.
- ↑ Karanth, K.U. , Nichols, J.D. , Seidensticker, J. , Dinerstein, E. , Smith, J.L.D. , McDougal, C. , Johnsingh, A.J.T. , Chundawat, R.S. (2003) Science deficiency in conservation practice: the monitoring of tiger populations in India. Animal Conservation (61): 141–146.
- ↑ ۶۶٫۰۶۶٫۱۶۶٫۲ T. Ramesh, V. Snehalatha, K. Sankar and Qamar Qureshi (2009). "Food habits and prey selection of tiger and leopard in Mudumalai Tiger Reserve, Tamil Nadu, India" (PDF). J. Sci. Trans. Environ. Technov. 2 (3): 170–181.[پیوند مرده]
- ↑ K. Ullas Karanth and Melvin E. Sunquist (1995). "Prey Selection by Tiger, Leopard and Dhole in Tropical Forests". Journal of Animal Ecology. 64 (4): 439–450. doi:10.2307/5647. JSTOR 5647.
- ↑ Dale G. Miquelle, Evgeny N. Smirnov, Howard B. Quigley, Maurice G. Hornocker, Igor G. Nikolayev, Evgeny N. Matyushkin (1996). "Food habits of Amur tigers in the Sikhote-Alin Zapovednik and the Russian Far East, and implications for conservation" (PDF). Journal of Wildlife Research. 1 (2): 138. Archived from the original (PDF) on 1 November 2012. Retrieved 14 March 2014.
- ↑Sumatran tiger – Panthera tigris sumatrae. Lairweb.org.nz. Retrieved on 2012-08-05.
- ↑ Linkie, M.; Ridout, M. S. (2011). "Assessing tiger-prey interactions in Sumatran rainforests". Journal of Zoology. 284 (3): 224–229. doi:10.1111/j.1469-7998.2011.00801.x. ISSN 0952-8369.
- ↑ Frank Leslie's popular monthly, Volume 45, 1879, edited by Frank Leslie, New York: Frank Leslie's Publishing House. 53, 55, & 57 Park Place. p. 411
- ↑Indian Rhinocerosبایگانیشده در ۲۷ فوریه ۲۰۰۹ توسط Wayback Machine. Animal Info (2005-12-05). Retrieved on 2012-07-28.
- ↑"Man-eaters. The tiger and lion, attacks on humans". Lairweb.org.nz. Retrieved 2009-03-07.
- ↑ Perry, Richard (1965). The World of the Tiger. p. 260. ASIN: B0007DU2IU.
- ↑ ۷۵٫۰۷۵٫۱با ببر آدمخوار چه باید کرد؟، بیبیسی فارسی
- ↑تلاشها برای شمارش دقیق ببرهای وحشی و نجات آنها از خطر انقراض، یورونیوز فارسی
http://en.wikipedia.org/wiki/Tiger
- The Simin And Schuster Encyclopedia Of Animals. Ed. Dr. Philip Whitefield
پیوند به بیرون[ویرایش]
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به ببر در ویکیگفتاورد موجود است. |
منبع: fa.wikipedia.org